قیمت نفت در بازارهای جهانی مدتی است بر مدار رکوردشکنی قرار گرفته است. ثبت رکورد ۱۳۰ دلار به ازای هر بشکه تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیک بار دیگر اذهان فعالان سیاسی و اقتصادی جهان را متوجه اهمیت و تأثیرگذاری متغیرهای سیاسی بر بازار نفت کرده است. از زمان آغاز حمله روسیه به اوکراین و در طول تقریبا دو هفته اخیر، قیمت نفت بیش از ۳۵ دلار افزایش را نشان میدهد.
افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی اگرچه با حمله روسیه به اوکراین آغاز شد و در واقع با امنیتیشدن فضای بینالمللی، آنهم با حضور و فعالشدن دو قدرت نظامی جهانی یعنی آمریکا و روسیه، اقتصاد جهانی و بازار نفت دچار التهاب شد، اما واقعیت این است که عامل اصلی مؤثر بر روند روبه افزایش قیمت نفت، تحریمهای اقتصادی بیسابقه غرب به رهبری آمریکا علیه روسیه بود.
به معنای دقیقتر اگر تحریمهای غرب علیه روسیه به این گستردگی و شدت نبود، بازار نفت اینقدر دچار التهاب قیمتی نمیشد. تحریمهای بیسابقه علیه روسیه که سبب شد تحریمهای ایران پشت سر گذاشته شود، در عمل عرضه نفت روسیه در بازار را با محدودیت شدید روبهرو میکند و این نگرانیها کمبود عرضه نفت در بازار را افزایش میدهد؛ بازاری که تحت تأثیر رهایی از بحران شیوع ویروس کرونا در حال رونق و عبور از رکود دوساله است.
بحران اوکراین و مهمتر از آن تحریمهای اقتصادی، شوکی بزرگ به اقتصاد جهانی است که حتی قدرتهای بزرگی مانند آمریکا نیز از آثار منفی و زیانهای اقتصادی آن در امان نیستند. به نظر میرسد روسیه و آمریکا با هدف قدرتنمایی بیشتر، بازار نفت را به ابزار قمار علیه یکدیگر تبدیل کردهاند و به عبارت دیگر روی نفت قمار میکنند.
روسیه با ادامهدادن به حمله نظامی به اوکراین قصد دارد بازار نفت را همچنان ملتهب نگه دارد که با افزایش فشارهای اقتصادی و رشد تورم در آمریکا، دولت بایدن و همپیمانان او در اروپا و آسیا را وادار به کوتاهآمدن از تحریمهای اقتصادی کند.
به تعبیر دیگر قصد دارد همه کشورها و بهویژه کشورهای غربی را در آسیبها و زیانهای تحریمهای اقتصادی شریک کند و این تحریمها را بدون هزینه برای آمریکا و اروپا هرچند در کوتاهمدت باقی نگذارد.
از طرف دیگر بایدن با وجود آگاهی از آثار گسترده تحریمهای اقتصادی علیه روسیه و خصوصا بازار نفت که تأثیر فوری و وسیعی بر اقتصاد روزمره آمریکا خواهد داشت، به تشدید تحریمها پرداخته و قصد دارد با افزایش قیمت نفت و افزایش التهاب در بازارهای جهانی، افکار عمومی آمریکا و جهان را علیه پوتین بسیج کند و رئیسجمهور روسیه را متهم اصلی التهابات اقتصادی معرفی کرده و از این طریق فشارهای سیاسی علیه روسیه را برای توقف تحرکات سیاسی و نظامی خود به حوزه متحدان اروپایی افزایش دهد. هرچند دولت آمریکا برای این سیاست خود و کاهش هزینههای تحریمهای اقتصادی، بهویژه در بازار نفت، روی بازگشت نفت ایران به بازار و عرضه نفت انباشته این کشور برای کاهش التهابهای بازار نفت حساب کرده بود، اما روسها با خواندن دست آمریکا، مذاکرات احیای برجام را با طرح شروطی با چالش و توقف روبهرو کردند. هرچند به نظر میرسد این چالش پایدار نباشد، اما میتواند مدتی مذاکرات احیای برجام و در نتیجه رفع تحریمها و امکان عرضه نفت ایران به بازار را دچار توقف کند و این شرایط برای روسیه مطلوب است.
بهطور طبیعی بازار نفت این رکوردها را در هفتههای آینده پشت سر خواهد گذاشت و دوباره به شرایط متعادلی بر خواهد گشت، اما آنچه این مهم را زودتر و جدیتر محقق میکند، بازگشت نفت ایران به بازار است که حتی آمریکا هم به ظاهر بر این مسئله تأکید دارد.
ایران محمولههای نفتی درخور توجهی روی آب دارد که عرضه آن حتی در کوتاهمدت میتواند به ثبات و تعادل بازار نفت کمک کند. این مهم مستلزم اراده سیاسی در ایران و آمریکاست که با نهاییکردن مذاکرات احیای برجام، موانع رسمی و غیررسمی سیاسی و اقتصادی عرضه نفت ایران به بازارهای جهانی را رفع کرده و مانع از سوءاستفاده قدرتهای دیگر از ابزار نفت برای پیشبرد اهداف سیاسی خود شوند.
این شرایط بالابودن قیمت نفت نباید از سوی دولت ایران که به شدت به منابع ارزی نیاز دارد، نادیده انگاشته شود. این شرایط پایدار نیست و باید از لحظه لحظه آن استفاده کرد؛ همان استفادهای که عربستان و عراق و دیگر کشورهای نفتی از این سفره پهن میبرند.
منبع: روزنامه شرق
علیرضا سلطانی
نظر شما