یکی از مسائل مهم مرتبط به مقوله انرژی، رابطه بین انرژی و سرمایه به صورت جانشینی یا مکملی است. به گونهای که اگر انرژی و سرمایه مکمل باشند میبایست برای صرفهجوبی در هر یک از این دو بخش کمتر استفاده کنیم. چرا که از این 2 جانشین باشند، بنگاه اقتصادی می تواند برای صرفه جویی یکی از بخش دیگر را جایگزین آن کند.
بنابراین آگاهی از متغییرهای موثر تقاضای انژی و میزان تاثیر هر یک از متغیرها از یک سو در تببین وضعیت بازار حاملهای انرژی موثر بوده و از سویی دیگر نحوه ارتباط بازار انرژی با دیگر واحدهای تولیدی را نیز مشخص می کند.
در مقاله «برآورد کشش جانشینی سرمایه و انرژی در بخش صنایع شیمیایی کشور» جانشینی میان نهاده انرژی با بخش دارای ارزش افزودۀ بالای کشور، مورد مطالعه قرار گرفته است.
بر این اساس و با استفاده از تابع هزینه ترانسلوگ 4 نهادهای شامل سرمایه، نیروی کار، انرژی الکتریکی و سایر حاملهای انرژی و برای دادههای سری زمانی (1386- 1377) سهمهای هزینهای برای نهادههای تولید برآورد شده و سپس از آنها برای محاسبه کششهای جانشینی - درصد جانشینی یک نهاده به جای نهاده دیگر بر منحنی هممقداری تولید - قیمتی و متقاطع آلن و موریشما استفاده شده است.
همچنین مقدار کشش متقاطع قیمتی بین دو نهاده انرژی الکتریکی و سایر حاملهای انرژی بجز انرژی الکتریکی برابر (1.363-) بوده است که نشان میدهد این دو نهاده در دوره مورد بررسی مکمل یکدیگرند.
همچنین بر اساس نتایج بهدست آمده کششهای مثبت قیمتی موریشما برای واحدهای سرمایه و انرژی، دلالت بر افزایش نسبت به سرمایه بر انرژی بهازای افزایش در قیمت سرمایه یا انرژی دارند. بنابراین کاهش قیمت کالاهای سرمایهای برای صرفه جویی در مصرف انرژی و جلوگیری از آلودگی محیط زیست به عنوان یک پیشنهاد سیاستی مطرح است.
نظر شما