به گزارش شانا، در نخستین مرحله (1330 شمسی) واحد تقطیری با ظرفیت روزانه 2500 بشکه آغاز به کار کرد، موقعیت منطقة آبادان برای احداث تصفیهخانه، مناسب ارزیابی شده بود، زیرا از طرفی، آب مصرفی پالایشگاه به آسانی فراهم میشد، از طرف دیگر، آبادان در موقعیتی قرار گرفته بود که میتوانست لنگرگاه مناسبی برای کشتیهای نفتکش و باری باشد.
با وجود این، ساخت پالایشگاه آبادان، به سبب موقعیت طبیعی خاص این جزیره و فاصله 220 کیلومتری آن با میدانهای نفتی، با دشواریهای جدی مواجه بود، همه امکانات و تجهیزات فنی و رفاهی برای احداث پالایشگاه، ناچار باید از شهرهای اطراف تامین میشد، طی یک سال و نیم، حدود 220 کیلومتر لوله از مسجد سلیمان تا آبادان کشیده شد.
کارگران تصفیهخانه در آغاز از تصفیهخانه رانگون برمه بودند و کم و کیف محصولات پایین بود، در سه سال نخست، تا 1331شمسی، نفت تصفیه شده چنان بیکیفیت بود که شرکت نفت انگلیس و ایران نمیتوانست به قراردادهایش عمل کند و به حدی در تنگنای مالی قرار گرفت که دارسی ناگزیر از معامله با چرچیل شد.
در جنگ جهانی اول، شرکت نفت انگلیس و ایران از طریق نفت پالایش شده در پالایشگاه آبادان میتوانست به عملیات جنگی انگلستان کمک مهمی کند، در آغاز جنگ، ماهانه 25 هزار تن نفت از آبادان صادر میشد، اهمیت این مقدار نفت برای نیروی دریایی انگلیس به حدی بود که دولت انگلیس برای حراست از پالایشگاه آبادان در طول جنگ، مصمم به اقدامهای جدی شد، بین سالهای 1333ـ1337 شمسی، عملیات شرکت در ایران توسعه یافت و بهویژه با توسعه مستمر تاسیسات پالایشگاه، که قبل از جنگ از توان تولید سالانه 120000 تن برخوردار بود، در پایان جنگ (1919) ظرفیت آن به یک میلیون تن رسید .
در سالهای 1300 تا 1303 شمسی، کلیه کارکنان فنی، اداری و بازرگانی پالایشگاه آبادان انگلیسی بودند و فقط کارهای غیر فنی به ایرانیان محول میشد، برای ایرانیان، اعم از کارگر و کارمند، خانه و مسکن ساخته نشده بود و آنها مجبور بودند که در کپرهای حصیری آبادان زندگی کنند، در 1308 شمسی، با مهاجرت شمار زیادی از ساکنان بنادر جنوب به آبادان، و رقابت سخت آنها برای یافتن کار، وضع کارگران پالایشگاه بیاندازه بحرانی شد و به اعتصاب بزرگی انجامید.
پس از اعتصاب، دولت از شرکت نفت خواست تا به وضع دستمزد آنها رسیدگی شود، در 1319 شمسی سی هزار کارگر در پالایشگاه کار میکردند که بیشتر آنها محلی بودند، تنها شانزده تن ایرانی تحصیلکرده در مدیریت میانی وارد شده بودند، 2 هزار مهاجر مشاغلی را در اختیار گرفته بودند که به طور معمول به شمار بسیار کمی از آنها نیاز بود.
مقامهای ارشد پالایشگاه همه انگلیسی بودند، شرکت نفت انگلیس و ایران همه ساله پنج یا شش نفر دانشجوی ایرانی را برای تحصیل به بیرمنگام میفرستاد و بعد آنها را برای کار در پالایشگاه آبادان استخدام میکرد، پالایشگاه نفت منطقه وسیعی از مرکز شهر را در برگرفته بود، مناطق مسکونی کارگران و کارکنان پالایشگاه، به تناسب موقعیت و حساسیت شغلی آنها، پیرامون این مجموعه بزرگ ساخته شده بود.
سیاست کلی شرکت نفت انگلیس و ایران در اسکان کارکنان خود و اعطای امکانات به آنها این بود که درجه تخصص، اعتبار شغلی و پایبندی جدی به سلسله مراتب اجتماعی دقیقا رعایت شود، این شیوه، پس از ملی شدن صنعت نفت در 1329 شمسی، همچنان دنبال شد، بهویژه مناطق مسکونی زیر پوشش شرکت نفت به صورت محلاتی متمایز از یکدیگر درآمد و ساختاری طبقاتی ایجاد شد.
ناحیه سبز و خرم بریم در کنار اروندرود با منازل وسیع و مجلل به مقامهای بلندپایه انگلیسی، محله بوارده با خانههای نسبتا مرفه به مدیران درجه دوم و بخشهای بهمنشیر و فرحآباد و جمشید با خانههای کوچکتر و سادهتر به کارگران عادی اختصاص یافته بود، وجود پالایشگاه آبادان و صنعت نفت موجب چنان اختلاف طبقاتی در جامعه آبادان شده بود که مانند آن در دیگر شهرهای ایران به چشم نمیخورد.
در فاصله سالهای میان عقد قرارداد نفتی 1311 شمسی و جنگ جهانی دوم، پالایشگاه آبادان توسعه یافت، دستگاههای کراکینگ و کارخانههای جدید تقطیر و کارخانه آسفالت و کارخانه اسیدسولفوریک و تجهیزات دیگر پالایشگاه ساخته و آماده شد، ظرفیت پالایشگاه که در 1309 شمسی سالانه پنج میلیون تن بود، در 1318 ش به ده میلیون تن افزایش یافت، بندرگاه آبادان هم توسعه بسیار یافت و اسکلههای جدیدی در بوارده و خسروآباد ساخته شد.
پس از آنکه ارتش متفقین (روس و انگلیس) در شهریور 1320 (اوت 1941) نقاط مختلف ایران را اشغال کردند، اقدامهای حفاظتی از سوی آنها در آبادان به شکل گسترده صورت گرفت، کمی دورتر از پالایشگاه، پالایشگاهی دروغین از حلبی با شعلههای فروزان ساختند که دشمن را گمراه کند.
توپهای ضدهوایی نیز در نقاط مختلف آن قرار دادند، از سال دوم جنگ جهانی، که معلوم شد نفت ایران باید مقادیر زیادی فرآوردههای نفتی برای متفقین تهیه کند، توسعه عملیات شرکت دوباره آغاز شد، دستگاههای جدیدی برای تهیه بنزین هواپیما و سایر فرآوردهها، آماده و فراهم گشت و گنجایش پالایشگاه، که قبل از جنگ سالانه ده میلیون تن بود، در 1324 شمسی به هفده میلیون تن افزایش یافت و با ایجاد واحدهای بعدی در 1334 شمسی، بزرگترین پالایشگاه جهان و تنها منبع عمده فرآوردههای نفتی نیم کره شرقی شناخته شد.
از این سال تا 1356 شمسی، سیر صعودی قابل ملاحظهای در افزایش ظرفیت پالایشگاه مشاهده میشود، چنانکه ظرفیت آن روزانه از 151 هزار بشکه در 1334 شمسی به 488 هزار بشکه در 1356 افزایش مییابد.
پالایشگاه آبادان تا پیش از جنگ عراق با ایران که بر اثر آن دچار آسیب کلی شد، به سبب امتیازهایی، از مهمترین پالایشگاههای جهان به شمار میآمد، توازن بخشیدن به فرآوردههای نفتی در جهان، تنوع فرآوردههای نفتی که به رقم 108 میرسید، دارا بودن عظیمترین و تازهترین تاسیسات صدور فرآوردههای نفتی، استفاده از گاز طبیعی به عنوان سوخت عمده دستگاههای پالایشگاه و استفاده از عظیمترین ماشینهای محاسبه الکترونیکی، از جمله این امتیازها هستند، همچنین پالایشگاه آبادان نخستین سازمان ایرانی بود که به ماشینهای حساب الکترونیکی تجهیز شد.
نظر شما