اینکه میدان پارس جنوبی به واسطه همت و درایت متخصصان صنعت نفت طی 2 دهه اخیر، با ظرفیت تولید روزانه بیش از 500 میلیون مترمکعب گاز، امروز در برداشت نفت با قطر همگام است، بیتردید از تصمیم وزارت نفت مبنی بر اولویتبخشی به توسعه میادین مشترک بیتاثیر نبوده است.
طبیعتا کمبود شدید منابع مالی در قلب درآمدزاترین وزارتخانه کشور ایجاب میکرد پروژهها با اولویتبندی و حسابشده در مسیر اجرا قرار گیرند و اگر این روزها دیگر مانند گذشته برای سهم برداشت نفت در میادین مشترکمان «از پارس جنوبی گرفته تا غرب کارون» دلواپس نیستیم، حاکی از آن است که نفت راه را درست آمده است.
البته در این مدت از میادین مستقل هم چشمپوشی نشد؛ چه آنکه پس از توافق برجام و توسعه تعاملات بینالمللی، شرکت ملی نفت ایران مطالعه برخی از میدانهای مستقل را در قالب امضای تفاهمنامه به شرکتهای بینالمللی واگذار کرد و مترصد آن است که در طول برنامه ششم توسعه با بهرهمندی بهینه از نتایج این مطالعات و البته جذب سرمایه، در این مسیر هم گامهایی محکم بردارد.
شرکت ملی نفت ایران چندی پیش با اشاره به اینکه از مجموع تفاهمنامههای امضا شده در این دولت، تاکنون بیش از 20 نتیجه مطالعاتی دریافت شده، نتایج برخی از این مطالعات را بسیار امیدوارکننده توصیف کرد؛ تفاهمنامههایی که با تفاهمنامههای امضا شده در دوره های قبل متفاوت هستند. باید پذیرفت فرق است بین تفاهمنامهای که با شرکت ِشل و انی و پتروناس امضا شود تا امضای تفاهمنامه با تاتنفت ایران اویل کمپانی کیش! اگرچه هیچگاه اعلام نشد در دولت گذشته بهطور نمونه نتایج مطالعات بنیاد مستضعفان روی میدان بندکرخه و یا نتایج مطالعات خاتمالاوصیا روی میدانهای توسن و آلفا چه بود، اما خوب است شرکت ملی نفت ایران در اولین فرصت، توضیحات بیشتری درباره نتایج مطالعات تفاهمنامههای امضا شده در این دولت ارائه دهد.
برخلاف تفاهمنامهها، وزارت نفت دولت یازدهم مانند دولت قبل، دست به امضای توافقنامه نداشت و حتی ناگزیر شد زمانی را به تدوین «فرآیند نحوه تسویه حساب توافقنامههای منعقد شده توسعه میادین نفتی و گازی غیرمشترک» اختصاص دهد تا تکلیف انواع توافقنامههای بعضا بدون دستاوردِ سالهای قبل مشخص و در قالب این فرایند، با پیمانکاران طرف توافق تسویه شود.
در این دولت، 2 توافقنامه (HOA) در حوزه توسعه میدانهای نفت و گاز امضا شد که یکی از آنها امروز (دوشنبه، 12 تیرماه) به قرارداد انجامید؛ آن هم نه قراردادی از جنس فاز سوم دارخوین با کنسرسیوم ایرانی که به سال نرسیده، کفگیر پیمانکارانش تهِ دیگ خورد و عطای توسعه میدان را به لقایش بخشیدند، بلکه قرارداد با کنسرسیومی به رهبری توتال و با مشارکت پتروپارس ایران و سیانپیسی چین.
بر اساس هدفگذاریها با اجرای این قرارداد، افزون بر جذب بیش از 4.8 میلیارد دلار سرمایه، ایران به تولید پایدار روزانه 2 میلیارد فوت مکعب گاز از منابع بخش فراساحل فاز 11 و به دانش فنی احداث سکوهای فشارافزای گاز در دریا دست پیدا میکند. ارتقا توانمندیهای پتروپارس به عنوان شریک ایرانی توتال در جریان اجرای قرارداد اجتناب ناپذیر است و از آنجا که استفاده از پیمانکاران ایرانی در اولویت قرار دارد، پیشبینی میشود رکود بیش از پیش از شرکتهای داخلی فعال در حوزه نفت و گاز فاصله بگیرد. مهمتر از همه آنکه امضای این قرارداد، آغاز مسیر توسعه میدانهای در قالب الگوی جدید قراردادی خواهد بود و قاعدتا در آیندهای نزدیک باید شاهد امضای قرارداد توسعه میدانهای بزرگی مثل آزادگان و یادآوران باشیم.
توسعه فاز 11 پارس جنوبی بهطور رسمی کلید خورد. زنگنه مثل برخی حضرات ادعا نکرد هفتهای یک قرارداد امضا میکند، اما قراردادی را به مرحله امضا رساند که بیتردید نقطه عطفی در توسعه میدانهای نفت و گاز ایران خواهد بود.
هانیه موحد
نظر شما