وقوع حوادث همه ساله باعث وارد آمدن خسارتهای مالی، جانی و زیست محیطی فراوان به سازمانهای مختلف می شود. علاوه بر خسارتهای مستقیم و مشهود حوادث که شامل مواردی نظیر خسارتهای وارد شده به تجهیزات و اموال است، هزینه های دیگری مانند کاهش اعتبار سازمان به عنوان هزینه های غیرمشهود به سازمانها تحمیل می شود؛ بسیاری از این دست حوادث مانند نقص عضو و یا از بین رفتن محیط زیست را نمی توان جبران کرد.
در گذشته پرداختن به آثار و خسارات ناشی از حوادث، بیشتر بعد از وقوع حادثه صورت می گرفت، اما این رویکرد با توجه به هزینه های فراوان، دیگر مقرون به صرفه نبوده و به همین دلیل، در سازمانها از جمله صنایع نفت، گاز و پتروشیمی موضوع ایمنی، بهداشت و محیط زیست در قالبی نظام مند، مورد توجه قرار گرفته است.
از جمله مواردی که سبب تغییر و تحول عظیم در فرهنگ ایمنی سازمانها شده، وقوع حادثۀ نیروگاه چرنوبیل (اوکراین) و خسارتهای بی شمار ناشی از آن بوده است. تا قبل از این حادثه در صنایع با تاکید بر به کارگیری حفاظهای مناسب، تجهیزات حفاظت فردی و همچنین آموزش و برقراری نظامهای تشویقی- تنبیهی، صدور دستورعملها و استقرار سیستمهای مدیریت ایمنی سعی در کاهش آمار حوادث داشتند، اما حادثه نیروگاه چرنوبیل نشان داد که جهت جلوگیری از حوادث تنها به کارگیری این روشها و اجبار کارکنان در اجرای دستورعملها کافی نیست بلکه ایجاد و اشاعه تعهد درونی به ایمنی و نشان دادن آن در رفتار که در واقع همان فرهنگ ایمنی است، تضمین کننده اثربخشی و موفقیت روشهاست.
در اثر فاجعه چرنوبیل، قریب به پنج میلیون نفر آسیب دیدند و حدود پنج هزار واحد مسکونی در روسیه سفید، اوکراین و فدراسیون روسیه با ذرات رادیو اکتیو آلوده شدند. از میان آنها ۲۲۱۸ شهر و روستا با جمعیت حدود 2.4 میلیون نفر در محدوده اوکراین قرار داشتند و فاجعه چرنوبیل جمعیت کشورهای نام برده را تحتشعاع قرار داد. غیر از اوکراین، جمهوری روسیه سفید و فدراسیون روسیه، کشورهای فنلاند، سوئد، نروژ، لهستان، بریتانیا و برخی کشورهای دیگر نیز آثار فاجعه را احساس کردند. عوامل اصلی فاجعه انجام آزمایش بدون فراهم بودن شرائط، سطح ناکافی ایمنی در رآکتور و اشتباهات پرسنل اعلام شد. با وجود گذشت سالها از این حادثه، هنوز آثاری از مواد رادیو اکتیو و جهشهای ژنتیکی در مردم منطقه مشاهده می شود. در این میان می توان به ناقص شدن نوزادان در دو دهه اخیر از قبیل بی دست و پا متولد شدن آنها اشاره کرد . از 500 هزار نفری که با حادثه چرنوبیل مبارزه کردند، 20 هزار نفر مردهاند و دویست هزار نفر هم رسماً از کار افتاده اعلام شدهاند. کسانی هم که زنده مانده اند از بیماری و سرطانهای مربوط به تشعشعات اتمی رنج می برند.
بدیهی است که استقرار فرهنگ ایمنی در ابتدا کار بسیار دشواری است، بخصوص در جوامعی که فرهنگ استفاده ایمن از تجهیزات و ماشین آلات و تکنولوژی، بعد از جا افتادن عادتهای غلط ترویج می شود، مثلا ابتدا خودرو وارد شده و سپس سعی می شود که بستن کمربند ایمنی به عنوان یک ارزش ترویج شود، اما در جوامع پیشرفته صنعتی این دو از یکدیگر جدا نیستند و افراد از همان ابتدای استفاده از یک ماشین یا تکنولوژی، فرهنگ ایمنی خاص آن را نیز کسب کرده و از انجام اعمال غیرایمن که گاه به صورت عادت در می آیند به صورت ناخودآگاه اجتناب می کنند.
به عبارت دیگر در یک سازمان موفق، رفتار ایمن یک ارزش و باور پایدار است که به آن معناست در سازمانهایی که ایمنی در آنها پایدار و با دوام است افراد برای رعایت اصول ایمنی و استفاده از تجهیزات حفاظت فردی و … تشویق نمی شوند و برای قصور در انجام آنها توبیخ نمی شوند؛ بلکه در این سازمانها رعایت ایمنی، باور و رفتار ذاتی افراد و امری بدیهی است.
معمولا کارکنان دارای باورهای اشتباهی هستند که برپایه همان باورها به کارهای خود در صنعت می پردازند. جملاتی نظیر “برای من هیچ حادثه ای رخ نمی دهد”، ” اصلا نگران رعایت نکردن نکات ایمنی نیستم”، ”همیشه می خواستم کارم را سریع انجام دهم”، ”فقط وقتی رئیسم اطرافم بود، از لوازم حفاظت فردی استفاده می کردم” و ” همیشه فکر می کردم اگر یک یا دو نکته ایمنی را رعایت نکنم، حادثه ای رخ نمی دهد. زیرا بسیاری از آنها را رعایت می کردم.” هرگز خسارات ناشی از وقوع حادثه را جبران نمی کنند.
درک اهمیت رعایت ایمنی زمانی مشخص می شود که همه کارکنان شرکت، تبعات رعایت نکردن اصول ایمنی را دانسته و بدانند که مسئول حفظ سلامتی خود و همکارانشان هستند. متاسفانه گاهی از قوانین ایمنی برداشت اشتباه شده و گمان می رود که این قوانین، از موانع و بازدارنده های کار و فعالیت است در صورتی که این قوانین فقط در راستای محافظت از کارکنان، واحد صنعتی و محیط زیست اجرایی می شود. کارشناسان بر این باورند که ایمنی پیش از آنکه صرفا جنبه عینی و اجرایی داشته باشد، پدیده ای ذهنی است که ضرورت دارد در ذهن و زندگی فردی و گروهی افراد جاگیر شود که به این معناست که ایمنی تعطیل بردار و فراموش شدنی نیست و ایمنی عین زندگی است.
ضرورت اندازه گیری فرهنگ ایمنی
پرداختن به راهکارهای ایمنی و بهداشت نظیر فرهنگ ایمنی در سازمان نه تنها احتمال بروز حوادث را کاهش داده، بلکه دارای منافع اقتصادی و مالی بوده که نشانگر بازگشت سرمایه در درازمدت به سازمان است. آشناترین ابزار برای اندازه گیری جنبه روانشناختی، پرسشنامه فرهنگ ایمنی است. به این ترتیب که باورها، ارزشها، انگیزه ها و ادراک فرد با استفاده از چند پرسش اندازه گیری می شود. روشهای نمونه برداری ایمنی با استفاده از چک لیست اعمال ناایمن در ارزیابی جنبه های رفتاری کارکنان سطوح پایین تر، رفتارهای کارکنان رده های بالا و مدیران برپایه اقداماتی که برای بهبود وضع ایمنی به کار گرفته شده است،گزارشهای شبه حوادث، بازرسیهای هفتگی و... بررسی خواهند شد.
فرهنگ در ایمنی مبتنی بر رفتار
در این مقوله تنها نوشتن دستورعملهای ایمنی و آموزش افراد و تاکید بر اجرای دستورات کافی نیست بلکه هدف این است که افراد به "ارزش" آموزش و دستورات ایمنی پی برند و خود متقاضی اجرای آنها باشند نه این که با زور و اجبار آنها را آموزش داده و انتظار داشته باشیم با این روش موفق باشیم. تجربیات مختلف در دنیا نشان داده که این روش شاید در کوتاه مدت موفق باشد ولی واقعیت آن است که نتوانسته موفق و پایدار باقی بماند.
اگر در سازمانها ایمنی مبتنی بر فرهنگ و رفتارهای افراد نهادینه شود، آنگاه می توان از مستمر و بادوام بودن آن نیز اطمینان حاصل کرد. یک سازمان زمانی می تواند ادعا کند که تلاشهایش برای سازماندهی و نهادینه کردن ایمنی موثر بوده که برای اجرای دستورات ایمنی هیچ فشار و جبری بر افراد تحمیل نشود.
در یک کلام "فرهنگ ایمنی" خلق الساعه نیست و گاهی چندین نسل به دنبال هم آن را تحقق می بخشند و گاه زمانی بیش از طول عمر یک سازمان برای ایجاد آن لازم است. پس صبور باشیم و همت کنیم تا طرحی نو در فرهنگ ایمنی در اندازیم.
علیرضا قاسمی نژاد
رئیس ایمنی، بهداشت، محیط زیست و پدافند غیرعامل شرکت نفت خزر
نظر شما