مردم ایران حماسهاند. این را خیلی راحت میشود با رجوع به تاریخ بیست ساله دفاع مقدس دریافت. کافی است به همین تاریخ رجوع کنیم. آنجا که در تاریخ آمریکاییها میخوانیم:
«پس از دریافت گزارشهای مربوط به پیروزیهای نظامی ایران در جنگ با عراق – که از طرف CIA به مقامهای آمریکا داده میشود- ریگان ناگهان به فکر نزدیکی با صدام حسین، تقویت فوری وی و دادن اطلاعات دقیق نظامی از چگونگی صفآرایی و آرایشهای نظامی ایران و نقل و انتقالات نیروهای این کشور در اختیار وی میافتد. »1
آمریکاییها به پشتیبانی صدام در میآیند تا مانع پیروزی ایران در جنگ شوند و این بسیج امکانات علیه ملتی بود که حتی در تامین نیازهای اولیه جنگیاش برای دفاع با مشکل روبرو بود و با این همه، دستهای خالی از سلاح و مسلح به ایمان چنان مقتدرانه گلوی متجاوز را فشرد که در پایان صدام دیکتاتور به فرمانده جنگ، آیتالله هاشمی رفسنجانی نامه نوشت و از تجاوز به خاک ایران پوزش خواست. او نوشت:
«با این تصمیم همه چیز روشن شد و هر چیزی خواسته بودید و بر آن تاکید میکردید، به تحقق رسید و چیزی جز امضای مدارک باقی نخواهد ماند و به این ترتیب یک زندگی نوین به روح تعاون در سایه موازین اسلام را دارا میشویم و هر یک از ما حقوق یکدیگر را محترم میشمارد.»2
کسانی که ادعای فتح سهروزه ایران را از صدام به یاد دارند، میتوانند اهمیت این عبارات را درک کنند.
مردم ایران، حماسهاند، این ادعا نیست. آدمهایی از جنس مهربانی و در عین حال توفنده در مقابل متجاوزان که حجم مردانگیشان را نمیتوان اندازه گرفت. آدمهایی که در ابعاد انسانی، آنقدر بزرگاند که در تاریخ جا نمیشوند.
وقتی از جنس ابریشم و تیغ بودی، وقتی چراغ در دستهایت از نور هدایت و روشنی پر بود، راه را گم نمیکنی .
شعر حضور مردم ایران دفتر تاریخ را پر از صفحات طلایی کردهاست. ما زندهایم به عشق و از بیداری پریم:
شکر خدا را که در پناه حسینیم
عالم از این خوبتر سراغ ندارم
برای آنها که سالهای حماسه دفاع مقدس را زیستهاند، تنها تعریفی که از پیروزی در شرائط نابرابر جنگی به دست میآید، همانا معجزه است. معجزهای که عشق بنیاد نهاد و عاشقی را آفرید:
چو تاریخ یک روزه دارد جهان
چرا گنج صد ساله داری نهان
بیا تا نشینیم و شادی کنیم
شبی در جهان کیقبادی کنیم
چو یک شب ز دولت ستانیم داد
ز دی و ز فردا نیاریم یاد
به چاره دل خویشتن خوش کنیم
نه چندان که تن نعل آتش کنیم
دمی را که سرمایه زندگیست
به تلخی سپردن نه فرخندگیست
مشو در حجاب جهان سخت گیر
که هر سختگیری بود سخت میر
به آسان گذاری دمی میگذار
که آسان زید مرد آسانگذار
حمیدرضا زاهدی
پینوشتها:
1 ـ کسوف- نوشته مارک پری- ترجمه مرحوم غلامحسین صالحیار- انتشارات اطلاعات
2 ـ روزنامه اطلاعات- 24 مردادماه 1369
نظر شما