۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۰:۱۹
  • کد خبر: 250740
تعقیب و گریز هزینه و قیمت نفت

ماجرای «کمپین خودرو صفر نخریم» هفته های قبل موضوع داغ فضای اقتصادی/اجتماعی بوده و پیامدهای گوناگونی داشته است. یکی از دعواهای اصلی کمپین کنندگان بر سر شیوه قیمت گذاری خودروهای ساخت داخل بود، که البته واکنشهای خودروسازان و دولت را در پی داشت.

چند هزار کیلومتر آن طرفتر اما، در شرکتهای بالادستی نفتی فعال در دریای شمالِ بریتانیا، مدیران در حال اعلام وضع نامناسب و توفانیِ مالی، نشأت گرفته از کاهش درآمدها متأثر از سقوط قیمت نفت و در نتیجه لزوم بیکار شدن هزاران نیروی انسانی هستند.

در یک نگاه به این دو واقعیت، آنچه تولیدکنندگان طلای سیاه را از خودروسازان متمایز می کند، ناتوانی شرکتهای نفتی در تأثیرگذاری (چه رسد به تعیین) بر قیمت محصولشان است. در حالی که خودروسازان (یا اکثر صنایع دیگر) قادرند در خصوص قیمت کالا یا خدماتشان راهبرد و تصمیمی داشته باشند، برای نفتیها، فقدانِ چنین امکانی به آن معناست که اصلی ترین اهرم مدیریت سوددهی ـ بخصوص در شرائط نفت ارزان ـ نظارت بر هزینه تولید است.

در میان عوامل مؤثر بر هزینه نفت، شرائط جغرافیایی یکی از مهمترین نقشها را داشته و به طور کلی، میدانهای واقع در خشکی، با عمق کمتر از سطح زمین و بهره مند از ذخایر گسترده در مقایسه با میدانهای دریایی با عمق زیاد و با فاصله زیاد از بازارهای هدف یا با حجم ذخائر محدود، نیازمند هزینه کمتری جهت اکتشاف، توسعه و تولید هستند. بنابراین، با قیمت محصول نهایی برابر و گستردگی طیف شیوه های اکتشاف و بهره برداری از منابع نفت و گاز در اقصانقاط جهان با هزینه های گوناگون، بسیاری از طرحهای در درست سرمایه گذاری با ساختار هزینه و قیمت فعلی زیانده هستند.

نمودار زیر، نمایانگر قیمت نفت حداقلی مورد نیاز (با احتساب هزینه پول ۱۰درصد) برای سرشکن بودن (زیانده نبودن) سه گروه از پروژه های جدید نفت و گاز در سراسر دنیاست که در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ در دست سرمایه گذاری هستند:

در انتهای سمت چپ این منحنی، نفت ارزان خاورمیانه با قیمتهای کنونی همچنان از حاشیه امنِ سوددهی مناسبی برخوردار است، در حالی که در دیگر انتها، توسعه و تولید نفت در ونزوئلا یا میدانهای آبهای عمیق خلیج مکزیک و دریای شمال نروژ و بریتانیا برای زیانده نبودن با ساختار هزینه فعلی، نیازمند نفتِ ۹۰ تا ۱۰۰ دلار هستند. عراق با وجود بهره مندی از ذخائر عظیم نفتی، به دلیل شرائط بی ثبات امنیتی و هزینه های مربوطه در این زمینه، عضو استثنائی اوپک است که در سمت راست این منحنی قرار دارد. در چنین شرائطی، حجم عظیمی از طرحهای اکتشافی و پیش توسعه ای به دو دلیل به تعویق می افتند. نخست این که بسیاری از این طرحها اقتصادی نبوده (نیاز به قیمت نفت بالاتر از خط سبز) و توانایی عبور از سد کمیته های تصویب بودجه را ندارند و دوم آن که شرکتهای نقتی با توجه به کمبود نقدینگی متأثر از سقوط قیمت نفت، فاقد سرمایه لازم برای تامین مالی این پروژه ها هستند.

 بهره برداری نکردن از این طرحهای پرهزینه، از یک سو شرکتهای نفتی را با بحران سوددهی و کاهش تولید نقدینگی روبرو کرده و از سوی دیگر، در میان و درازمدت، بازار نفت بین المللی را با خطر فقدان ظرفیت عرضه کافی برای پاسخگویی به تقاضای سالهای آینده مواجه خواهد کرد. از آن رو که شرکتهای بین المللی نفتی با دشواریهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی (مخاطرات روزمینی) در بسیاری از کشورهای بهره مند از ذخایر گسترده نفت مواجه هستند، روند جستجو و تولید نفت در مناطق سخت جغرافیایی و فنی (مخاطرات زیرزمینی)، در درازمدت ناگزیر ادامه خواهد داشت.

تولیدکنندگان بیش از آن که با قیمت ارزان فعلی نفت دست به گریبان باشند، درگیر پیش بینی مدت زمان بقای نفت ارزان و نوسانات آتی قیمت هستند. پروژه های نفت و گاز عمدتا به سرمایه گذاری هنگفت نیاز دارند و بازدهی مقبولِ این هزینه عظیم فعلی، در گِرو تولید و فروش منابع با قیمت سودبخش در طول 20-30 سال آینده است.

در راستای اقتصادی کردن طرحها با قیمتهای کنونی، کاهش هزینه های سرمایه گذاری مورد هدف کارفرمایان نفتی قرار می گیرد و از آن رو که مخارج سرمایه ای از لحاظ زمانبندی هزینه کردن (در مقایسه با هزینه های عملیاتی یا مالیاتی) بیشترین تأثیر را روی ارزش فعلی طرح دارد، مهمترین اهرم جهت ارزش افزاییِ پروژه محسوب می شوند. بازبینی در شیوه مهندسی و توسعه میدان، مذاکره برای کاهش نرخ اجاره روزانه سکوهای حفاری، کاهش هزینه نیروی کار و بهینه سازی عملیاتی از طریق متمرکزکردن مدیریت طرحها، از مهمترین شیوه های این راهبرد هستند. در برخی مناطق مثل روسیه، تضعیف پول ملی در برابر دلار نیز به کاهش هزینه طرحها کمک خواهد کرد. کارفرمایان امیدوارند با شیوه هایی از این قبیل، خرج سرمایه گذاری طرحهایشان را 20-30 درصد کاهش دهند. به عنوان مثال، شرکای فعال در میدان Rosebank در عمق ۱۱۰۰ متری دریای شمال، هزینه سرمایه گذاری آن را در طول یک و نیم سال گذشته از حدود ۱۱ میلیارد دلار به حدود ۸ میلیارد دلار کاهش داده اند.

در بخش هزینه های عملیاتی نیز (که بیشتر زیر ذره بین پروژه های در حال تولید هستند) کارفرمایان از روشهایی همچون پایین آوردن قیمت اجاره هلی کوپتر برای میدانهای دریایی، کاهش نرخ تجهیزات تعمیراتی و خدمات تغذیه ای کارکنان بهره می برند. در بخش سیاستهای مالیاتی  نفت و گاز، لابیهای گسترده ای برای تسهیل قوانین، جهت کمک به سوددهی طرحهای زیانده انجام پذیرفته است. به عنوان مثال دولت بریتانیا برای جلوگیری از خشک شدن سرمایه گذاری در دریای شمال، نرخ مالیات بر سود نفتیها را کاهش داده و مشوقهای دیگر مالیاتی را معرفی کرده است.  

 

با وجود همه این راهکارها، تولیدکنندگان باید کمربندها را محکم کرده و برای ماندگاری دوران سختِ نفت ارزان تا یکی دو سال آینده آماده شوند. انتظار بازار بر آن است که پس از یک دوره کاهشِ سرمایه گذاری و عرضه، و با فرض افزایش رشد اقتصادی و تقاضا، از سال ۲۰۱۶/۲۰۱۷ قیمت نفت دوباره سیر صعودی خود را تکرار خواهد کرد.

در ایران البته، با بهره مندی از ذخایر عظیم هیدروکربنی و به سبب آن که حدود ۷۰درصد از نفت کشورمان از میادین روی خشکی تولید می شود، هزینه توسعه و تولید نفت به طور بارزی پایین تر از میانگین دنیاست. هرچند هزینه تولید در میان میدانهای عمدتا نفتی یا گازی و خشکی یا دریایی متفاوت بوده و طیفی از قیمت سرشکن نفتِ یک دلار به ازای هر بشکه برای میدانهای مسجدسلیمان تا قیمت سرشکن ۱۵ دلار بر هر بشکه (آمار وودمک ۹۴) برای میدان شمال آزادگان را پوشش می دهد. بنابراین به نظر نمی آید میدانهای نفت و گاز ایران با سقوط قیمتهای جهانی، از لحاظ سوددهی دچار مشکل عمده ای باشند. بلکه سقوط قیمت نفت می تواند به عنوان یک فرصت تلقی شده و منجر به هجوم سرمایه های سرگردان و ناامید از طرحهای زیانده و پرهزینه، به سمت صنعت نفت به نسبت کم هزینه و نیازمند به سرمایه ایران شود. البته این در صورتی اتفاق می افتد که چنین سرمایه گذاری توأم با سوددهی معقول برای سرمایه گذار بوده، که شرائط آن در چارچوب قراردادهای بازبینی شده جدیدی که قرار است بزودی معرفی شوند مشخص می شود. در حالی که تولید کنندگان نفت در بسیاری از مناطق دنیا مشغول یاقتن راهکارهایی برای کاهش هزینه تولید هستند، صنعت نفت ایران بیش از هر چیز نیازمند سرمایه گذاری، تکنولوژی روز دنیا و مدیریت پروژه مؤثر و کارآمد جهت احیای تولید از دست رفته سالیان اخیر است.

هادی الویری، ACA ، CFA – تحلیلگر مالی و اقتصاد سنجی نفت و گاز در OMV

کد خبر 250740

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =