پالایشگاههای سیراف دروازه طلایی دوران پساتحریم

بدون شک مهمترین عامل برای حضور شرکتهای سرمایه گذار خارجی در ایران پساتحریم مدیریت با ثبات در کشور است، این بدان معناست که در صورت حضور مدیریتی با ثبات و بررسی تفکر راهبردی حاکم بر یک پروژه و همچینن ریسکهای نظام مند آن، آنگاه نوبت به بررسی پارامترهای اقتصادی آن طرح می شود.

با توجه به مزیت رقابتی کشور در بحث نفت و گاز و همچنین علاقه و عطش شرکتهای نفتی صاحب دانش برای تبدیل شدن به بازیگران جدید این حوزه، نخستین پروژه هایی که مورد توجه سرمایه گذاران خارجی قرار خواهد گرفت، پروژه هایی در همین صنعت است.

سیراف پروژه ای است که با توجه به حضور هشت شرکت خصوصی و نیمه خصوصی توانمند که تا حدودی همه آنها هر دو بازوی تامین مالی و توان مدیریتی را دارا هستند و از سوی دیگر به واسطه نقش تعیین کننده شرکت زیر ساخت که با مدیریتی توانمند و نگاه راهبردی این پروژه عظیم ملی را در فاز نخست راهبری می کند می تواند ویترین بسیار خوبی برای جذب سرمایه گذاران خارجی باشد.

وجه تمایز آشکار دیگر این طرح پالایشی شرکتی متشکل از کلیه سرمایه گذاران و صندوق توسعه نفت است که اگر چه امکان تعریف ساختار حقوقی بهتری برای این شرکت می‌توان متصور بود، اما به عنوانه تجربهٔ نخست مشارکت هشت سرمایه گذار خصوصی و صندوق بازنشستگی نفت مدل قابل پذیرشی است.

شرکت زیر ساخت به عنوان نماینده سرمایه گذاران و با سهام 12 درصد هر یک از آنان و چهار درصد صندوق بازنشستگی نفت در یک سال نخست فعالیت خود ضمن ثبت رکورد 70 km3 در روز خاکبرداری و پیشرفت میانگین 45 درصد در خاکبرداری سایت پالایشگاه های هشتگانه در حوزه اخذ واحدهای دارای دانش فنی نیز عملکرد بسیار مطلوبی داشته است، به طوری که در ایام پیش از اجرایی شدن برجام موفق به امضای چهار قرارداد اقتصادی با شرکتهای صاحب دانش فنی اروپایی شده بود.

امضای قرار داد خرید دانش فنی واحدهای TGTU/SRU/HPU با شرکت KT ایتالیا، واحد تصفیه هیدروژنی نفتا با شرکت Haldor Topsoe دانمارک و واحد HDS از شرکت Axens فرانسه از جمله آنها به شمار می آیند.

نکته قابل توجه در این میان حضور فعال شرکتهای خارجی حتی پیش از لغو تحریم است که موید این نکته است که در صورت حضور مدیریت باثبات و مشخص بودن مسیر اجرای پروژه بسیاری از شرکتهایی که تا دیروز از همکاری با ایران سرباز میزدند به ناچار درگیر رقابتی برای گرفتن کار در ایران شده و سرانجام تصمیم به ارائه خدمات در ایران شده اند. 

در نگاهی کلان تر ماموریت شرکتهایی نظیر زیرساخت فراگیر پالایشی سیراف در عمل حلقه گم شده میان سرمایه گذار و شرکتهای پیمانکاری و صاحب دانش و فناوری است که افزون بر ایجاد مقدمات نرم افزاری پروژه نظیر کسب مجوزهای لازم و خریداری دانش فنی مورد نیاز، در حوزه سخت افزاری نیز در صورت حضور چند سرمایه گذار مجزا امکان اجرای بخشهای مشترک را نیز به طور کامل داراست که این کار منجر به هماهنگی بیشتر میان سرمایه گذاران و کاهش هزینه نهایی پروژه می شود.

با توجه به شرایطی که پروژه سیراف هم اکنون داشته و مسیر روشنی که می توان برای آن متصور شد بدیهی است که ابزارهای مالی خارجی برای تامین سرمایه این پروژه ملی بیش از دیگر پروژه ها مهیاست ( چه از حیث ابعاد سرمایه گذاری و چه از حیث رسیدن به مرحله ای موجه برای ارائه به نهادهای بانکی خارجی).

در صورت افزایش سرعت در فرآیند اداری شبکه های بانکی داخلی و حمایت و اعتماد مجموعه های پولی و بانکی در تامین ضمانتهای مورد نیاز این طرح، بزودی شاهد اجرای نخستین پروژه با سرمایه گذاری خارجی (به غیر از چین) در حوزه صنعت نفت کشور پس از سالیان دور خواهیم بود.

امید است این مدل موفق اجرای پروژه های ملی که ضمن تقویت بخش خصوصی کشور به عنوان موتور محرکه خروج از رکود، منجر به  حضور موثر سرمایه های خارجی در ایران شود.

ارس شیخی - فعال حوزه انرژی و مدیر عامل شرکت پالایشی هفت ستاره فرهنگ

کد خبر 255777

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =