۱۴ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۰
  • کد خبر: 273904
پیروزی ایران در اوپک؛ ثمره مقاومت و ایستادگی

بی تردید اوپک 171 را بایستی رویدادی تاریخی در طول عمر بیش از نیم قرن این سازمان قلمداد کرد. اجلاس مهم وسرنوشت ساز سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، غروب روز 10 آذرماه پایان یافت اما این شروعی تازه برای نهادی است که به دلیل چندین سال فترت و ضعف ساختاری در تصمیم گیری های حساسش می رفت تا از فهرست بازیگران اقتصاد جهانی حذف شود.

در اجلاس روز دهم آذرماه کاهش تولید اوپک تا یک میلیون و ٢٠٠ هزار بشکه در روز به تصویب اعضا رسید و ایران نیز به عنوان تنها کشور عضو، از شمول کاهش تولید مستثنی شد. این 2 اتفاق در حقیقت 2 پیام آشکار دارد؛ نخست این‎که اوپک بعد از سالیان طولانی دست به احیای توان و اقتدار تاثیرگذاری خود زد و نکته دوم این‎که ایران ثمره ی حدود یکسال استقامت و ایستادگی بر موضع برحق خود در نپیوستن به طرح‎هایی همچون فریز یا کاهش تولید را به دست آورد.

همچنین باید اعتراف کرد که در نگاه فعالان بازار نفت، آنچه این اجلاس و پیام های آن را مهم و متفاوت جلوه می دهد، عزم اکثریت اعضای اوپک برای رها شدن از قیدهای خودساخته ی سیاسی و مقید شدن به تصمیم‎هایی با منطق اقتصاد است؛ اکنون مشخص است که تصمیم اکثریت اعضای اوپک برای کاهش سطح تولید و تثبیت در عدد 32.5 میلیون بشکه، تصمیمی ناشی از هیجان سیاسی نیست و تقریبا همه کشورهای عضو حتی عربستان که برای نخستین بار در نیم قرن اخیر چنین سطحی از کاهش تولید را به صورت رسمی پذیرفته است (حدود پانصد هزار بشکه)، بعد از حدود 34 ماه نزول پیاپی قیمت به این نتیجه رسیدند که ادامه این روند می تواند سبب فروپاشی اقتصادی همه کشورهای عضو شود، پس با در پیش گرفتن نگاه اقتصادی، این بار کلیت اوپک تلاش کرد تا از چالش نزول قیمت نفت بگریزد.

در آخرین روز سال ۲۰۰۷ میلادی قیمت هر بشکه نفت به بالای ۹۶ دلار آمریکا رسید، در حالیکه در آغاز سال ۲۰۰۷ میلادی قیمت هر بشکه نفت در حدود ۶۰ دلار آمریکا بود. به این ترتیب قیمت نفت در سال ۲۰۰۷ با افزایشی ۵۸ درصدی، بیشترین افزایش قیمت را در یک دهه گذشته تجربه کرد اما تقریبا از سال 2008 میلادی به بعد اوپک آن خاصیت و قدرت تاثیرگذاری اش بر بازار های جهانی نفت را از دست داد و قیمت‎های نفت در آستانه 135 دلار به آفتی بر جان اقتصاد خود اوپکی ها افتادند، آفتی که شاید بیشتر از هر کشوری، دولتمردان ونزوئلا، طعم تلخ اتکا به آن را تجربه کردند.

در اجلاس اخیر اوپک، نقش ایران و دیپلماسی نفتی شیخ الوزرای ایران، بیژن زنگنه به وضوح مشهود بوده است، پس از حدود 34 ماه بلاتکلیفی در تصمیم گیری اعضای اوپک، این بار نقش سازنده دیپلماسی وزارت نفت ایران توانست جناح های مختلف اوپک را به هم نزدیک کرده و نیز از سویی با تلاش بالاترین مقام اجرایی کشورمان برای اقناع روسیه و کشورهای غیراوپکی به همراهی با تصمیم این سازمان، یک توافق درخشنده در تاریخ تصمیم های اوپک خلق شد.

یک موضوع بسیار مهم دیگر نیز همراهی عربستان با این تصمیم و پذیرش کاستن پانصد هزار بشکه ای از تولید و صادرات نفت خود بوده است، واقعیت اینجاست که در صورت عدم تصویب چنین پیشنهادی و تداوم اصرارهای عربستان به عدم کاهش تولید همانگونه که در سی ماه گذشته صورت گرفت، منافع تمامی اعضا در مسلخ لجاجت های تصمیم گیران ریاض قربانی می شد، ضمن آنکه خود سعودی ها نیز در این مسلخ و آتش خود برافروخته قربانی می شدند.

به دلیل ساختار خاص درون اوپک اما هیچ دیپلماتی به تنهایی قادر نبود در مدت کمتر از دو روز میان هیئت‎های نفتی ایران، قطر، ونزوئلا، الجزایر، عراق و امارات وحدت نظر و همسویی در سیاست های اجرایی ایجاد کند، دست نامریی که وزرای نفت این کشورها را به اتحاد و ائتلاف بر سر تصمیم مهم و سرنوشت ساز نزدیک کرد، در واقع شرایط و دورنمای آینده ای بسیار نگران گننده در اوضاع اقتصادی شان بود.

نشست 171 اوپک در شرایطی برگزار شد که بهای نفت حدود 50 دلار هر بشکه در نوسان بود و پیش بینی ها در مورد آینده بهای نفت اگرچه متفاوت اما دورنماها بسیار بدبینانه بود، از سویی همه کشورهای عضو هم می دانند که با بالارفتن بیش از اندازه نفت و رسیدن آن به مرزهای 65 دلار و بیشتر، ممکن است تولید نفت های غیرمتعارف بخصوص در آمریکای شمالی دوباره جان بگیرد و همان چرخه مصیبت بار افت قیمت تکرار شود.

بهای بیش از حد پایین نفت ماهیت سرمایه گذاری و نیز رغبت به سرمایه گذاری در صنعت نفت های فسیلی را کاهش می دهد و سرمایه گذاران را به سوی بازارهایی نسبتا دور و بی تناسب با نفت سوق می دهد. قیمت های زیاد از حد بالا هم ممکن است گونه های دیگری از نفت بخصوص شیل های انبوه آمریکای شمالی را وارد بازار کند. پس تصمیم بر سر کاهش تولید هم باید منطقی و هم تدریجی باشد و این دقیقا همان کاری بود که اعضای اوپک با رساندن تولیدشان به سطح 32.5 میلیون بشکه انجام دادند.

تجربه سه بار افت و خیز قیمت‎های نفت در دو دهه اخیر نشان داده است که بازارها و قیمت‎های نفت به یک تنظیم کننده منصف نیاز دارد، رگولاتوری که هم از منافع تولیدکنندگان بزرگ صیانت کند و هم نگاهی به شرایط و دورنمای اقتصاد کشورهای مصرف کننده داشته باشد. اوپک پیش از اجلاس 171 اگر قرار بود نقش یک رگولاتور را ایفا کند بیشتر هوای کشورهای مصرف کننده را داشت و این البته با سیاست اصلی و آرمان اولیه اوپک به وضوح در تضاد بود.

هدف اصلی این سازمان، آنچنان که در اساسنامه اش آمده، "هماهنگی و یکپارچه سازی سیاست‌های نفت کشورهای عضو و تعیین بهترین راه برای تامین منافع جمعی یا فردی آنها، طراحی شیوه‌هایی برای تضمین ثبات قیمت نفت در بازار نفت بین‌المللی به منظور از بین بردن نوسانات مضر و غیر ضروری؛ عنایت و توجه ویژه به کشورهای تولید کننده نفت و توجه خاص به ضرورت فراهم کردن درآمد ثابت برای کشورهای تولید کننده نفت؛ تامین نفت کشورهای مصرف کننده به صورت کارآمد، مقرون به صرفه و همیشگی؛ و بازده مناسب و منصفانه برای آنهایی که در صنعت نفت سرمایه گذاری می‌کنند" است. پس اوپک بیش و پیش از هر مولفه ی دیگری باید به شرایط دو سوی بازار توجه کند به همین دلیل می توان اجلاس اخیر اوپک را بازتاب نوعی از احیای آرمان اوپک هم تصور کرد.

به هر تقدیر، در توافق مقدماتی ٢٨ سپتامبر- هفتم مهرماه، الجزیره مقرر شد سطح تولید اوپک به ٣٢ میلیون و ٥٠٠ هزار بشکه محدود شود. از مهرماه تا آذرماه حدود دو ماه زمان لازم بود تا کشورهای عضو این سازمان، دست به بررسی جوانب این طرح بزنند اما در کنار این موضوع، علاوه بر بازگشت اوپک به شرایط اثرگذاری اش بر بازار، ایران هم به عصر اثرگذاری اش بر تصمیم های اوپک بازگشت، این عصر بی شک با نام بیژن زنگنه گره خورده است.

دکتر محسن دلاویز
کارشناس ارشد انرژی

کد خبر 273904

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =