به گزارش شانا، پژوهشگران مسائل ایران ناگزیرند برای تکمیل مطالعات خود درباره ایران، نفت را در کانون توجه قرار دهند.
چارلز عیسوی، نویسنده کتاب تاریخ اقتصادی ایران در پژوهش خود، موضوع نفت ایران را بررسی کرده و یک فصل از کتاب خود را به آن اختصاص داده است.
مزیت پژوهش انجام شده توسط عیسوی، این است که بخشی از یافتههای دیگر کارشناسان را عینا در کتاب خود درج کرده است.
وی در پژوهش خود به این نتیجه رسیده است که توسعه صنعت نفت در ایران را فقط میتوان در چارچوب خاورمیانهای آن دریافت که آن هم در جای خود باید در مقابل رشد و رقابتهای صنعت نفت بینالمللی قرار گیرد.
وی تحولات تاریخ نفت ایران را در دوره قاجار بررسی کرده است، هرچند که هزاران سال قبل از این معادن نفت در خاورمیانه شناخته شده و به انحای مختلفی مورد استفاده قرار میگرفت و گرچه در نیمه اول قرن نوزدهم مقدار کمی از نفت در رومانی و گالیسیا استخراج شده بود، با وجود این، عصر نوین صنعت نفت از حفر چاه کلنل دراک در پنسیلوانیا در سال 1859میلادی شروع شد.
پیشرفت این صنعت پس از آن هم به آهستگی صورت گرفت و محصول جهانی آن در سال 1872میلادی از یکمیلیون تن به 10میلیون تن در سال 1890میلادی رسید و در سال 1921 به 100میلیون تن و در سال 1960 به 1000میلیون تن بالغ شد.
نفت در وهله اول بیشتر به خاطر نفت سفیدی که عرضه میکرد، ارزش داشت، در واقع برای مدت زیادی سایر تولیداتی که تصفیهکنندگان نفت در کنار نفت سفید به دست میآوردند، مورد غفلت قرار میگرفت، اما اختراع ماشینهای درون سوخت در سال 1860 و گسترش صنعت اتومبیل در اواخر این قرن، محصول دیگر این ماده یعنی گازوئیل را هم از ارزش زیادی برخوردار ساخت.
با این حال نفت سفید تا اولین جنگ جهانی مهمترین محصول صنعت نفت در تجارت بینالمللی بود و تا سال 1860 بالغ بر نصف نفت سفید تولیدی ایالات متحده به خارج صادر میشد، تراست استاندارد اویل از سال 1880 به بعد، موقعیت برتری در بازار ایالات متحده و بازار جهانی کسب کرد، اما موقعیت آن خصوصا از طرف صنعت سریعالتوسعه چاههای نفت باکوی روسیه مورد مخاطره قرار گرفت.
نفت روسیه در پرتو نزدیکی به بازارهای عمده اروپا و آسیا و هزینه کم حملونقل آن توانست با موفقیت تمام با نفت آمریکا به رقابت برخیزد و روسیه در اواخر این قرن، برای مدت چندین سال، جای برتر آمریکا را در تهیه و تولید نفت بگیرد، مرکز رقابت دیگر در اندونزی رخ نمود که متکی بر چاههای نفت سوماترا و توانایی برجسته هنری دتردینگ بود که با رقبای اصلی استاندارد اویل گرد هم آمده و در سال 1907 رویال داچ شل را تاسیس کرد.
این شرکت که با سرمایه هلندی و انگلیسی ایجاد شده بود، توانست به مدت بیست سال با کامیابی تمام علیه تراست استاندارد و پس از انحلال آن در سال 1911، علیه جانشینان آن، به خصوص کمپانی استاندارد اویل (نیوجرسی) مبارزه کند.
یکی دیگر از رقبا که در آغاز کوچک بود، کمپانی نفت برمه بود که در بازار مهم هند از تعرفهای برخوردار بود و بزودی با کمپانی شل به توافق رسید، کمپانی نفت برمه در پرتو سرمایهگذاری خود در کمپانی دارسی در سال 1905 یکی از بنیانگذاران شرکت نفت ایران – انگلیس شد.
