۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۸
  • کد خبر: 233091
اوپک، سازمانی برای همگرایی

روز سه شنبه 22 شهریور 1339 شمسی مقارن با 12 سپتامبر ۱۹۶۰ کشورهای ایران، عربستان، کویت، ونزوئلا و عراق در بغداد پای نخستین بیانیه سازمان کشورهای صادر کننده نفت را با هدف محافظت از منافع خود امضا کردند و پس از آن دکتر فواد روحانی از ایران را به عنوان نخستین دبیرکل این سازمان برای مدت چهار سال برگزیدند.

هدف اصلی سازمان، چنان که در اساسنامه آن بیان شده، «هماهنگی و یکپارچه سازی سیاست‌های نفت کشورهای عضو و تعیین بهترین راه برای تامین منافع جمعی یا فردی آنها، طراحی شیوه‌هایی برای تضمین ثبات قیمت نفت در بازار بین‌المللی به منظور از بین بردن نوسانات مضر و غیر ضروری؛ عنایت و توجه ویژه به کشورهای تولید کننده نفت و توجه خاص به ضرورت فراهم کردن درآمد ثابت برای کشورهای تولید کننده نفت؛ تامین نفت کشورهای مصرف کننده به صورت کارآمد، مقرون به صرفه و همیشگی؛ و بازده مناسب و منصفانه برای آنهایی که در صنعت نفت سرمایه گذاری می‌کنند» عنوان شده است.

با نگاهی به تاریخچه این سازمان مشاهده می کنیم کارکرد اوپک در مواقعی بوده است که این سازمان با در پیش گرفتن سیاست همگرایی فعالیت کرده و با اتخاذ تصمیم های هماهنگ موفق به تاثیر گذاری در بازار نفت به نفع اعضایش شده است.

در اوپک معمولا کشورهای عضو به سه دسته تقسیم می شوند؛ گروه اول با حضور ایران، ونزوئلا ، الجزایر و لیبی شناخته می شوند، آنها با توجه به تورم جهانی به طور معمول طرفدار تعدیل قیمت نفت هستند. گروه دوم نیز با حضور عربستان و امارات شناخته شده که خواهان پایین نگه داشتن قیمت نفت هستند و گروه سوم نیز کشورهای دیگری هستند که بر اساس منافع شان به یکی از دو گروه می پیوندند.

در جریان افت بی سابقه قیمت نفت ظرف ماههای گذشته بسیاری بر این گمان هستند که اوپک به سازمانی ناکارآمد بدل شده است زیرا نتوانسته مانع از افت قیمتها شود و به همین دلیل منافع اعضایش به مخاطره افتاده است.

مهمترین نقص در این نوع ارزیابیها، تحلیل وقایع با دیدگاه یکسویه است. به نظر می رسد در تحلیل جریانهای چندسویه ای مانند جریان نفت، باید واقع بین و جامع نگر بود.

این درست است که با کاهش قیمت، تولید نفتهای غیر متعارف یا همان شیل اویل غیر اقتصادی شده و با حفظ بازارهای سنتی، منافع اوپکیها در بلندمدت حفظ می شود اما از این نکته نیز نباید غافل بودکه پیروی از سیاست کاهش قیمت نفت و چشم پوشی صادرکنندگان بزرگ اوپک از درآمدهای هنگفت فعلی شان در واقع بازی در جهت منافع آمریکاست زیرا آمریکا همیشه به نفت ارزان معتاد بوده است و اقتصاد غول پیکر و شدیدا وابسته به انرژی فسیلی وارداتی این کشور بدون نفت ارزان امکان تحرک چندانی ندارد، شاهد این مدعا هم آن که در سالهای نفت گران، این اقتصاد از رونق افتاده بود.

در این میان «شیل» سلاح برتر آمریکاییها در بازار نفت است. با این سلاح آمریکاییها برنده دو طرف ماجرا شده اند. اگر نفتهای متعارف اوپکیها و حتی غیراوپکیهایی مانند روسیه گران باشد، تولید نفتهای غیرمتعارف آمریکاییها اقتصادی شده و در میان مدت آنها قادر خواهند بود بازار را از سیطره صادرکنندگان عمده خارج کنند. اگر هم اوپکیها از ترس از دست دادن بازارهایشان به عرضه ارزان نفت بپردازند بازهم باعث رونق اقتصادی کشورهای مصرف کننده شده و به دلیل وابستگی بودجه بیشتر کشورهای صادرکننده به درآمد نفت در هر حال امکان تفوق در جامعه جهانی را از دست می دهند. پس چه باید کرد؟

در دوران نفت ارزان، هنر مدیریت بیشتر اهمیت پیدا می کند. چه در دیپلماسی، چه در مدیریت منابع داخلی. در بعد دیپلماسی ایران باید تا آنجا که امکان دارد خود را از انزوا خارج کند و در اوپک نیز سیاست همگرایی را به جای سیاست واگرایی حاکم کند. ما باید با عربستان به عنوان یک کشور قدرتمند اسلامی مذاکره کنیم زیرا همراهی ایران و عربستان یعنی همراهی کل اوپک.

متخاصم دانستن و توطئه آمیز خواندن رفتار کشورهای دیگر، حتی اگر در کنه ماجرا حقیقت داشته باشد اما در روابط دیپلماتیک بیان این مسائل در میان افکار عمومی نفعی برای کسی ندارد. باید این را درک کنیم که هر کس بر مبنای فهم خود از منافعش تصمیم می گیرد. پس اگر نظری غیر از نظر دیگران داریم باید آن را با دیگران در میان بگذاریم تا به تفاهم برسیم. در ابعاد کلان تر نیز اگر اقتصاد ایران همراه اقتصاد جهانی باشد، نفت با قیمت یک رقمی هم نمی تواند برای ما کابوس باشد. وقتی نفتمان را ارزان بفروشیم و مایحتاجمان را ارزان بخریم، بازنده نیستیم.

در داخل کشور نیز در شرایط نفت ارزان باید تلاش کنیم میزان وابستگی به درآمدهای نفتی را به کمترین میزان ممکن برسانیم. اگر در دوران هشت ساله نفت گران، منابع سرشار ارزی با هدف کاهش وابستگی کشور به درآمدهای نفتی صرف سرمایه گذاریهای مولد و اجرای سیاستهای کلان کشور بر مبنای برنامه 1404 می شد، امروز قیمتهای پایین نفت فشار کمتری به کشور وارد می آورد.

اکنون باید اصول سیاستهای اقتصاد مقاومتی را بدرستی پیاده کنیم و مراقب باشیم منابع اندکمان در چاه ویل بی تدبیری هدر نرود. این برای کشوری چون ما که خرج کردن درآمدهای نفتی در آن قدمتی یکصد ساله دارد، یک راه نجات همیشگی است و از هر زمان که آن را به طور جدی اجرا کنیم یک گام به پیشرفت حقیقی نزدیک شده ایم.

 

جعفر پورفرجودی

کد خبر 233091

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =