مزیتهای رقابتی ایران برای نیل به جهش فناوری در صنعت نفت

معاون وزیر نفت معتقد است: برخورداری از مزیت رقابتی در عرصه بین المللی، از مهمترین پیشنیازهای تحقق جهش فناوری در صنعت نفت به شمار می رود که ایران در این زمینه از پتانسیل و موقعیت مناسبی برخوردار است.

کشورهای در حال توسعه جهان، امروز به این نتیجه دست یافته اند که سیاستهای نوآوری این کشورها باید ناظر بر کسب علم و دانش فناورانه روز دنیا، عمق بخشی و تبدیل آن به فناوریهای جدید، کسب بازارهای جدید در سطح بین المللی و در نهایت پیشی گرفتن از کشورهای پیشرو بین المللی در زمینه فناوری باشد؛ اهدافی که در سایه جهش فناوری (Technological Catch-up) محقق می شود و آن جهت که بر حضور در عرصه های بین المللی تاکید دارد، نیازمند برخورداری از مزیتهای رقابتی فراوان است.

در این زمینه، گزارش مطالعات طرح «صنعت نفت پیشران اقتصاد ملی در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی» که چندی پیش به همت معاونت پژوهش و فناوری وزارت نفت تهیه شد، در مطلبی به مدل «الماس مایکل پورتر» به عنوان یکی از مشهورترین مدلهای بین المللی در ارزیابی وضع رقابتی صنایع اشاره کرده است که بر مبنای آن، رقابت پذیری حاصل تعامل و برهمکنش چهار عامل اصلی شامل فاکتورهای درونی، شرایط تقاضای داخلی، صنایع مرتبط و حمایت کننده و استراتژی و ساختار رقابت است.  علاوه بر این، دو عامل بیرونی دولت و اتفاقات پیش بینی نشده نیز در عوامل چهارگانه تاثیر مستقیم دارد و از طریق تاثیر بر آنها می تواند در رقابت پذیری تاثیرگذار باشد.

نیاز به آگاهی از این که صنعت نفت ایران در هر یک از این عوامل چه جایگاهی دارد، ما را بر آن داشت پای صحبتهای معاون وزیر نفت در امور پژوهش و فناوری بنشینیم. گفتگوی خبرنگار شانا را با محمدرضا مقدم در ادامه می خوانید:

به عنوان اولین سوال، چرا جهش فناوری در صنعت نفت به نسبت دیگر صنایع کشور از اهمیت بیشتری برخوردار شده است؟

امروزه ورود به بازارهای بین المللی از اهمیت روزافزونی در فضای کسب و کار برخوردار است و بسیاری از شرکتها و صنایع بزرگ به دنبال ارزیابی شرایط بازارهای مختلف و اتخاذ استراتژیهای متناسب با بازار هستند. صنعت نفت ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما چرا صنعت نفت؟ روشن است. سیاستگذاران کشور روی صنایع نفت و گاز به عنوان صنایع مادر تمرکز کرده اند تا با بهره گیری از پتانسیلهای موجود در این صنایع، به بازارهای جهانی راه یابیم؛ چراکه این صنایع به نوعی موتور توسعه اقتصادی کشور قلمداد می شود.

در گزارش جامعی با محوریت اقتصاد مقاومتی که چندی پیش توسط معاونت پژوهش و فناوری وزارت نفت تهیه شد، مبانی نظری جهش فناوری در صنایع، مورد اشاره قرار گرفته و از فاکتورهای درونی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تعیین میزان رقابت پذیری نام برده شده بود. این فاکتورهای درونی را در صنعت نفت چگونه ارزیابی می کنید؟

منظور از فاکتورهای درونی، مجموعه ای از عوامل موثر در تولید کالا یا خدمات مانند مواد اولیه، کیفیت و میزان دسترسی به آن، نیروی انسانی ماهر و آموزش دیده یا بدون مهارت، بهره وری و خلاقیت و نوآوری نیروی انسانی، زیرساختها، مسائل تکنولوژیک، میزان سرمایه و دسترسی به آن، توانمندیها و قابلیتهای مدیریتی و ... است که برای رقابت در عرصه بازارهای رقابتی ضروری است. برخورداری از مزیت رقابتی در عرصه بین المللی، از مهمترین پیش نیازهای تحقق جهش فناوری در صنعت نفت به شمار می رود که ایران در این زمینه از پتانسیل و موقعیت مناسبی برخوردار است.

