رکنالدین جوادی، معاون نظارت بر منابع هیدروکربوری وزارت نفت، دستاورد چنین گردهماییهایی را تبادل افکار، خلق ایدههای جدید و دسترسی به نظام فکری غنی و منسجمی میداند که اگر درست مورد استفاده تصمیمسازان و تصمیمگیران قرار گیرد، میتواند منشا برکات زیادی برای صنعت نفت کشور باشد. با این تعبیر، باید پرسید آیا این گردهمایی توانست به مطرح شدن چالشها و فرصتهای پیش روی صنعت نفت و ایدههای نو و راهکارهای محتمل به منظور ایجاد درک بهتری از شرایط کنونی صنعت نفت و همافزایی نظرات برای برونرفت از چالشها کمک کند؟
دولتیها چه گفتند
علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در افتتاحیه این همایش، در عین حال که از نهایی شدن سه قرارداد بالادستی تا آخر سال خبر داد و بار دیگر بر این واقعیت صحه گذاشت که گروههای بسیار متخصصی، مذاکرات قراردادی شرکت ملی نفت را پیگیری میکنند، عنوان کرد: «بخش خصوصی باوجود اینکه حرکت ایدهآلی ندارد، با سرعت بیشتری نسبت به ما حرکت کرده است» و با این مقدمه یادآور شد که سیاست برونسپاری و حرکت به سمت فعالیتهای نظارتی و حاکمیتی به طور جدی در شرکت نفت ادامه دارد. وی از یارانهها به عنوان «هوویی بداخلاق» و از بهرهوری در صنعت نفت بسان «فیل بزرگ خستهای» یاد کرد که به حرکت درآوردن آن بسیار دشوار شده است؛ تشبیهاتی شاید در ظاهر خندهدار و البته ملموس و تاسفبرانگیز.
امیرحسین زمانینیا، معاون امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت در افتتاحیه این گردهمایی پیشبینی کرد آمریکا در ماه مه امسال، بار دیگر تعلیق تحریمهای هستهای ایران را تمدید میکند و گفت: «نفت ایران آنقدر مشتری دارد که هنوز ناگزیر نشدهایم از روشهای خلاقانه برای بازاریابی استفاده کنیم.» زمانینیا در جمع خبرنگاران به طور تلویحی هشدار داد که اگر برجام نقض شود، ایران تصمیمهای تازهای میگیرد. او هم مانند کاردر از به کار بردن آرایه تشبیه غافل نماند و در صحبتهای خود، ترامپ را به «قلدرهای مدرسه» تشبیه کرد: «اتحادیه اروپا هم از نوع رفتار و گفتمان آقای ترامپ راضی نیست.»
جوادی و بیطرف، دیگر معاونان وزیر نفت بودند که تاکید بر اهمیت مولفه «زمان» در صحبتهایشان مشهود بود. حبیبالله بیطرف، معاون مهندسی، پژوهش و فناوری وزارت نفت در این گردهمایی گفت: «اگر امروز زمان را از دست بدهیم و از فرصت به دست آمده برای همکاری با دنیا و بهرهمندی از فناوریهای روزآمد دنیا استفاده نکنیم، فرداها ناگزیر خواهیم شد با یک سرخوردگی ملی، کار را به دست خارجیها بسپاریم و خود نیز از دستاوردهای همکاری جهانی بیبهره بمانیم.» جوادی هم در آیین اختتامیه، بر تسریع فرآیندهای تصمیمگیری تاکید کرد و گفت: «زمان، ارزشمندترین سرمایه صنعت نفت است.» به راستی تاخیر در امور از چه عواملی نشات میگیرد که از نمایندگان شرکتهای خصوصی گرفته تا مدیران ارشد دولتی، همه از آن گلایه دارند؟
ریسک سیاسی؛ کمبود منابع مالی و...
یکی از کارشناسان بینالمللی حاضر در این گردهمایی، در نشستی تخصصی که به بررسی الگوی قراردادی توسعه صنعت بالادستی نفت و گاز ایران مربوط بود، گفت: «احساس میکنم بعد از امضای نخستین قرارداد نفتی ایران (فاز 11 پارس جنوبی)، سکوت معناداری بر صنعت نفت شما حاکم شده است و این سکوت برای شرکتهای بینالمللی پیامهایی دارد. ما میدانیم فضای سیاسی ایران به طور کامل امضای قراردادهای جدید نفتی را نپذیرفته است.» کارشناسان خارجی در این گردهمایی بارها به ریسک سیاسی فعالیت در ایران اشاره کردند. معاون مدیرعامل تاتنفت روسیه گفت: «همکاری با ایران ریسک زیادی دارد و کارشناسان ما در حال بررسی ابعاد مختلف همکاری در قالب قراردادهای جدید نفتی هستند.» مجموع دیدگاههایی که مطرح میشد از آن حکایت داشت که برخلاف آنچه مخالفان الگوی جدید قراردادی نفت ایران میاندیشند و گمان میکنند که این مدل قراردادی به واسطه امتیازبخشی به شرکتهای خارجی، آنان را به مشتریان پروپاقرص این قراردادها بدل کرده است، اما خارجیها هنوز در حال بررسی و محک زدن نوع قرارداد و فضای سیاسی و اقتصادی ایران هستند. بیع متقابل جوابگوی نیازهای صنعت نفت نیست و از آنجا که الگوی جدید قراردادهای نفتی نیز مدلی بدیع و ناشناخته است، ایجاد قابلیت اعتماد و پیشبرد مذاکرات قراردادی در این قالب، بیتردید زمانبر خواهد بود؛ تازه اگر کارشکنیهای داخلی و افسارگسیختگیهای ترامپ را در این محاسبات زمانی نادیده بگیریم.
فرصت حضور در غالب نشستهای کنگره اکتشاف و تولید و کنگره صنعت حفاری ایران به دلیل همزمانی نشستهای تخصصی مقدور نشد، اما در همین حضور یک در میان، میتوان گفت نشست تخصصی سرمایهگذاری و تأمین مالی صنعت بالادستی نفت از جمله نشستهایی بود که حرفهای زیادی برای گفتن داشت. از این نشست تخصصی، به بخشی از ارائه پیمان مولوی، مشاور فعال در حوزه سرمایهگذاری و تامین مالی بسنده میکنم که مولوی در آن، با ارائه توضیحاتی درباره چالشهای تامین منابع مالی در صنعت نفت ایران، پرسشهایی از این دست مطرح کرد: «آیا شرکتهای E&P ایرانی، در خارج از ایران پلتفرمسازی کردهاند؟ آیا این شرکتها ارتباطات خود را با کارگزاریهای بینالمللی تقویت کردهاند؟ آیا رتبه اعتباری بینالمللی ایران قابل دفاع است؟ آیا ساختار بنگاههای اقتصادی در کشوری که نرخ بهره آن در عرض یک شبانهروز 20 درصد میشود، قوی، متوازن و محکم است؟» این کارشناس مالی ادامه داد: «رتبه اعتباری ایران در وضع کنونی، ریسک پروژهها را در هالهای از ابهام قرار داده و در چنین شرایطی، سرمایهگذاران حتی برای ورود به پروژهای در بخش کشاورزی با ابهام مواجهند چه برسد به سرمایهگذاری در نفت. با این رتبه اعتباری، تامین مالی خارجی در صنعت نفت، فرآیندی سخت، طاقتفرسا و زمانبر خواهد بود.» این نشست تخصصی بار دیگر مصائب مالی صنعت نفت را یادآوری کرد؛ از سهم 14.5 درصدی نفت گرفته که کفاف حداقل هزینهها را نمیدهد تا «یک سر و هزار سودا»ی صندوق توسعه ملی که شاید مجال چندانی برای تامین مالی پروژههای این صنعت باقی نگذارد. از اعتبار کلان مورد نیاز برای تامین یارانهها یا به قول کاردر، گرفتاریهای «هووی بداخلاق» گرفته تا شرکتهای ایرانی که خواهان اجرای پروژههای نفتیاند و در این حال مترصد راهکارهایی برای تامین مالی.
انتظار رونق در کسبوکار داخلیها
مدیران ارشد نفت در این گردهمایی، بارها و بارها بر بهرهگیری بیشتر از ظرفیتهای بخش خصوصی تاکید کردند. محمدرضا نعمتزاده، مشاور ارشد صنعتی وزیر نفت گفت: «به بخش خصوصی اعتماد کنید و مطمئن باشید این اعتماد بیپاسخ نمیماند.» نعمتزاده با بیان اینکه هنوز برای پروندهای در سالها پیش، به دیوان مستشاری (دیوان محاسبات) میروم، اضافه کرد: «50 بار تا به حال رفتهام. آقایان مدیر جسارت تصمیمگیری داشته باشید. از ترس نهادهای نظارتی، کار را مغفول نگذارید. سرِ پیچ دست شماست. تصمیم بگیرید و پروژهها را به جریان بیندازید تا بخش خصوصی هم به میدان بیاید.» مشاور وزیر نفت البته به این نکته هم اشاره کرد که وزارتخانه عریض و طویل مجبور است برای بیکار نماندن، حجم عمده کارها را خود انجام دهد. پس مجموعه نفت را کوچک کنید تا شرکتهای خصوصی، فضا برای کار پیدا کنند.
در وصف ظرفیتهای داخلی به غیر از تکیه بر بخش خصوصی، حرفهای دیگری هم زده شد که در مجموع نشان میدهد زمینههای خوبی برای فعالیت شرکتهای داخلی فراهم شده، اما هنوز این ظرفیتهای بالقوه آنطور که باید بالفعل نشده است. به نظر میرسد سال 97 باید سال بهتری برای شرکتهای داخلی باشد. غلامرضا منوچهری، معاون توسعه و مهندسی شرکت ملی نفت ایران از آغاز مناقصات طرحهای نگهداشت و تولید نفت در قالب EPC خبر داد و ابراز امیدواری کرد که سال آینده در این حوزه، کارهای موثرتری انجام شود؛ طرحهایی که بار اصلی اجرای آنها بر دوش شرکتهای داخلی خواهد بود. مدیرکل نظام تامین و تجاریسازی فناوری وزارت نفت هم اعلام کرد که با دستور وزیر نفت، باید حداقل 80 درصد تجهیزات مورد استفاده در این طرحها از داخل تامین شود. پرویز سنگین این را هم اضافه کرد که به جز حدود 1.6 میلیارد یورو قراردادی که تاکنون در حوزه بومیسازی 10 گروه تجهیزات صنعت نفت امضا شده، حدود 1.5 میلیارد یورو قرارداد دیگر نیز امضا خواهد شد. از سوی دیگر، پیشبینی شده است که سال 97، چندقرارداد بالادستی امضا شود که با توجه به حضور شرکتهای E&P ایرانی در هر طرح، قاعدتا باید شاهد فعال شدن این شرکتها نیز باشیم. طرحهای بازسازی و نوسازی تاسیسات روسطحی هم که در سال آینده روی ریل اجرا قرار میگیرد. در مجموع به نظر میرسد سال پرکاری در انتظار شرکتهای ایرانی فعال در صنعت نفت باشد، البته اگر پا را از حرفها فراتر بگذاریم و از برخی عارضهها غافل نشویم، مانند آنچه بهمن سروشی، مدیرعامل شرکت گلوبال پتروتک کیش و از السابقون نفت، در این گردهمایی گفت و از پیاده نشدن بسیاری از طرحها به عنوان عارضهای که سالهاست صنعت نفت با آن دست و پنجه نرم میکند، ابراز نگرانی کرد. سروشی در نشست تخصصی «مدیریت داراییهای فیزیکی» در توصیف اهمیت نیروی انسانی به عنوان مهمترین سرمایه سازمانی به تجربه سالها قبل خود در سفر به باکو برای بازدید از یک دکل دریایی اشاره کرد: «به ما گفتند برای بازدید از این دکل، باید سه چهار روز در قرنطینه باشید تا از سلامت شما اطمینان حاصل شود. زیرا نیروی انسانی برایشان بسیار باارزش بود و معتقد بودند حتی اگر یکی از کارکنان دچار سرماخوردگی شود و در مجموعه حاضر نشود، سیستم خسارات جبرانناپذیری میبیند.»
تکرار میکنیم
در این گردهمایی 2 روزه، 24 نشست تخصصی برگزار شد و مباحث مختلفی از جمله ابعاد ژئواستراتژیک صنعت نفت و گاز ایران، الزامهای حکمرانی خوب در بخش بالادست، الزامهای رشد و توسعه شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی، الگوی قراردادهای بالادستی صنعت نفت، چالشهای سرمایهگذاری و تامین منابع مالی در بخش بالادست، مدیریت پروژههای نفت و گاز، علوم زمین و پتروفیزیک، راهکارهای ازدیاد برداشت و افزایش بهرهوری چاه، اقتصاد و بازار، بهینهسازی عملیات حفاری و افزایش راندمان خدمات آن، توسعه کسب و کار در صنعت نفت، بیمه و مدیریت ریسک در این صنعت، ارتقای سهم توان داخل، منابع انسانی و مدیریت دانش در بخش بالادست و مدیریت تولید و داراییهای فیزیکی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. تناسب نداشتن ظرفیتهای هیدروکربوری ایران با میزان تولید، نبود رابطه مالی درست بین شرکت ملی نفت ایران و دولت، چالشهایی از جمله ریسک سیاسی، بوروکراسی اداری، نبودشفافیت، موانع تامین مالی، بهرهوری پایین، مخازن سالخورده، نرخ نازل ازدیاد برداشت، بازار راکد حفاری و ... همه و همه در این 2 روز مطرح و بررسی شد. عنوان کردن مشکلات گریبانگیر صنعت نفت شاید حرف تازهای نباشد، اما به هر روی باید تکرار کرد و تکرار کرد تا نخبگان این حوزه، برای بهبود وضع بهرهوری در اقتصاد کشور و به ویژه صنعت نفت فکری کنند؛ تا فضای سیاسی کشور برای ورود سرمایهگذاران خارجی مساعد و ضرورت نیاز به سرمایه بر همه مسجل شود؛ تا مدیران ارشد نفتی دست بجنبانند و فارغ از مشکلات ناشی از «تحریم» و «ترامپ» که البته کم هم نیست، روند رفع دیگر چالشهای پیش روی صنعت نفت را سرعت ببخشند؛ تا شرکتهای اکتشاف و تولید ایرانی با تقویت ارتباطات بینالمللی خود، بخشی از این کلاف را در دست بگیرند و شرکتهای EPC کار نیز توان خود را برای حضور کیفی در مناقصههایی که در راه است بیش از پیش تجهیز کنند. در اختتامیه این گردهمایی به درستی عنوان شد: «الان بیش از هر چیز، به تفاهم ملی نیاز داریم نه بحث بر سر الفبای توسعه صنعت نفت.»
هانیه موحد
نظر شما