برای پاسخ به این سوال، ابتدا به بررسی متغیرهای اثرگذار بر قیمت (عوامل بنیادی و غیربنیادی) پرداخته و سپس به بررسی سناریوهای محتمل در مورد دلایل تلاش نکردن عربستان در زمینه کاهش تولید برای جلوگیری از کاهش قیمت میپردازیم.
عوامل و متغیرهای تاثیرگذار در کاهش قیمت
موسسات تحلیلی "رَند" و "بروکینگز" چهار عامل بنیادی و غیر بنیادی را به عنوان عوامل تاثیرگذار در وضعیت عرضه و تقاضای بازار نفت مورد توجه قرار دادهاند که منجر به افزایش عرضه نسبت به تقاضا و در نتیجه کاهش طبیعی قیمت شده است:
1- روند فزاینده تولید نفت لیبی در مسیر دستیابی به میزان تولید پیش از بحران 2011
تولید نفت لیبی در ماه ژوئن 2014 تنها 300 هزار بشکه در روز بود که این میزان در ماه اوت به 665 هزار بشکه و در ماه اکتبر به 920 هزار بشکه در روز رسید و این امر منجر به افزایش تولید نفت اوپک شده است.
2- روند فزاینده تولید نفت ایالاتمتحده
تولید نفتخام ایالاتمتحده (بجز مایعات گازی) در ماه اوت به 8.631 میلیون بشکه در روز رسید که نسبت به مدت مشابه گذشته بیش از یک میلیون افزایش داشت. در نتیجه واردات نفت این کشور از 8.374 میلیون بشکه در روز در اوت 2013 به 7.633 میلیون بشکه در روز در اوت 2014 کاهش یافت که نشاندهنده کاهش حدود یک میلیون بشکه در روز است.
3- چشمانداز رفع تهدید داعش از مناطق نفتی عراق
با وجود برخی تحرکات داعش در ناحیه کردستان سوریه و استانهای دیالی، الانبار و صلاحالدین در عراق، دورنمای تهدید داعش برای نفت عراق کاهش یافته، این امر نوعی جو روانی خوشبینی سیاسی را نسبت به رفع تهدید ژئوپلیتیک تولید انرژی بوجود آورده است.
4- چشمانداز توافق نهایی ایران و 1+5 و احتمال افزایش تولید نفت ایران در پرتو لغو تحریمها
تمدید توافق موقت و برخی خوشبینیها در دستیابی به توافق در مورد بیشتر موارد اختلافی بجز سه مورد (تعداد سانتریفیوژها، زمان و نحوه لغو تحریمها) سبب شده است که چشمانداز عرضه در مقایسه با چشمانداز تقاضای جهانی بهبود یابد.
در کنار عوامل بالا، کارشناسان عوامل دیگری نظیر کاهش رشد اقتصادی جهان بویژه چشمانداز رشد اقتصادی چین، افزایش کارایی انرژی در کشورهای مصرفکننده نفت، تصمیم ژاپن به از سرگیری فعالیت برخی از نیروگاههای هستهای و افزایش تولید میعاناتگازی و استفاده از آن در پالایشگاهها را درکاهش قیمت نفت موثر میدانند.
تمام عوامل مهم بالا در کنار برخی از دیگر شاخصهای اقتصادی نشاندهنده بهبود وضعیت عرضه نسبت به تقاضا و در نتیجه کاهش طبیعی قیمت نفت است. لازم به ذکر است که از منظر عوامل بنیادین بازار انرژی، قیمت نفت باید از سال گذشته کاهش مییافت اما به دلیل عوامل ژئوپلیتیکی نظیر بحرانهای امنیتی در عراق و لیبی، تحریمهای ایران و روسیه، این کاهش به تعویق افتاد.
اما سوال اساسی اینجاست که چرا عربستان به رغم کاهش قیمت نفت نسبت به ایفای نقش سنتی خود در مورد نظمبخشی به بازار برای کنترل کاهش قیمت نفت اقدام نمیکند؟
سناریوهای رفتاری عربستانسعودی در زمینه کاهش قیمت نفت
با نگاهی به تحلیلهای انجام شده از وضعیت بازار از سوی مراکز معتبر، عمدهترین سناریوهای «انفعال رفتاری» عربستان را در موارد ذیل میدانند:
سناریوی اول: حفظ اهمیت استراتژیک نفت متعارف و ابتکار عمل در برابر عامل تهدید:
ارائهدهندگان این سناریو معتقدند که روند فزاینده نفت نامتعارف آمریکای شمالی در شرایط قیمتهای بالای نفت امکانپذیرشده و این امر منجر به افزایش عرضه نسبت به تقاضا در بازار جهانی و کاهش واردات ایالاتمتحده و در نتیجه کاهش قیمت نفت شده است، بنابراین اقدام عربستان در تنظیم بازار و حفظ قیمتها محرکی برای توسعه بیشتر نفت نامتعارف و عدم توازن بیشتر عرضه و تقاضا و همچنین کاهش اهمیت استراتژیک عرضه اوپک خواهد بود. از این منظر هرگونه کاهش عرضه عربستان باید با تنظیم ترتیبات مشترک عرضه با غیراوپک و در میان کشورهای اوپک (مثلاً کاهش عرضه میدان الخفجی با کویت ) انجام شود.
سناریوی دوم: مقابله با دولت دموکرات ایالاتمتحده و حفظ اهمیت استراتژیک نفت خود:
ارائه دهندگان این سناریو معتقدند که علاوه بر مشکل مذکور در سناریو اول، عربستان به دلیل نادیدهگرفته شدن منافع خود در سوریه و عدمموافقت ایالاتمتحده در تغییر دولت بشار اسد، عدم تجهیز کامل مخالفان دولت اسد (به بهانه بیم از دسترسی گروههای تروریستی به این سلاحها) و از همه مهمتر به دلیل روند تنشزدایی هستهای با ایران و عدم توجه به دغدغههای امنیتی عربستان و نیز ترس از معامله سیاسی غرب با تهران در مورد حفظ دولت اسد و همکاری در سرنگونی داعش, با ایالاتمتحده در تعارض رفتاری است.
به باور این گروه، نتیجه این تعارض انفعال عربستان در کنترل کاهش قیمت نفت است که میتواند برنامههای توسعه منابع نامتعارف نفتی امریکا در چارچوب استراتژی امنیت انرژی این کشور در کاهش وابستگی به واردات را تحتالشعاع قرار دهد. عربستان در قالب این سناریو به اهداف ذیل دست پیدا می کند.
- مانع توسعه منابع نامتعارف نفتی شده و تحقق برنامه کاهش وابستگی به واردات نفتی در امریکا را با مشکل مواجه میکند و در نتیجه اهمیت استراتژیک عربستان در تنظیم بازار نفت را تداوم میبخشد، در حالی که عربستان گرچه برای اصلاحات اقتصادی نیازمند درآمد بالای نفتی است اما با توجه به ویژگیهای مخازن نفتی متعارف خود میتواند در قیمتهای پایینتر نیز به تولید نفت ادامه دهد.
-کاهش قیمت نفت بیشتر به سود رقبای راهبردی ایالاتمتحده نظیر چین است درحالیکه سبب کاهش تولید داخلی ایالاتمتحده و تشدید وابستگی آن به واردات خواهد شد.
- موارد بالاا سبب میشود که ایالاتمتحده در موضوعهای راهبردی به نظرات و منافع عربستانسعودی توجه کند.
-کاهش قیمت نفت، توان عربستان را برای لابی با شرکتهای تولیدکننده نفت نامتعارف افزایش میدهد تا از طریق تلاش آنها برای حفظ قیمت بر مراکز تصمیمگیری ایالاتمتحده تأثیر بگذارد.
- کاهش قیمت نفت، تولید نفت رقبای اوپکی عربستان بویژه ونزوئلا (بویژه در حوزه تولید نفت فوقسنگین منطقه اورینوکو) را از جذابیت سرمایهگذاری خارج میکند. بویژه این که دولت ونزوئلا یکی از حامیان دولت سوریه است.
- نفت ٨٠ دلاری سبب استفاده عربستان به میزان 10 تا 20 میلیارد دلار از ذخیره ارزی ٧٥٠ میلیارد دلاری خارجی این کشور میشود که نشاندهنده آسیبپذیری کمتر این کشور نسبت به ایالاتمتحده، روسیه، ایران، ونزوئلا و دیگران از کاهش قیمت نفت است.
سناریوی سوم: تبانی با ایالاتمتحده برای محدودسازی قدرت روسیه و ایران
طرفداران این سناریو معتقدند که کاهش قیمت نفت کوتاهمدت بوده و انفعال عربستان برای کنترل رفتار روسیه در مورد اوکراین و حمایت از دولت سوریه است. کاهش قیمت به این دلیل کوتاهمدت خواهد بود که ایالاتمتحده و عربستان هردو نیازمند قیمت بالای نفتی هستند، اولی برای تداوم توسعه منابع نامتعارف داخلی و دومی برای طرحهای توسعه نفتی و اجتماعی و برای تامین نیازمندیهای داخلی و جلوگیری از سرایت تحولات بهار عربی به خاک خود. بر اساس این سناریو، کاهش قیمت نفت بر اقتصاد روسیه فشار میآورد زیرا:
1. رشد اقتصادی روسیه در سال ٢٠١٤ به دلیل تحریمهای غرب به 0.04درصد افت کرده که میتواند در سایه کاهش قیمت نفت کمتر نیز شود.
2. افول قیمت نفت بر بودجه روسیه که با نفت ٩٧ دلاری بسته شده است، خیلی سریع تاثیر خواهد گذاشت، چرا که ٤٠ درصد بودجه روسیه به درآمدهای نفت وابسته است.
3. توسعه منابع نفتی مناطق قطبی و شیل روسیه با تأخیر مواجه میشود و پیشبینی کاهش یک میلیون بشکه در روز از تولید این کشور تا ٢٠٢٠ محقق میشود.
4. روسیه ناچار به استفاده از ٧٤ میلیارد دلار از ذخایر خارجی خود خواهد شد.
بنابراین، کاهش قیمت نفت در کوتاهمدت در کنار تحریمهای غرب علیه روسیه که بیشتر مربوط به حوزه نفتی و تکنولوژیهای پیشرفته غربی برای توسعه منابع نفتی قطبی است، میتواند درآمد نفتی روسیه به عنوان محرک اصلی بلندپروازیهای سیاسی آن را کاهش داده و روسیه را برای همکاری با غرب در زمینه احترام به استقلال اکراین و تغییر رژیمسوریه تحت فشار قرار دهد. هرچند برخی تحلیلگران (در نشریه بلومبرگ و فوربس) فشار بر ایران را نیز هدف این سناریو میدانند اما با توجه به تحریمهای بانکی بینالمللی علیه ایران که مانع انتقال درآمد نفتی به ایران میشود، کاهش قیمت نفت نمیتواند بر روی سیاستهای راهبردی ایران تأثیر سریعی داشته باشد.
منتقدان این سناریو میگویند: کاهش قیمت نفت اولاً کشور عربستان و ایالاتمتحده را به دلایلی که اشاره شد، با مشکل روبرو خواهد کرد. ثانیاً اجرای این سناریو در شرایطی که روسیه، اتحادیه اروپا و ایالاتمتحده درگیر رویکرد تنشزدایی پس از پیمان آتشبس هستند، با واقعیتهای بیرونی سازگار نیست و ثالثاً روسیه و ایالاتمتحده در زمینه موضوعات مشترک نظیر مبارزه با تروریسم، کنترل بحران در شبهجزیره کره و پرونده هستهای ایران، دارای رویکرد همکاریجویانه هستند.
نتیجهگیری:
هر تحلیلی در مورد انفعال عربستان در کنترل کاهش قیمت نفت باید در چارچوب تعمق در متغیرها و گمانهزنی دقیق عوامل مختلف تدوین شود. نظر نگارنده بر استراتژی عربستان بر اعمال فشار همزمان بر ایالاتمتحده و روسیه استوار است. فشار بر ایالاتمتحده برای منصرف کردن آن از تنشزدایی با ایران و موافقت با سرنگونی دولت اسد و فشار بر روسیه برای کاهش حمایت از دولت سوریه.
این سناریو میتواند مکمل سناریوی دوم نیز باشد زیرا کاهش قیمت نفت، سبب تداوم اهمیت استراتژیک عربستان برای ایالاتمتحده و در نتیجه توجه به خواستههای سیاسی این کشور از سوی آمریکا نیز خواهد شد. عربستان به این جمعبندی رسیده است که توسعه فزاینده نفت شیل مساوی با بیاعتنایی فزاینده ایالاتمتحده نسبت به عربستان میشود. در حقیقت سناریوی اقتصادی و انتقام هر دو در یک راستا عملیاتی میشوند و عربستان حاضر است که آسیبهای کاهش قیمت را تحمل کند.
با توجه به موارد بالا یا عربستان موفق به جلب نظر ایالاتمتحده و روسیه خواهد شد و در کوتاهمدت در بازار مداخله خواهد کرد و یا در صورتیکه ایالاتمتحده از این روند ناراضی باشد کاهش قیمت ادامه مییابد و ایالاتمتحده نسبت به راهکارهایی که مذکور افتاد از جمله خلق بحران ژئوپلیتیکی جدید و خلق بحران عرضه دست خواهد زد که هدف چنین بحرانی میتواند خود عربستان باشد.
طبیعتا تحلیلگران دیگر با نگرشهای تحلیلی متفاوت میتوانند دلایل دیگری را در مورد انفعال و عدم اقدام عربستان بررسی کنند.
محمد صادق جوکار
کارشناس ارشد موسسه مطالعات انرژی
نظر شما