۲۴ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲
  • کد خبر: 244228
مردی در قاب ظریف تاریخ

به راستی که افراسیاب ها را توان ضربه به ایران نیست. شاهنامه ای جدید باید به نظم در آورد از نام بزرگان که مشق کرده اند فرهنگ عظیم فردوسی را تا به باور و یقین برسانند نسلهای آینده ما را که پایداری و ایستادگی تنها یک داستان نیست، بلکه روایتی جانسوز و خونین است و تا ابد ماندگار.

اتفاقی عجیب نیست، این که دولتهای خارجی از تنگه هرمز به تنگ آمده باشند، وقتی رادمردان ایرانی عرصه را بر آنها تنگ می کنند. توران زمینیان را هرگز توان مقاومت در برابر ایران نیست. به راستی امیرکبیرها، فراهانیها، کریمخان ها را در چه قابی می توان جای داد. شکوه هر کشوری بسته به دست مردمان آن سرزمین است. و دولتمردان حافظ این اقتدارند. آنان که برگزیده می شوند تا از منافع سرزمین مادریشان حمایت کنند. از لطف لطفعلی خان هاست که ایران، ایران مانده. کدام تاریخ نگار می تواند حق مطلب را ادا کند و چهره بزرگان کشورمان را از تمام زوایا برای آیندگان بازگو کند. کدام عکاس می تواند عظمت ایران را در طول تاریخ ثبت کند؟
وطن ما زهر هجرها کشیده، وطن ما داغ یارها دیده، ایران، چه فراقها دید از زمانه.
باغ فین کاشان مقتل امیرکبیر باشد و عراق مقتل تندگویانی که زود از ما دور شد. ایران گواه این زخمهاست. ایران خاطره افتخار در یاد دارد. بهشتی ها، راهی بهشت شدند. باهنرها، هنرمندانه جان سپردند، رجایی ها رجعت کرده تا در هجرت یاران، کاروان مردان بزرگ را کامل کنند. حماسه آفرینان زیادی از این کتاب که هنوز در حال نوشته شدن است، بیرون آمده اند. اسطوره سازانی که اسطوره جوانمردی شدند. یک سو سهراب باشد که زیر تیغ نفاق جان می دهد، آن سو حسین فهمیده ای که شعور شهادت را فهمید و زیر تانک رفت اما حاضر نشد زیر ظلم کمر خم کند. یک سو سیاوش باشد و در برابرش آتش کین خواهان، تن به آتش بسپارد و دروغ خائنان را عیان کند، آنسو جهان آرا، آرایش کرد جهان را با خون خود در خونین شهر. یک سمت آرش و سمت دیگر صفوف دشمن، بر فراز قله رفت و جانش را در تیر نهاد و کشید تا مرز غرور ایرانی را نشان دهد. آن سو تر در دوران جنگ، عباس دوران از کوهها گذشت و جانش را با هواپیمایی در خاک دشمن نشاند، تا همیشه در یاد جهانخواران بماند،غرور آرش ایرانی! ما فتنه ها دیده ایم. در جنگ برادرهایی در برابر برادرهایی دیگر، نظاره گر بوده ایم.

یک سو رستم از خیانت برادرش در چاه افتاد اما حاضر نشد تا پاسخ فتنه را با سکوت دهد، تیر از کمان کشید و گفت ایران هرگز زمین نمی خورد. ما نیز زمین نخورده ایم، در انتخاب سره از ناسره در هجوم فتنه ها ایستادیم. بسیارند کسانی که مایه فخر میهن هستند. آنان که اساطیر شاهنامه را به واقعیت نشان دادند، حقیقت وجودی حماسه و فرهنگ ایرانیان را به عرصه ظهور کشاندند. هر برگ از تاریخ ما پر است از عکسهای ایثارگران رشید و هر سطر سرمشقی برای نسل جوان که هر چه تکرار شود باز از تازگی وقایع بزرگی که آن رادمردان خلق کردند، کم نمی شود. چه کار بزرگی است نوشتن واقعه ای که در حقیقت واژه نمی گنجد. چه کار سختی است ثبت تاریخ. که در هیچ قابی نمی گنجد، قابی که نه تنها برازنده یک وزیر یا یک نام باشد که بیانگر دوره ای از وزارت است تا در یادها بماند. وزیری که با آمدنش غیرت و با ظرافت زبانش صلح و امید را برای کشور به ارمغان می آورد. این انسان وارسته، می داند که دوام و بقای مملکت با زنده نگاه داشتن روح پویایی و آزادی مردم است. شادی حاصل از این توافق مرهون همت مردی است که مرزهای تحریم را گسست تا مرز غرور ایرانی حفظ شود.

امروز، توافق هسته ای روزنه امیدی است که بوی بهبود ز اوضاع جهان آورد. توافق صلح، چون ققنوس از لابلای رنج مردم به پرواز در آمد و شادی و نشاط  را در دل ایرانیان طنین انداز کرد.

نازیلا حقیقتی

کد خبر 244228

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =