۱۰ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۳
  • کد خبر: 279405
رگ خواب رگ سفید

چاه 147 رگ سفید در میان چین و چروک تپه ماهورهای زاگرس چون دیو تنوره می‌کشد و دکل 95 ملی حفاری را آرام آرام در میان خود ذوب می‌کند، درست چند روز پس از حادثه پالایشگاه تهران، صنعت نفت هنوز رخت عزا از تن به در نکرده بود که 2 نفر دیگر از کارکنان شریف و زحمتکش حفاری طعمه این انفجار شده و در راه انجام وظیفه جان خود را فدا کردند.

از این دست اتفاق‌ها در حفاری خشکی هر از چند گاهی پیش می‌آید که در  بیشتر اوقات پوش سنگ، شکسته و جابه‌جایی گاز علت وقوع آن است، ماجرا از آن قرار است که بخشی از میدان‌های پر فشار و بزرگ ایران در حاشیه زاگرس و در معرض فرآیند کوه‌زایی آن قراردارند، از این رو سنگ‌های کربناته ترد در معرض این تنش و خمش گاه شکاف‌های عمیقی برمی‌دارند که می‌تواند مانند یک اتوبان عامل انتقال نفت و گاز از جایی به جایی باشد.

تا اینجای ماجرا از لحاظ مهندسی مخازن همه چیز جذاب است، اما اگر این شکست در پوش سنگ که نگهدارنده نفت و گاز است رخ دهد حجم زیادی از سیال به‌ویژه گاز از لایه یا لایه‌هایی به لایه‌ای بالاتر آمده و گاهی تا سطح نفوذ می‌کند.

اتفاقی که هشتم خرداد 89 در چاه شماره 24 نفت شهر رخ داد و در پی آن چهار تن جان خود را از دست دادند، از همین دست بود، گاز از راه پوش سنگ شکسته راهی سطح شد و از بد حادثه درست از زیر دکل سر در آورد و پس از تماس با یک جرقه آتشی مهیب که خشک و تر را با هم سوزاند ایجاد شد.

اما اگر نگاهی به کتاب اطفای حریق چاه‌های نفت و گاز تالیف فرزاد قربانی بیندازید، نام و نشانی از رگ سفید می‌یابید جایی که نوشته است: رگ سفید 3، 1345 علت حادثه هرزروی کامل گل حفاری و بلافاصله جریان یافتن گاز به چاه که منجر به فورانی عظیم شد و دکل را در چند دقیقه نابود کرد، فشار بالای گنبد گازی رگ سفید علت این حادثه بود پس از هشت ماه تلاش شبانه روزی بالاخره چاه کنترل شد.

اما این تمام داستان نبود، 2 سال پیش در هنگام حفاری چاه 141 رگ سفید نیز این اتفاق رخ داد، اما پیش از رسیدن جرقه و شعله به گاز تیم حفاری موفق شدند تا شیر ایمنی فوران گیر را ببندد و به خیر گذشت.

تا این‌که این بار باز هم رگ سفید، همان داستان هرزروی گل و نشت گاز و فوران و جرقه‌ای که کافی بود تا جهنمی به پا کند، 147همچنان زبانه می‌کشد و کسی نمی‌داند دقیقا چه مقدار زمان برای مهار آن لازم است، اما آنچه هست مهار این آتش همدلی و همکاری همه ارگانها و نهادها را به‌ویژه برای دسترسی به منطقه کوهستانی مانند محل چاه 147 می‌طلبد، آنچنانکه در این 2 روز اتفاق افتاد و همه بسیج شدند تا مهارش کنند، در میان صحنه‌های قشنگی که از همدلی و همکاری رخ می دهد اما غم از دست دادن یاران خاطر همه را آزرده می‌کند.

در گذشته خاموش کردن چاه برای خود قهرمانانی داشت، افرادی که در پس هر چاه خاموش نامشان به عنوان قهرمانان بی‌چون و چرای نبرد با آتش برسر زبان‌ها می‌افتاد و عکسشان با صورت دود زده و خسته از مهار این دیو تنوره کش بر جلد نشریات فنی خودنمایی می کرد.نه نامی از تیم فنی بود و نه صحبتی از کار تیمی، تو گویی یک تنه به جنگ با آتش می‎رفتند، اما امروز آنچه هست این است که دیگر از آن قهرمانان مهار آتش خبری نیست و همه صحبت از کار تیمی می‌کنند که در این میان از مدیر تا حفار و آتش شان و فرماندار و استاندار هر کدام فراخور توان و جایگاه مسئولیتی که دارند نقش شان در جای خود مهم و حیاتی است و اگر هر بخش این بدنه لنگ باشد کار به خوبی پیش نخواهد رفت.

از سوی دیگر عده‌ای دیگر از دوستان در همین روزهای ابتدا آغاز کرده‌اند به شمردن که چرا 2 روز گذشت و هنوز آتش شعله‌ور است و یا این‌که منابع اخبارشان از آن حکایت دارد که در همین آغاز موج نارضایتی و مشکلات و بی‌برنامگی همه جا را فرا گرفته است، در پاسخ به این دست اخبار فقط باید گفت که کدام آتش کمتر از 20 روز خاموش شده است؟ و اگر چه شاید تیم مدیریت امروز تیم مورد علاقه شما نباشد، اما این‌که از شعله این آتش کسی برای خود آبی گرم کند نهایت بی‌انصافی است.

 کاش روزی دغدغه همه ما پیشرفت وطن باشد.

سعید ساویز، کارشناس نفت

منبع: روزنامه ایران

کد خبر 279405

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =