شرکت توسعه پتروایران از جمله شرکتهای تایید صلاحیت شده از سوی وزارت نفت برای فعالیت در قالب شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) به شمار می آید، سهام پتروایران متعلق به شرکت نیکوست. با این حال مدیران پتروایران معتقدند که پتروایران می تواند از جمله شرکتهای توانمند در این زمینه باشد، با اینکه به نوعی دولتی هستند اما خودگردانند و تنها در سیاستهای کلان خود تابع وزارت نفت هستند.
رهام قاسمی، مدیرعامل 53 ساله شرکت پتروایران معتقد است که این شرکت در اجرای پروژه های بالادستی صنعت نفت کارنامه خوبی از خود به جا گذاشته است.
وی تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکده نفت آبادان در رشته مهندسی نفت و کارشناسی ارشد مهندسی نفت را در داشگاه علوم و تحقیقات تهران به پایان رساند و اکنون دانشجوی دکترای حرفهای راهبرد و مدیریت نفت و گاز دانشگاه تهران است.
در کارنامه 28 ساله فعالیت قاسمی در حوزه بالادست نفت میتوان به سه دوره سابقه مدیرعاملی و سه دوره مدیر شرکت صنایع فراساحل (صف) و ستاد در شرکتهای ملی مناطق نفتخیز جنوب، نفت مرکزی، فلات قاره، ستاد شرکت ملی نفت، گروه مهندسی و ساختمان صنایع نفت (اویک) اشاره کرد.
وی از سال 1392 با پیشنهاد رکن الدین جوادی، مدیرعامل وقت شرکت ملی نفت ایران به شرکت پتروایران آمد.
با توجه به این که تجربه فعالیت در حوزه اکتشاف و تولید تجربه تازه ای در صنعت نفت به شمار می آید و قرار است که شرکتهای ایرانی در یک بازه زمانی در این زمینه توانمند و به شرکتهای اکتشاف و تولید تبدیل شوند، رهام قاسمی، مدیرعامل شرکت پتروایران در گفتگویی با شانا به بیان دیدگاههایش درباره شرکتهای اکتشاف و تولید می پردازد، متن بخش نخست این گفتوگوی تفصیلی به شرح زیر است:
شرکت توسعه پترو ایران بیشتر در چه بخشهایی از صنعت نفت فعالیت می کند؟
شرکت توسعه پتروایران نیمه دوم دهه 1370 از سوی شرکت ملی نفت ایران تاسیس شد و از اوایل دهه 1380 همه سهام این شرکت به نیکو منتقل و در عمل فعالیتهای آن از دهه 1380 آغاز شد.
تا پیش از تاسیس شرکتهایی مانند پتروایران، شرکتهای موجود به طور عمده یا مهندسی مشاوره یا پیمانکارانی بودند که در زمینه اجرا یا تامین کالای صنعت نفت فعال بودند، اما شرکتی که از ابتدا تا پایان به مدیریت و راهبری توسعه میدان بپردازد، نداشتیم. بنابراین شرکت ملی نفت ایران قصد داشت با تاسیس شرکتهایی مانند «پتروایران» و «پتروپارس» کمبود ارتباط با پیمانکاران عمومی را برای راهبری و مدیریت یکپارچه اجرای پروژههای بزرگ توسعه میدانهای نفت و گاز از ابتدا تا انتها رفع کند.
با این حال این شرکتها در خارج از ایران ثبت شدند
بله. دلیل هم این بود که درگیر برخی کاغذبازیهای مرسوم نباشند. البته مالکیت این شرکتها با یک واسطه یعنی شرکت نیکو دوباره به شرکت ملی نفت ایران بر میگردد.
البته باید به این نکته هم اشاره کنم که شاید یکی از مباحث مغفول مانده در فعالیت شرکتهایی مانند پتروایران و پتروپارس، تقویت اهرم چانهزنی شرکت ملی نفت در تعامل با شرکتهای بینالمللی است. موضوعی که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. شرکت ملی نفت ایران به اتکای این 2 شرکت توانست در مقاطعی برخی از میدانهایی را که شرکتهای خارجی حاضر به توسعه آنها نبودند و یا پیشنهاد ارقام غیرمنطقی برای توسعه، به پتروایران و پتروپارس واگذار کند.
شرکت پتروپارس از همان ابتدا در پروژه های میدان گازی پارس جنوبی فعال شد و شما در پروژه های دریایی. این تقسیم کار از سوی شرکت ملی نفت ایران انجام شد؟
این گونه میگویم، تقسیم نانوشتهای از همان ابتدا میان پتروپارس و پتروایران صورت گرفت به این ترتیب که پتروپارس روی فعالیتهای مربوط به حوزه پارس جنوبی متمرکز شد و پتروایران هم در حوزههای مربوط به دریا و میدانهای فلات قاره. به این ترتیب عمده پروژههای این شرکت توسعه در دریا با کارفرمایی شرکت ملی نفت ایران بود.
در ابتدا چه پروژههایی به پتروایران واگذار شد؟
توسعه میدانهای سلمان، فروزان، نصرت، چاههای اکتشافی هنگام و اسفندیار در دریا نخستین پروژههایی بود که در قالب بیع متقابل به ما واگذار شد. اجرای عملیات حفاری و نصب تجهیزات لازم برای کنترل چاههای 2 شاخه به صورت هوشمند در لایه نفتی پارس جنوبی، از جمله دستاوردهای مهم پتروایران است که برای نخستین بار در تکمیل چاهها در ایران انجام شد. انجام مطالعات جامع و بازنگری طرحهای جامع توسعه (MDP) میدانهای تحت قرارداد نیز جزو فعالیتهای کلیدی و مهمی بود که شرکت توسعه پتروایران انجام داد همچنین در این مدت 730 کیلومتر خط لوله دریایی اجرا کرده ایم.
جزو نخستین شرکتهایی بودید که در قالب قراردادهای بیع متقابل در پروژههای دریایی حضور یافتید؟
بله و فکر میکنم که این موضوع نقطه عطف فعالیتهای توسعه ای پتروایران است.
البته پس از استمرار فعالیتها در دریا، چند پروژه جدید مانند پروژه تولید «زودهنگام میدان آزادگان جنوبی»، تولید زودهنگام «فاز یک میدان جفیر»، «توسعه لایه نفتی پارس جنوبی» و ساخت خط لوله انتقال گاز از سیری به عسلویه هم به پتروایران واگذار شد.
پس از ترک شرکت ژاپنی اینپکس اجرای پروژه به شما واگذار شد؟
بله. آن زمان وزارت نفت تولید زودهنگام این میدان را پس از خروج اینپکس از ایران به طور کامل به شرکت پتروایران با کمک شرکت ملی مناطق نفتخیزجنوب واگذار کرد. این موضوع سبب تحقق تولید زودهنگام 50 هزار بشکه در روز شد اما براساس سیاستهای آن زمان وزارت نفت در دولت وقت، ادامه توسعه میدان را به چینیها واگذار کردند.
اگر به چینیها واگذار نمی شد خودتان می توانستید این میدان را توسعه دهید؟
توسعه این میدان به سرمایه کلانی نیاز داشت و بدون شک نه شرکت پتروایران و نه شرکتهای داخلی چنین سرمایهای را در اختیار نداشتند. به نظرم بهترین راه حلش تولید پلکانی از میدان و استفاده از درآمد ناشی از تولید زودهنگام برای تامین منابع مورد نیاز توسعه بود. با این حال بنا به دلایلی وزارت نفت در آن زمان چنین سیاستی اتخاذ کرد و توسعه میدان به چینیها واگذار شد، اما بدون شک پتروایران عملکرد خوب و قابل دفاعی در تولید زودهنگام از میدان آزادگان جنوبی داشت و راههایی برای تامین سرمایهگذاری لازم برای ادامه توسعه میدان هم به مسئولان وقت پیشنهاد شده بود.
خودتان دستاوردهای شرکت پتروایران را از زمان تاسیس تاکنون شامل چه مواردی می دانید؟
پایهگذاری انجام مهندسی تفصیلی ساخت و نصب در سازههای دریایی در سالهای دهه 80 و تاسیس شرکت حفاری بینالمللی از جمله دستاوردهای شرکت ماست. افزون بر تامین دکلهای حفاری دریایی، خدمات یکپارچه حفاری شامل 12 نوع سرویس را در دریا ارائه میدهیم.
در کنار خدمات متنوع حفاری که به دکلهای داخلی ارائه میدهیم، شرکت پتروایران دارای 2 دکل دریایی مدرن در حوزه خلیج فارس است، به نحوی که همه حفاریهای فاز 20 با دکل DCI-1 انجام شده است، همچنین بخش مهمی از عملیات تکمیل چاههای لایه نفتی پارس جنوبی را دکل DCI-2 انجام داده است.
از محل اجرای پروژه های پتروایران چه مقدار به تولید نفت اضافه شده است؟
از ابتدای تاسیس تاکنون، تولید تجمعی 360 میلیون نفت و تولید روزانه 125 هزار بشکه نفت ماحصل اجرای پروژههای در دست اجرای شرکت پتروایران در سه طرح تولیدی توسعه میدان سلمان، آزادگان جنوبی و فروزان محقق شده است. افزون بر این، ایجاد ظرفیت تولید 500 میلیون فوت مکعبی گاز در روز در طرح سلمان را میتوان از دیگر دستاوردهای این شرکت برشمرد.
در مجموع حدود 48 میلیون نفر ساعت اشتغال مستقیم و غیرمستقیم از محل فعالیتهای شرکت توسعه پتروایران ایجاد شده است.
برگردیم به روند انتخاب پتروایران به عنوان یکی از شرکتهای صاحب احراز صلاحیت فعالیتهای اکتشاف وتولید (E&P)، تا چه حد خود را به تعریف اکتشاف و تولید نزدیک میدانید؟
شرکتهایی که در قالب اکتشاف و تولید فعالیت میکنند شرکتهایی هستند که ظرفیت و توان اجرای فعالیتها را در قالب اکتشاف تا تولید دارند. در کشور ما شرکتی در زمینه اکتشاف و تولید فعالیت نکرده است، اگر بخواهیم یک شرکت اکتشاف وتولید برای کل کشور تعریف کنیم میتوان تنها از «شرکت ملی نفت ایران» نام برد. زیرا تنها این شرکت زنجیره اکتشاف را به عنوان مدیریت اکتشاف و زنجیره توسعه و تولید را در اختیار دارد. در دنیا هم اینطوری نیست که صدها شرکت اکتشاف وتولید داشته باشیم، برای نمونه در مالزی شرکت پتروناس را داریم و در نروژ هم شرکت استات اویل.
میخواهم بگویم که تعداد شرکتهای اکتشاف و تولید در دنیا در قیاس با دیگر فعالان در این صنعت محدود است، منتها سیاست وزیر نفت این است که شرکتهای پیمانکار عمومی (GC) را که از لحاظ ظرفیت نزدیکترین شرکتها به شرکتهای اکتشاف و تولید هستند، تقویت کند و ساختار سازمانی آنها را به گونهای تغییر دهند که بتوانند در آینده وظایف شرکتهای اکتشاف وتولید را عهدهدار شوند.
شما اگر ملاحظه کنید می بینید که اکتشاف (E) و تولید (P) تاکنون در اختیار شرکتهای غیر دولتی داخلی نبوده است، همه اینها در اختیار شرکت ملی نفت ایران بود و شرکتهای پیمانکاری عهدهدار انجام کامل این فعالیتها نبودند، در این میان تنها زنجیره فعالیتهای EPC در اختیار شرکتها بوده است.
اما بخش ابتدایی و انتهایی فعالیتها در اختیار شرکت ملی نفت ایران بوده ، امروز هم سیاست وزارت نفت این است که این زنجیرهها را در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی به هم پیوند دهد.
همان طور که شرکت ملی نفت ایران پیش تر با هدف توسعه میدان شرکتهای پیمانکار عمومی ایجاد کرد و به شرکتهایی مانند «پتروایران» یا «پتروپارس» کمک کرد، این بار هم میخواهد، به شرکتهای صاحب صلاحیت فعالیت درحوزه اکتشاف و تولید کمک کند.
بنابراین میخواهد زمینهای برای فعالیت این شرکتها بهوجود آورد که برخی شرکتهای پیمانکار عمومی به شرکتهای« اکتشاف و تولید» بدل شوند، نه اینکه آنها هم اکنون شرکتهای اکتشاف و تولید هستند، بلکه باید شرکت اکتشاف و تولید بشوند.
در واقع با روند تعیین صلاحیت شرکتها برای فعالیت در حوزه اکتشاف وتولید موافق هستید؟
منطقی است وقتی که میخواهید شرکت اکتشاف و تولید ایجاد کنید شرکتهایی را برای این کار انتخاب میکنید که نزدیکترین همخوانی را به این شرکتها دارند، مثل پتروایران که چند پروژه بزرگ را در قالب قراردادهای بیع متقابل انجام داده است. به نظرم این شرکتها نسبت به شرکت های EPC کار کوچکتر صلاحیت بیشتری دارند.
البته برداشتی اشتباه وجود دارد به گونهای که خیلیها فکر میکنند هر شرکت EPC میتواند به شرکت اکتشاف و تولید بدل شود، در حالی که شرکتهای EPC وظایفی دارند، شرکت مهندسی وظایف جداگانه ای دارد و پیمانکاران عمومی (GC) وظایف دیگری دارند. حال ما در ایران تا زنجیره GC ها آمده ایم و شرکتهای خصوصی را در این زمینه توانمند کردهایم.
شرکتهای صاحب صلاحیت در حوزه اکتشاف و تولید هم که از سوی وزارت نفت انتخاب شدهاند شرکتهای GC هستند؛ کار توسعه میدان را انجام میدهند و حال میخواهند وارد فضای E&P شوند. پترو ایران هم جزو این شرکتهاست و خودمان را برای رسالت جدید آماده میکنیم.
چرا از پیش خودتان را برای این انجام این کار آماده نکرده بودید؟
از اساس نگرش قراردادی در گذشته ایجاب نمیکرد که شرکتهای خصوصی ایرانی چنین وظایفی را داشته باشند، اما اینک در قالب الگوی جدیدی قراردادهای نفتی این وظیفه برای شرکتهای داخلی دیده شده است و آنها باید خود را به این مرحله برسانند.
شرکتی مانند شما را نمی توان خصوصی قلمداد کرد، همان طور که گفتید شما با یک واسطه به شرکت ملی نفت ایران مربوط میشوید
تعریف بخش خصوصی در کشور از منظر واژهها با مفهوم واقعی آن تفاوت دارد. از نظر مالکیتی شرکتهایی که همه سهام آنها مربوط به بخش غیردولتی باشد، به عنوان بخش خصوصی حساب میشوند اما واقعیت این است که ما در ایران بخش خصوصی به معنای واقعی نداریم یا بسیار اندک هستند.
بیشتر پیمانکاران عمومی نفت به نوعی وابسته به نهادهای عمومی یا مجموعه صنعت نفت هستند که به نظرم این به خودی خود عیب نیست. در همه دنیا صندوقهای بازنشستگی چنین کارهایی انجام میدهند. شرکتهای بزرگ بینالمللی هم این گونه نیست که همه خصوصی باشند اما به نظرم آنچه در باره این شرکتها باید مطرح باشد این است که باید شرکتهایی را انتخاب کنیم که براساس سازوکارهای بنگاهداری در بخش غیر دولتی عمل کنند، دوم اینکه از بودجه دولت استفاده نکنند.
شرکتهایی مانند پتروایران و پتروپارس جزو مجموعه شرکتهایی هستند که حتی یک ریال و یک سنت هم از بودجه دولت استفاده نمیکنند.
ما باید از منظر مقررات حاکم بر این شرکتها و نحوه مدیریت، آنها را در قالب بنگاههای اقتصادی پویا ببینیم. در مقطعی که شرکت ما در خارج از کشور ثبت شد، این دیدگاه وجود داشت که به آنها به صورت بنگاه اقتصادی نگاه شود.
اما شما بنگاهدار اقتصادی هم نشدید
برای پاسخ به این پرسش مثالی میزنم... شرکت پتروناس خصوصی است یا دولتی؟ یا همان استات اویل که در ایران نام آشناست، خصوصی است یا دولتی؟ دولتها در این شرکتها سهام غالب را ندارند. آن چه که فعالیت این شرکتها را با شرکتهای نفتی ما متفاوت کرده این است که نگاه بنگاهداری اقتصادی در مدیریت این شرکتها حاکم است.
سهامداران شرکتهای بین المللی چند بار تغییر کردهاند، اما از آنجا که بنگاهداری اقتصادی بر آنها حاکم است بنابراین می بینیم که همچنان سودآوری دارند. از سوی دیگر این موضوع نیز مورد توجه دولتها بوده است که در اداره آنها از بودجه عمومی دولت استفاده نشود و به آنها اجازه داده شد تا با قانون تجارت به فعالیت خود ادامه دهند.
از منظر نگاه بنگاهداری اقتصادی، اگر هزینه نکردن از بودجه دولت و استفاده نکردن از رانت و فعالیت براساس قانون تجارت، بر شرکتهای ما نیز حاکم شود آن زمان میتوانم بگویم که این شرکتها، شرکتهای موفقی هستند، اما اگر این سه مولفه نباشند و از شرکتهای پتروپارس و پتروایران بخواهیم مثل بخش خصوصی فعالیت کنند اما پایبندیهای دولتی را هم داشته باشد، انتظار دارید بنگاهداری اقتصادی کنند؟ به نظرم چنین چیزی به هیچ وجه امکان ندارد. مانند این است که دست و پای شخصی را ببندی و با تکیه داشتن به رانتهای دولتی معتادش هم کنی و بعد بگویی در استخر رقابت با بنگاههای بزرگ اقتصادی شنا کن. وقتی قرار است به عنوان یک بنگاهدار اقتصادی فعالیت کنیم باید ملزومات آن را هم داشته باشیم.
اگر درست متوجه شده باشم ملزومات این کار چندان برای شما فراهم نبود.
در این سالها ما یک چیزی بین خصوصی و دولتی بودیم. از یک طرف در فهرست خصوصی سازی هستیم و در حال حاضر هم مجمع اصلی ما به نوعی سازمان خصوصی سازی است و وزارت نفت هم تاکنون به نیابت از وزارت اقتصاد نقش مجمع را ایفا کرده و اختیاراتی به ما دادهاند و گفتهاند که باید طبق قانون تجارت فعالیت کنیم، اما از سوی دیگر محدودیتها و کنترلهای دولتی هم بر ما اعمال میشود. بخشنامه شرکتهای دولتی که از دولت بودجه میگیرند بر ما که هیچ بودجهای از دولت نمی گیریم، اعمال می شود.
با این که بودجهای به ما داده نمیشود، البته ما هم خواهان آن بودجه نیستیم و تقاضایی هم برای آن نداریم، اما باید دائم پاسخگویی مشابه به دیگر شرکتهای با بودجه دولتی باشیم.
با مشکل روبرو نشدید؟
یکی از چالشهای بزرگ شرکتهایی مانند ما این است که نه دولتی هستیم نه خصوصی. اگر دولتی هستیم باید از امتیازهای دولتی استفاده کنیم و همه قوانین دولتی نیز بر ما حاکم باشد یا اگر بناست خصوصی باشیم باید بنگاهداری اقتصادی کنیم. البته مشکلاتی که در خصوصی سازیهای سالهای اخیر به وجود آمده، در عمل روند خصوصی سازیها را کندتر کرده، اما تعیین تکلیف این شرکتها و نجات آنها از حالت معلق یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
البته فکر می کنم با توجه به اینکه به نوعی دولتی به شمار می آیید امتیازهایی دارید؟
به هیچ وجه این گونه نیست، ما هیچ امتیاز خاصی برخوردار نیستیم حتی در جاهایی هم که اجحافی صورت گیرد بهدلیل وابستگی به نفت اقدام در خور توجهی در راستای دفاع از حقوق شرکت نمیتوانیم انجام بدهیم.
با توجه به این که قرار است در آینده در قالب شرکت های E&P فعالیت کنید تا چه حد تابع وزارت نفت هسید؟
در بعد سیاست گذاریهای کلان تابع وزارت نفت هستیم اما یک شرکت خودگردان نیز هستیم که از بودجه دولتی استفاده نمی کنیم.
تا چه حد توان بنگاهداری اقتصادی دارید؟
ما از دو سال و نیم پیش که بحث تدوین قراردادهای جدید نفتی ایران مطرح شد به باز آرائی ساختارمان در شرکت پتروایران اقدام کردیم. زیرا اجرای بسیاری از پروژههای ما به پایان رسیده بود و 900 سمت سازمانی در اختیار داشتیم که پس از پایان بیشتر پروژهها، این نیروها بیکار شده بودند. کاری که در پتروایران انجام دادیم بازآرائی سازمانی و کاهش این ۹۰۰ سمت به ۳۵۰ سمت بود. امسال با واگذاری تعدادی از فعالیتهای حفاری این سمتها را به 300 رساندیم.
هدفمان از بازآرایی ساختاری، کوچک کردن ساختارهای سازمانی، تعدیل نیروی انسانی، حذف فعالیتهای موازی و ایجاد ساختارهای متناسب و چابک برای فعالیتهایمان بود.
بر همین اساس نخستین کارمان این بود که برای تقویت فعالیتهای پتروایران به عنوان یک هلدینگ گام برداشتیم. پترو ایران سه ابزار برای فعالیتهایش دارد، نخست بخش حفاری و خدمات حفاری که نخستین زنجیره فعالیت در بالادست نفت است و ما آن را داشتیم و برای تقویت ناوگان حفاری خود اقدام کردیم.
دوم اینکه شرکت پتروایران کیش را به عنوان بازوی تدارکات و تامین کالا و خدمات تقویت کردیم. پیش تر این شرکت و خود شرکت پتروایران هر دو به موازات هم فعالیتهای بازرگانی شرکت را انجام میدادند، به این ترتیب همه فعالیتهای بازرگانی خود را تجمیع کردیم و شرکت پتروایران کیش بازوی بازرگانی و تجارتی شرکت شد.
در سومین گام هم شرکت مهندسی پتروایران را که فعالیتهای مهندسی انجام میدهد و ساختار آن هم موجود بود را فعال کردیم.
در پیشبرد فعالیتها از ظرفیتهای خارج از ایران که در ساختارمان وجود دارد برای تسهیل در مراودات مالی، تامین فاینانس، امضا و اجرای قراردادهای بینالمللی خود استفاده کردیم.
به این ترتیب ابزارهای تبدیل شدن به اکتشاف وتولید را دارید؟
ما برای تبدیل شدن به یک شرکت اکتشاف و تولید به استثنا اکتشاف، ابزارها و تجربه فعالیت در دیگر بخشها را داریم اما در زمینه اکتشاف تا امروز فعالیتی خاص انجام ندادیم و اعتقادمان هم این است که اگر هم در آینده وارد این مسئله شویم، باید مدیریت اکتشاف مدنظر باشد نه عملیات اکتشاف. زیرا تجربه زیادی را برای اینکه شرکت اکتشافی داشته باشیم نداریم. به صلاحمان هم نیست که در این زمینهها سرمایه گذاری کنیم، به همین دلیل باید در این بخش برون سپاری را مدنظر قرار دهیم.
پایان بخش نخست
گفتگو از : نگار صادقی
نظر شما