خاورمیانه برای این گروههای رقیب دارای جاذبه دوگانه بود، یعنی به صورت یک بازار و به صورت منطقه تولید کننده نفت ایران در هر جایی که نفت روسیه رگه داشت، مثل شمال و مرکز ایران و با توجه به هزینه حملونقل آن، مورد حمایت قرار نگرفت که در جوار رگههای نفتی باکو قرار داشتند و در زمین ناهمواری بودند و در مقابل رقابتی که از سوی خلیج فارس بر میخاست، حمل و نقل جدیدی در اختیار نداشت، هر چند که برای کشیدن نفت سفید باکو به خلیج فارس طرحی برای تعبیه لوله نفت ریخته شد و به مرحله عمل نیز نرسید، اما نفت روسیه به سرعت جای پایی در جنوب در بازار ایران پیدا کرد.
کنسول انگلیس در گزارش خود راجع به تجارت اصفهان در سال 95/1894 میلادی مینویسد: نفت سفید به طور مستقیم از باکو از راه رشت و قزوین وارد میشود، این نفت در اینجا هر 3 لیترش 15/5 قران و یا 5/1 گالن آن 2 شیلینگ و 5/2 پنس فروخته میشود، سوراخها و منفذهای گالنها را با مواد خام در شوشتر میگیرند، از اینجا به بعد، نفت اینجا تعریفی ندارد، ضمنا کنسول یزد گزارش کرده بود که بعضی از کالاها نظیر نفت و آهن، معمولا از روسیه وارد میشود.
چند سال بعد کنسولی در خراسان گزارش داد: ورود نفت سفید روسیه به ایران در حال افزایش است؛ گفته میشود که این نفت سفید تا کرمان فرستاده میشود، کاروانهایی که به بندرعباس برمیگردند، اغلب در حال بارگیری هستند و نفت سفید یکی از بارهای اصلی آنها را تشکیل میدهد و کنسول انگلیس در گزارش خود راجع به اصفهان در سال 11/1910میلادی میگوید: کل واردات (نفت) از روسیه است، این تجارت در دست تجار ایرانی و کمپانی نابل روسیه است که در دسامبر سال 1890 عاملی در اصفهان گذاشته که حدود نصف واردات نفت حالا در دست او است.
فقط در ناحیه خلیجفارس بود که نفت روسیه با رقابت شدیدی مواجه شد که نفت به طور مستقیم از راه دریا وارد میشد، کنسول انگلیسی در گزارش خود راجع به بوشهر در سال 08/1907میلادی به رقابت نفت آمریکا و نیز به شرکت هنگری اشاره کرده که برای اولین بار نفت به بازار عرضه کرده است.
این رقابت تا حدی موجب کاهش قیمتها شده است و نیز در گزارش خود راجع به کرمان در سال 11/1910میلادی مینویسد: تعدادی محمولههای نفت سفید آمریکا که وارد ایران میشود در سال 10/1909 از 1000 محموله در سال 11/1910 تنزل یافته و حال آن که صدور نفت روسیه از 5000 گالن به 7000 گالن رسیده است، نفت روسیه نسبت به نفت آمریکا در سطح پایینی قرار دارد، اما کاهش عظیم نرخ آن حتی تولید عالی خارج از بازار را نیز تهدید میکند و ترمیم وسایل نقلیه بین کرمان و ساحل میتواند نفت آمریکا را قادر سازد تا با نفت روسیه به رقابت برخیزد.
معهذا نفت آمریکا حتی در حوزه خلیج فارس هم بزودی با رقابت شدیدی مواجه شد، از سال گذشته به بعد نفت و سایر تولیدات شرکت نفت ایران-انگلیس بازار را از آن خود کرده است، به نظر میرسد که بازار خلیج فارس مملو از کالاهای محلی گشته است، کمپانی استاندارد اویل در اوایل سال یک کشتی حامل 175200 بشکه نفت به خلیج فارس فرستاد، اما به نظر نمیرسد که سرمایه خود را بتوانند برگردانند و تنها جایی که تا حدی صادر کردهاند بغداد است، یعنی جایی که مقاطعههای غیرمنقضی همچنان باقی است.
تولیدات شرکت نفت ایران- انگلیس به تدریج در قسمت شمال هم رخنه کرد، اما بیست سال دیگر لازم داشت تا نفت روسیه را از بازار ایران خارج سازد، معالوصف، درست قبل از اینکه نفت ایران بازار ایران را کاملا از آن خود کند، به مقدار قابل اعتنایی به بازارهای همسایه نظیر هند و خاورمیانه سرازیر شد.
خاورمیانه با توجه به تولیدات نفتی خود، توجه بازار بینالمللی را نسبت به گذشته بیشتر بهخود معطوف کرد یعنی در حدود سال 1870، اما در واقع قبل از اولین جنگ جهانی هیچ نوع نفتی تولید نشد، بیشتر از همه شرکتهای انگلیسی علاقه نشان دادند و تا سال 1930 تمام نفتی که در این ناحیه تولید میشد، منحصرا از آن انگلیس بود، تلاش جدید ایالات متحده برای ورود به صحنه صنعت نفت این منطقه به تاریخ 1920 برمیگردد و فقط در سال 1950 بود که علایق آمریکا در خصوص نفت خاورمیانه به حد نهایت و نفوذ خود رسید.
تلاشهای یک نفر صاحبامتیاز نفت در مصر در ناحیه جمعا در دهانه خلیج سوئز در سال 1869 با ناکامی روبهرو شد و در سال 1880 این تلاشها توسط دولت آنها پیگیری شد، علایق مختلف انگلیس پس از سال 1904 دنبال شد و پس از اینکه نفت در سال 1909 بازار خوبی به عنوان یک کالای بازرگانی برای خود پیدا کرد، گروه شل از طریق چاههای نفت انگلیس – مصر تولید آنرا سروسامان داد.
یک میسیون آلمانی در سال 1881 راجع به معادن نفت عراق گزارشهای مطلوبی ارسال داشت و مدحت پاشا، حاکم مصلح آنجا برای توسعه معادن نفت مندلی تلاش زیادی کرد و حتی یک تصفیهخانه در بقوبا تاسیس کرد که به هر حال طولی نکشید که از کار افتاد، این مسئله باعث شد که توجه سلطان به معادن نفت معطوف شود تا برای توسعه آنها تلاش کند و در سایه قانون استخراج معادن استخراج آنرا تشویق کند، امتیازات چندی به اتباع عثمانی و شرکتهای خارجی واگذار شد.
در این میان شرکتهای خارجی کمپانی استاندارد اویل نیویورک معادن شمال آناتولی و فلسطین و چند تا از شرکتهای انگلیس هم معادن سوریه و آناتولی را به دست آوردند، اما مهمترین امتیازی که در سال 1888 واگذار شد امتیازی بود از آن کمپانی راهآهن عثمانی در آناتولی که دویچ بانک (Deutsche) بر آن نظارت داشت، این امتیار شامل عراق و منطقهای میشد که بزودی تمام گروههای مختلف انگلیسی از قبیل شل و دارسی و بعضی از شرکتهای آمریکایی را به خود جلب کرد.
علایق آلمان و انگلیس در سال 12-1911 میلادی برای تشکیل یک کمپانی نفت ترکیه که شرکت نفت ایران – انگلیس در سال 1914 بدان پیوست، تلفیق یافت، اما شروع جنگ پیشرفت در این خصوص را متوقف ساخت و انتقال قدرتی هم که پس از آن صورت گرفت، منجر به فعالیت دیپلماتیک شدیدی در زمینه تصاحب نفت و آینده شرکت نفت ترکیه شد که اول فرانسه و سپس آمریکا برای شرکت در آن پای فشردند.
تا سال 1925 طولی نکشید که قضیه حلوفصل شد و هر کدام از آنها صاحب 75/23درصد از سهام آن شدند: یعنی شل، شرکت نفت ایران – انگلیس، شرکت نفت فرانسه و گروهی که نماینده شرکتهای مختلف آمریکایی بودند و 5درصد سهام بقیه هم از آن گالوست گلبنکیان شد، نفت در سال 1927 میلادی استخراج شد و با تکمیل لولههای نفتی تا مدیترانه در سال 1934 به مقدار بسیار زیادی صادر شد.
قبل از جنگ جهانی اول هیچ نوع کوششی برای کسب امتیاز نفت در شبه جزیره عربستان انجام نشد، اما در سال 1910 معادن نفت در بحرین کشف و وجود نفت در کویت هم در همان زمان مسجل شد، از این رو نقشهای در یک یادداشت وزارت امور خارجه به تاریخ 21 ژوئیه 1914 راجع به روابط انگلیس- روس در ایران مبتنی بر این است: در دو نقطه کویت و همچنین در قسمتهای مختلف ایران نفت وجود دارد و یادداشتی در خصوص معاملات اخیر انگلیس در خلیجفارس و سایر کارهای اجرایی و لازمالاجرا به تاریخ ماه مه 1914 نشان میدهد که در کویت و نیز قشم نفت وجود دارد.
این ملاحظات مبین این هستند که شیخ کویت در سال 1913 و شیخ بحرین در سال 1914 بدون رضایت دولت انگلیس حق ندارند امتیاز نفت را در اختیار کسی بگذارند، این یادداشتها همچنین نشانگر این واقعیت هستند که وقتی که علایق شرکت نفت ترکیه، در سال 1914 از اقدام به کسب امتیاز در هر قسمت از امپراتوری عثمانی خودداری کرد، به جز به صورت یک گروه، کویت مخصوصا باید مقدمات قرارداد را تهیه کند.
توسعه عربستان، به جز تولید کمی که بحرین در سال 1933 عرضه کرد، به تاریخ 1940 برمیگردد، اما مهمترین پیشرفتهای صنعت نفت در ایران بود، در واقع ایران تا سال 1950 یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت خاورمیانه محسوب میشد، در اینجا نیز مسئله نفت با اولین امتیاز نامه رویتر در سال 1872 و قرارداد الحاقی آن در سال 1889 آغاز شد.
تاریخ بعدی نفت ایران در این فصل و در واپسین کلام بیان شده است، موقعیت شرکت نفت ایران- انگلیس در سال 1914 تثبیت و تامین شد، نفت به مقدار زیادی کشف شد و محصول آن از یک چهارم میلیون تن در سال بالا زد، سود خالص سال حقوقی 14/1913میلادی در حدود 60000لیره بود، چنانچه قبلا اشاره شد شرکت نفت ایران- انگلیس یک سهام بنیادی در شرکت نفت ترکیه به دست آورد و با توجه به وجود سرمایه و درآمد بازار که دولت انگلیس 51درصد سود را از طریق سهام 2200000لیره خود کسب کرد موقعیت شرکت در تابستان سال 1914 به شدت تقویت شد.
ماریان جک به طور مفصل این معامله را مورد بررسی قرار داده که ماحصل مطالعاتش به قرار زیر است:
شواهد جدید مبین این است که مباحث استراتژی یا اعتبار به وسیله شرکت اتخاذ شده و مورد قبول وزارت امور خارجه قرار گرفته، اما به وسیله اداره هند که تقریبا تحت تاثیر آن هست، قبول نشده و بعدها فقط به وسیله اداره نیروی دریایی و سپس به صورت منطقی کردن تحول سیاستی که در سایر زمینهها انجام شده مورد پذیرش قرار گرفته است.
این زمینهها تخفیفهایی در خصوص نفت بود که به اداره نیروی دریایی صادر میشد و در قرارداد مشخص شده بود و پس از جنگ نفت شرکت نفت ایران – انگلیس را ارزانتر از هر ماده دیگری ساخت.
وقتی که این معامله اعلام شد، سر ادوارد گری به سفیر روسیه عقیدهاش را درباره این موضوع عرضه کرد، ما در نظر نداشتیم که اقدامی در مناطق مختلفی که در آنها کاری انجام نداده بودیم، انجام بدهیم، ما البته چاههای نفت کنونی را تا شمال توسعه نخواهیم داد، اگر چنانکه به طور شفاهی مشخص شد، تمام نفت مورد نیاز در جنوب پیدا شود، فکر میکنم به نفع ما باشد که امتیاز شمال را به یک کمپانی دیگر اجاره بدهیم که یک کمپانی انگلیس- روس باشد، زیرا این مسئله درآمدی در پی خواهد داشت و خطر فرستادن قشون را به مرزهای ایران کاهش خواهد داد، جنگ و نتایج آن از انجام این امکان جلو گرفت.
امتیاز دارسی که شامل پنج ایالت شمالی ایران بود در حوزه نفوذ روسیه قرار داشت تا سال 1916 هیچ تلاشی برای کسب امتیازی انجام نشد و در این سال امتیازی به یک نفر تبعه روسی به نام آ.م. خوشتریه (A.M. Khoshtaria) واگذار شد، این امتیاز بعدها توسط دولتهای ایران و روسیه بیاعتبار اعلام شد، اما شرکت نفت ایران- انگلیس در سال 1920 حقوق خوشتریه را به مبلغ 100000 لیره خریداری کرد و یک شرکت فرعی به نام کمپانی نفت شمال ایران تاسیس کرد که سرمایه آنرا استاندارد اویل (نیوجرسی) تقبل کرده بود، پروژهای که برای پیوستن به عملیات توسط این دو کمپانی طرحریزی شده بود و تلاش مداوم شرکت متحد نفت سینکلر با مخالفت دولت روسیه و پافشاری دولت ایران برای قرض کلانی که توسط صاحبان امتیاز به حال شناور درآید، عقیم ماند.
نظر شما