۶ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۹
  • کد خبر: 235944
خط لوله آی پی چگونه پر از گاز می شود؟

هم‌اکنون صداهایی شنیده می‌شود مبنی بر این که چرا وزارت نفت، موضوع خط لوله‌‌ی «ایران پاکستان» را «جدی» نمی‌گیرد.

در ابتدا  مراد از عبارت «جدی نگرفتن» باید به دقت توضیح داده شود.

باید گفت که این پروژه در واقع یک پروژه‌ی «فرا دولتی» است و  چنین نبوده که یک دولت خاص، متولی اجرای آن شود. مذاکرات پیچیده و  طولانی‌مدتی برای این پروژه در دولتهای قبلی صورت گرفته و در دوره‌ی احمدی‌نژاد به قرارداد رسید.

می‌دانیم که طرف ایرانی، سرمایه‌گذاریهای سنگینی برای احداث خط لوله در سمت خود انجام داده است (حدود هشتاد درصد پروژه در خاک ایران). همچنین قسمت کوچکی از پروژه هم در سمت پاکستان اجرا شده است (نزدیک به پنج درصد). تاکنون به طور دقیق مشخص نشده که میزان هزینه‌های ایران تا این مقطع چه‌قدر بوده؛ اما شکی نداریم که رقم به مرز «صدها میلیون دلار» رسیده است.

قطعاً مقوله‌ی صادرات گاز به پاکستان، فقط «قسمتی» از اهداف این پروژه را تامین می‌کند. در نگاه کلان، می‌توان به منافع بلندمدت‌تری نظیر «وابستگیهای اقتصادی»، «مزیتهای بین‌المللی»، «تحمیل هژمونی انرژی کشورمان»، «دسترسی به بازارهای بعد از پاکستان»، «امنیت ملی کشورمان در شرق و جنوب شرقی کشور» و خیلی موارد دیگر اشاره کرد.

باید دانست که مراودات بین‌المللی بر خلاف برخی مراودات داخلی، نیازمند دوراندیشی، تعامل و  تحمل است (که گویا منتقدان از این هرسه، بی‌بهره‌اند!).

به یاد داریم که مشابه این داستان در قرارداد صادراتی گاز به ترکیه هم اتفاق افتاده است. شنیده‌ایم که ترکیه  شکایتی را از ایران به دادگاههای بین‌المللی احاله کرده و سالهاست که مقامات دو طرف نسبت به نتیجه‌ی این دعوا؛ اظهارنظرهای متفاوت می‌کنند.

نکته در اینجاست که ترکیه به این گاز وابسته است و  هرگونه اختلاف در هر موضوعی؛ از راه تعامل و تحمل و مذاکره؛ به نتیجه‌ی مطلوب‌تری خواهد رسید؛ همچنان که تاکنون هیچ رای قطعی هم صادر نشده است.

حتی اگر در مورد قرارداد پاکستان؛ موضوع را به داوریهای بین‌المللی ارجاع دهیم؛ آنگاه هرگز چنین نخواهد بود که یکشبه حکم به نفع ما صادر شود!

آنچه که منتقدان فراموش می‌کنند؛ توجه به مفهوم «باتانا» است. باتانا به معنای  عوامل مؤثر  در «بهترین  بدیل در طی مذاکره برای حصول به توافق» است. این عبارت را با نام  (Best Alternative To a Negotiated Agreement) می‌شناسیم.

در واقع « باتانا » به این مفهوم دلالت می‌کند که  دوطرف قرارداد (یا مذاکره)  چه «خواستها» و یا «منافع» و «دیدگاههایی»‌ را وارد فرآیند مذاکره  و معامله می‌کنند.

 به عبارت دیگر باید در « باتانا » مشخص شود که «مطلوب‌ترین گزینه در آن مذاکره » چیست و  چه انتخابی می‌تواند «بهترین» باشد؟

به این ترتیب، دو هدف در باتانا  پیگیری می‌شود که عبارتند از «نپذیرفتن یک توافق نامناسب»  و یا «اقدام به قبول  یک توافق مناسب» در راستای «مطلوبترین سناریو مورد نظر».

با این اوصاف، باید اعتراف کرد که  این معضل را در قرارداد پاکستان نمی‌توان و نباید به هیچ دولت خاصی نسبت داد و مشکل می‌توانسته در هر دولتی ایجاد شود؛ زیرا محدودیتهای پاکستان در انجام تعهدات خود؛ متاثر از عواملی خارج از حیطه‌ی اختیارات و اقدامات دولت فعلی و قبلی بوده است.

بنابراین، در یک کلام، هیچگاه نمی‌توان به دنبال  «یک مقصر» بود؛ زیرا محدودیتهای این پروژه  و عواملی که فرآیندهای اجرایی آن را  زیر نفوذ خود دارند، نه فقط  به وزارت نفت؛ بلکه  عملاً به تعداد زیادی از دستگاههای اجرایی و سیاستگذاری در کشور  مرتبط است.

پویا نعمت‌اللهی ـ روزنامه‌نگار

کد خبر 235944

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =