به گزارش شانا، پیدا شدن نخستین نشانههای نفت به برداشت از نخستین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان انجامید و بریتانیاییها که تشنه نفت برای ورود به عصر و عرصهای جدید بودند، آمدند و شرکت نفت بریتانیا و ایران را تاسیس کردند، خانههایی برای اقامت موقت خود ساختند که به آنها بنگله میگویند و روستای نفت سفید شکل گرفت.
در این رویداد درس شگفت اینکه آنها صاحبان طلای سیاه را در اولویت دوم کار خود قرار دادند و کارگران بومی و محلی، تنها نقش جزئی در روند رویدادها ایفا کردند.
به طور ذاتی بریتانیاییها نمیتوانستند خود را کنار مردم ایران و افراد محلی جا کنند، زیرا نوع زندگی آنها به گونهای بود که اکیدا با باورها و سنتهای مردم بومی و محلی هماهنگ نبود و همین شد که نفت سفید را ساختند تا بتوانند زندگی ایزوله خود را پیش ببرند.
عنوان نفت سفید را از مایع شعله گیری گرفتند که بی رنگ بود و برآوردهای مختلفی از آن شده است که آیا واقعا نفت بوده است یا دیگر ترکیبات نفتی، در نفت سفید بود که کتاب تاریخ نفت شروع به ورق خوردن کرد و صفحات آن یک به یک ما را به آیندهای رساند که اینک شاهدیم فرزندان ملت با گرفتن زمام امور به دستهای توانمند خود همه امور صنعت نفت را برعهده گرفتند و صنعتی که از آغاز به طور کامل وابستگی اقتصاد ایران را در خود تعریف کرده بود، سند افتخار و عزت خواهی مردم شد.
نفت سفید سرآغاز این تاریخ بود و اگر تاریخ نویسان نمیدانند که باید از کجا تاریخ را ورق بزنند و آغاز کنند، در نفت سفید، آغاز، روشن است.
دهکده نفت سفید در منطقهای میان مسجدسلیمان و هفتکل ساخته شده است، جایی میان تاریخ که از هر سو در محاصره چاهها و لولههای نقرهای رنگ نفتی است، کلافی پیچیده از لولههایی که مانند یک مار زندگی درون آن پیچیده است.
در طول بیست سالی که دهکده نفت سفید در تاریخ ایران سرفرازانه درخشید، حوادث و رویدادهای مختلفی را شاهد بوده است، در آغاز، بودن حول و حوش منابع سترگ نفت، فضایی از زندگی را شکل داد که بیست سال بعد با افول منابع نفتی منطقه دگرگون شد و مهمترین شکل آن، رفتن بریتانیاییها از منطقه بود.
بعد حوادثی مانند انقلاب و جنگ تحمیلی و غیره هریک تغییرات عمدهای در زندگی دهکده ایجاد کردند، آدمهایی که زیر بمباران و موشکباران دشمن بودند و نمیتوانستند به آن وضع ادامه دهند، کندند و رفتند و به ارتفاعات نفت سفید پناه آوردند تا هم از زندگی طبیعی خود دور نشوند و هم امن و آسایشی نسبی بیابند.
خانههایی که ساخته شده بودند تا بریتانیاییها حاشیه امنیتی و آسایش بیشتری داشته باشند و مانع درهمجوشی مردمان بومی و آنان شود، نوعی زندگی را در منطقه برپا کرد که شاید شباهت اندکی با گذشتهاش داشت.
نگاه که میکنی، این دهکده پر از تصویرهای استثنائی است، کاسهات را به زمین بزن و نفت بردار، یک پدیده خاص که به قول صاحب نظران، میتوان از آن برای تشکیل اکو موزه استفاده کرد، بهره گیری از چشمههای جوشان نفت، به گونهای سبب شده است مردم محل حوائج خود را درباره انرژی از این منابع تامین کنند.
آبگرمکنها و کورههایی که آنان به کار گرفتهاند و در هر کوی و برزن دیده میشود، برای گرم کردن آب و پختن نان محلی، یک منظره بدیع و استثنائی را خلق کرده است که جز قدمت تاریخی دهکده هیچ توجیه دیگری ندارد.
در جای دیگر، تشکوه در منطقه ییلاقی نفت سفید، گویی دیرگاهی است در آتش عشقی بیفرجام میسوزد، کوهی از آتش، انبوهی از آتش که گرم و سوزان همچنان میتپد و منظرهای بدیع و بیمانند را خلق کرده است و آتشفشانی از احساسات و عواطف را نشان میدهد که سوزنده و ماندگار همچنان بر بلندای تاریخ دهکده نشسته است.
این تپه باستانی که معلوم نیست دقیقا از چه زمانی چنین شعله ور دل فرهاد را در آتش عشقی شیرین سوزانده است، چونان مشعلی فراراه مردم قرار گرفته است، شعلهها محصول سوختن گازهایی است که از روزنههای کوه بیرون میتراود و خونی است که میسوزد.
نفت سفید شگفتی بیشمار دارد، میتوان از مردم خونگرم این دیار که جامه قهرمانان ایل بختیاری را به تن دارند یاد کرد که همه ذرات وجودشان به عشق میهن میتپد و در طول تاریخ این وفاداری و عشق را چنان فریاد کردهاند که در گوش تاریخ به عنوان سندی ماندگار مانده است.
تراوش نفت و گاز از شکافهای زمین، برکتی را به زندگی این مردمان پاک سرشت دمیده است و در هر جا بسته به موقعیت نشانههای زیبا و جالبی را از صنعت نفت و تاریخ آن میتوان دید.
نظر شما