اما در تشریح این مزیتهای رقابتی باید گفت، 364.68 میلیارد بشکه معادل نفت خام ذخائر هیدروکربوری نفت و گاز کشف شده قابل استحصال کشور که معادل 9.47 درصد از کل ذخایر هیدروکربوری جهان را تشکیل می دهد، مزیت رقابتی بسیار بزرگی است. ایران، رتبه نخست ذخایر گازی جهان و رتبه سوم منابع هیدروکربور مایع جهانی را به لحاظ برخورداری از منابع نفتی در اختیار دارد و ظرفیت بالای اکتشاف، توسعه و تولید از میدانهای نفتی و گازی و تجارب کشور در این زمینه، برگ برنده دیگر صنعت نفت ایران است.

از سوی دیگر، وجود سرمایه های انسانی ماهر و نخبه در تمام حوزه های صنعت نفت، برخورداری از تجربه یکصدساله در زمینه تولید و تجارت نفت و سابقه 40 ساله در بخش گاز، برخورداری از 35 هزار کیلومتر شبکه خطوط انتقال گاز طبیعی اعم از خطوط سراسری و بین شهری، دراختیار داشتن 620 میلیون مترمکعب ظرفیت انتقال گاز و برخورداری بیش از 10 هزار کیلومتر شبکه خطوط انتقال نفت خام نیز نشان دهنده دیگر قابلیتهای صنعت نفت کشور است.

موقعیت ژئوپلتیک ایران هم در نوع خود بی نظیر است

دقیقا. علاوه بر مواردی که عنوان کردم، دارا بودن موقعیت استراتژیک بحری به جهت برخورداری از هزار و 800 کیلومتر ساحل، برخورداری از موقعیت استراتژیک زمینی به جهت قرار داشتن در جنوب کشورهای آسیای میانه و قفقاز، شمال کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و غرب شبه قاره هند و در نهایت، سوددهی بالا و ریسک اقتصادی پایین سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران، جایگاه بی بدیلی را برای صنعت نفت کشور رقم زده است.

مایکل پورتر معتقد است وجود بازار داخلی بزرگ و در حال رشد، موجب تشویق سرمایه گذاران برای توسعه فناوری و بهبود بهره وری می شود و مزیت رقابتی برای یک ملت به شمار می رود. تقاضای داخلی را برای محصولات صنعت نفت چگونه ارزیابی می کنید؟

درست است. شرایط تقاضای داخلی، ماهیت و چگونگی تقاضا را در بازارهای داخلی برای محصولات یک صنعت مشخص می کند و اندازه و رشد تقاضا در رقابت پذیری صنایع، تاثیر بسزایی دارد. اما این موضوع، تنها جنبه کمی ندارد و انتظارات مشتریان از کیفیت محصولات و خدمات نیز انگیزه ای برای افزایش قدرت رقابت پذیری در یک کسب و کار است. خب در این میان، نیازی به توضیح نیست که محصولات اصلی صنعت نفت شامل فراورده های حاصل از نفت خام در پالایشگاهها از جمله بنزین، گازوئیل، نفت سفید، نفت کوره و ...، گاز طبیعی که در مصارف خانگی و صنعتی بسیار استفاده می شود و محصولات متنوع پتروشیمی و موارد استفاده فراوان آن در زندگی روزمره، نمونه هایی قوی از تقاضای داخلی هم از لحاظ کمی و هم از لحاظ کیفی است و مزیت رقابتی دیگر صنعت نفت را که همان میزان تقاضای داخلی است، به اثبات می رساند.

به سومین عامل موثر در رقابت پذیری می رسیم؛ یعنی صنایع مرتبط و حمایت کننده. اگر ممکن است ابتدا توضیح دهید منظور از این صنایع به طور مشخص چیست و سپس ارزیابی خود را از کاربرد این عامل در صنعت نفت کشورمان تشریح کنید.    

صنایع مرتبط و حمایت کننده می تواند شامل تامین کنندگان مواد اولیه یا تجهیزات و ابزارآلات، توزیع کنندگان و فروشندگان، سیستمهای توزیع محصول، موسسات تحقیقاتی، سرویسهای مالی مانند بانکها و اوراق بهادار، سیستمهای حمل و نقل، دانشگاه ها و مراکز و موسسات تحقیقاتی و صنایعی باشد که از یک نوع فناوری، مواد اولیه و امکانات آزمایشگاهی استفاده می کنند. ارتباط و همکاری با این صنایع و مراکز در توسعه سطح محصولات و خدمات و بهبود آنها و در نهایت ارتقای رقابت پذیری موثر است. با این تفاسیر، صنعت نفت ایران در سه سطح بالادستی، میان دستی و پایین دستی، از سویی ارتباط متنوع و گسترده ای با سازندگان و تامین کنندگان تجهیزات، ماشین آلات، مواد شیمیایی و مواد اولیه مورد نیاز خود دارد.

از سوی دیگر، ارتباط تنگاتنگی بین صنعت نفت و پیمانکاران و مشاوران در بخشهای فنی، مهندسی و تولید و تجارت نفت، گاز و فراورده های مرتبط وجود دارد. همچنین ارتباط خوبی بین صنعت نفت با دانشگاه ها و مراکز پژوهشی ایجاد شده است تا برخی نیازهای صنعت از این طریق برطرف شود. نمونه آن هم انعقاد توافقنامه اخیر بین شرکت ملی نفت ایران و دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی برای انجام مطالعات توسعه 54 مخزن نفت و گاز در کشوراست.

صنعت نفت ما تا چه میزان با تکیه بر استراتژیهای مشخص و تعریف شده با توجه به شرایط عمل می کند؟ همانطور که مستحضرید برخورداری از استراتژی برای رقابت در عرصه بین المللی در حالی مطرح می شود که اغلب متولیان امر نیز تاکید دارند استراتژی از گذشته تاکنون، حلقه مفقوده صنعت نفت بوده است.

در حالت کلی، سازمانها می توانند برای ایجاد مزیت رقابتی، یا کالاها و خدمات خود را با قیمت کمتر یا ویژگیهای متمایز یا با تمرکز بر یک محصول خاص ارائه کنند و یا ترکیبی از این سه استراتژی را به کار گیرند. هر یک از این استراتژیها موقعیت رقابتی خاصی را برای سازمان ایجاد می کند. اما باور من این است، در صنعت نفت که شامل پروژه های بزرگ و کلان می شود، باید به سوی صنعتی با محوریت پیمانکاران عمومی حرکت کنیم و این موضوع باید به یک استراتژی در صنعت تبدیل شود. به عبارت دیگر، با وجود پروژه های کلان، ساختاری که می تواند مزیت رقابتی صنعت نفت را افزایش دهد، پیاده سازی نقش شرکتهای پیمانکار عمومی توانمند و ایجاد سیاستهای مشخص در این زمینه است. باید نبود نظام نوآورانه و فناورانه بنگاهی در سطح شرکتهای پیمانکار برطرف و زمینه لازم برای رقابت این شرکتها در صنعت نفت فراهم شود.

دولتها چگونه می توانند به افزایش رقابت پذیری صنایع کمک کنند؟ قاعدتا نقش آفرینی دولت در این زمینه در کشوری مانند کشور ما که میزان مداخله دولت در امور مختلف بیشتر است، به مراتب پررنگتر است.

سیاستهای دولت می تواند آثار مثبت و یا منفی در میزان رقابت پذیری داشته باشد. سیاستهای پولی، مالی، بازرگانی و مالیاتی، حمایتی، اداری و تشکیلاتی، قوانین مربوط به صادرات و واردات، نرخ ارز، حجم پول و نرخ بهره، تورم، هزینه های دولت و تصمیم گیری های دیگر در سطح اقتصاد خرد و کلان، همچنین توافقات رسمی و غیررسمی مقامات سیاسی، برقراری یا توسعه روبط سیاسی تجاری و یا قطع آن با سایر کشورها و مواردی از این دست، از عوامل بارز تاثیرگذار بر رقابت پذیری صنایع و کشورها به شمار می رود که به طور مستقیم با دولتها در ارتباط است. در صنعت نفت ایران نیز با توجه به شرایط کشور، بی تردید دولت می تواند با شناسایی مشکلات موجود ساختار صنعت نفت و ارائه سیاستهایی مطابق با سیاستهای اقتصاد مقاومتی و سیاستهای کلان علم و فناوری، بر ساختار این صنعت تاثیر بگذارد.

و در آخر، تاثیر رویدادهای پیش بینی نشده را بر رقابت پذیری صنعت نفت چگونه ارزیابی می کنید؟

حوادث غیرمترقبه، جنگ، تحریمهای اقتصادی، شوکهای نفتی، بحرانهای اقتصادی و سیاسی و یا نوآوری های عمیق تکنولوژیک نمونه ای از اتفاقهای پیش بینی نشده است. مشخص است این اتفاقها هم می تواند گاهی آثار مثبت و گاهی آثار منفی بر رقابت پذیری صنعت نفت داشته باشد. در این مواقع، آنچه مهم است نحوه برخورد با رویداد و مدیریت صحیح آن است.

می توانید به نمونه ای از این اعمال مدیریت، در صنعت نفت کشور اشاره کنید؟

بله. به طور مثال تلاش برای اصلاح قراردادهای نفتی و تبیین مواردی از جمله خارج کردن قراردادها از حالت ثابت بودن شرح خدمات پیمانکاران و یا ثابت بودن حق الزحمه پیمانکاران از جمله این اقدامها به شمار می رود.

                                                                                                                                                                                      گفتگو از هانیه موحد

کد خبر 228166

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =