جهان بوی نفت گرفته است. این مساله واقعیت دارد. هرچند که مردم بسیاری در این دنیای کوچک شده نسبت به نفت یا همان طلای سیاه رنگ، حساسیت زیادی دارند، اما حالا دیگر باید دور تمام این حساسیت ها را خط قرمز بکشند، چون بوی نفت تمام روزنه های جهان را نیز پر کرده است.

باور کنید این شوخی نیست. هرچند که بیش از30 سال پیش برخی از فعالان اقتصادی که به آنها جادوگران صنعتی می گفتند، بر این باور بودند که دیر زمانی دیگر رویای نفت به پایان می رسد، اما هنوز هم چنین اتفاقی رخ نداده است و نفت می تواند حتی بزرگترین شاهراه های اقتصادی جهان را به بازی بگیرد. در روزگار قدیم تنها اتفاقی که رخ داد، این بود که همین جادوگران صنعتی توانستند تولید و مکانیزم صنعتی را تا حدی جلو ببرند که برخی از موادخام موردنیاز خود را نیز درکارخانه های صنعتی تولید کنند. همین اتفاق باعث شد تا کشورهای حاشیه ای و صاحب منابع طبیعی نخستین طعم ورشکستگی در صدور محصولات خام و اولیه را بچشند، بر همین اساس صنعتگران قدرتمند درکشورهای توسعه یافته فکر می کردند تا هزاره سوم نیز نوع مصنوعی نفت را تولید می کنند، اما هنوز این اتفاق در حد همان رویای قدیمی باقی مانده است. برای همین امروز کارشناسان اقتصادی معتقدند که جهان دراختیار نفت است یا طلای سیاه شاخص های اقتصادی را به بازی گرفته است. حالا اگر برخی از جادوگران صنعتی هم چنین مساله ای را باورنکنند یا از این تحلیل با عنوان تصویری فرامتن یاد کنند، باز هم چیزی عوض نمی شود، چون غول های نفتی با خیالی آسوده لبخند می زنند که جهان درمقابل ساز آنها پایکوبی می کند. شاید این متن تا اینجا پیش زمینه خوبی باشد، برای اینکه بپذیریم اقتصاد جهانی از بوی تند نفت رنج می برد و دوباره به همین زودی ها جنگ های نفتی آغاز می شود. البته شیپور این جنگ چند وقتی می شود که نواخته شده است، اما این موضوع را نباید فراموش کنیم که هنوز در ابتدای راه هستیم. راهی که بدون شک ما را به روزهای نه چندان خوبی می رساند. شاید اگر رویای سنگین وزن های صنعتی جامه عمل می پوشاند و امروز اقتصاد جهانی تا دندان نیازمند انرژی نفت نبود، ساکنین دنیای کوچک شده هم تا به این حد نگران غرق شدن در باتلاق نفت نبودند. بالاخره موضوع جنگ نفت، آخرین موضوع روز در همین روزهای اقتصاد جهانی است. جالب اینجاست که این جنگ باز هم مثل دیگر نزاع های تاریخ که مبنای اقتصادی داشتند، از سمت مصرف کنندگان به سوی تولیدکنندگان نفت درحال شکل گیری است. داستان از این قرار است که ایران به عنوان دومین تولیدکننده نفت سازمان اوپک می خواهد از انرژی هسته ای استفاده کند. آنها خیلی وقت پیش جریان غنی سازی اورانیوم را آغاز کرده اند، بدون آنکه به نظم نوین جهانی توجه کنند. این نظم نوین در واقع همان دموکراسی وارونه است که تنها چند کشور بزرگ جهان به دلیل دستیابی به اهرم های بزرگ اقتصادی می خواهند برای سایر مسافران کره زمین تعیین تکلیف کنند. تعیین تکلیفی که حالا گریبان ایران را چسبیده است. این اتفاق به نظر صاحب نظران نقطه آغاز نخستین جنگ واقعی نفت در هزاره سوم است. با این اوضاع طی چند روز گذشته به خاطر استفاده از انرژی هسته ای گزارش پرونده هسته ای ایران راهی شورای امنیت شده است. فعالان اقتصادی جهان نیز منتظر هستند تا به زودی فروش نفت از سوی ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریم شود. در اینجا این موضوع را نباید فراموش کرد که پیش از این یانکی ها از اتاق های بزرگ کاخ سفید بارها برای نفت ایران خط و نشان کشیده بودند، بنابراین انتظار برای خروج نفت ایران از گردونه بازار جهانی نفت، انتظار بیهوده ای نیست، چون ایرانی ها با سرعت می تازند و تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند تا از انرژی هسته ای چشم پوشی کنند و یانکی ها نیز چهار نعل در مسیر مقابله با ایران حرکت می کنند. این تصویر در واقع پایانی جز تحریم نفت ایران ندارد. البته این تنها یک تحلیل است، تحلیلی که به طور حتم بسیاری از حاضرین در اقتصاد جهانی امیدوارند هرگز رخ ندهد، اما در کنار این بررسی، تحریم نفت ایران با قدرت بیشتری حضور دارد، آنقدر که نمی توان چشم روی آن بست. درباره این مساله چند وقت پیش یک کارشناس استرالیایی درجایی نوشته بود که اگر جنگ نفتی با ایستادن درمقابل فروش نفت ایران آغاز شود، می توان گفت که گلوله ای درمیدان اقتصاد جهانی رها شده و درنهایت هر دوطرف این بازی را مورد هدف قرار می دهد، به نظر می رسد حق با این کارشناس نفتی باشد. غربی ها باید تعارف را کنار بگذارند. از ایران هر روز5/2 میلیون بشکه نفت راهی چرخ های اقتصادی آنها می شود که اگر این انرژی از بازار جهانی پس زده شود، بدون شک کار تولید درکشورهای غربی با گره ای بزرگ مواجه می شود. البته تولیدکنندگان دیگر نفت(هم از درون اوپک و هم غیر اوپکی ها) تا به حال همین حال هم آنها با آخرین زور خود نفت تولید می کنند و در فرصت زمانی کوتاه نمی توانند جای ایران را در جغرافیای نفت جهانی پر کنند. این موضوع را نیز نباید فراموش کرد که تروریست ها هنوز زنده هستند و علاقه زیادی هم برای یورش به خطوط نفتی سعودی ها و دیگر عرب های خلیج فارس دارند. اگر جنگ نفت کلید بخورد، به طور حتم آنها نمی توانند تماشاچی های ساکتی باشند و به آرامی نیز از کنار دوستان دشداشه پوش خود عبور کنند. برای همین توسعه یافته ها نباید خیلی هیجان زده شوند و با تکیه برشعار دیگر تولیدکنندگان نفت پشت میز شطرنج نفتی با ایران بنشینند. از این منظر بدون شک اقتصاد غربی ها باید تاوان بزرگی در صورت تحریم نفتی ایران بپردازد. از طرف دیگر جایی نظیر ایران نیز نمی تواند خواب آسوده را در صورت تحریم نفت تجربه کند. هرچند که دولتی های ایران با حرارت زیادی در مقابل غربی ها سخن می گویند و تا به حال نیز سعی کرده اند که حتی یک قدم در برابر ادعای غرب مبنی بر توقف فعالیت های هسته ای عقب گرد نداشته باشند، اما این مسئله را نباید فراموش کنند که اقتصاد جهانی و مواردی مثل تحریم های اقتصادی می تواند سرنوشت یک کشور را تغییر دهد. تا همین جای کار اگر ایرانی ها محاسبه کنند، اقتصاد صنعتی آنها هزینه های زیادی را بابت تحریم های 27 سال گذشته پرداخت کرده است. تحریم هایی که اگر نبودند، به طور حتم ایران می توانست امروز بار صنعتی بزرگ تری را از روی زمین بردارد. برهمین اساس دولت ایران باید بپذیرد که سیاست از اقتصاد جداست یا اقتصاد به رفتاری خاص یا نوعی دیپلماسی تعریف شده اقتصادی نیاز دارد که بتواند رشد و توسعه را در آینده تضمین کند. برای همین ایدئولوژی محوری در الگوهای اقتصادی جواب نمی دهد. البته چند وقت پیش «وزیری هامانه» - وزیر نفت ایران- به این نکته اشاره کرد. او گفت: که ما سیاست را با نفت مخلوط نمی کنیم و هرگز نیز شیرهای نفتی خود را رو به جهان نمی بندیم. این رویکرد هرچند که می تواند مثبت باشد، اما هنوز به صورت راهبردی اصولی در نوک دیپلماسی اقتصادی ایران جاخوش نکرده است. در صورتی که ایرانی ها باید تا پنج سال آینده 60 درصد از یک سرمایه گذاری 70 میلیارد دلاری را در شبکه نفتی خود از طریق منابع مالی خارجی تأمین کنند که اگر تحریم شکل بگیرد، می توان گفت که حتی یک سنت هم راهی میادین نفتی ایران نمی شود. به عبارتی ایران چاره ای جز این ندارد که به لبخند دیپلماسی هم فکر کند. در برنامه پنج ساله چهارم ایران آمده است که مدیران نفتی باید تا پنج سال دیگر تولید روزانه نفت را از چهار میلیون بشکه به 2/5 میلیون بشکه افزایش دهند که این پرش فقط در سایه سرمایه های خارجی رخ می دهد. در غیر این صورت صنعت نفت آنها در چشم برهم زدنی زمین گیر می شود. البته این تنها گوشه ای از ماجرا است. تحریم به طور حتم طوفانی به پا می کند که در آن نهادهای مالی، صنعتی، تجاری و بازرگانی ایران نیز دچار لرزش می شوند. آن هم درست در شرایطی که دیگر نمی توان در جهان امروز به صورت حاشیه ای و به دور از اقتصاد جهانی زندگی کرد. به این نکته هم باید فکر کرد که غول های نفتی با هیچ کشوری به راحتی پیک نیک نمی روند. این که می گویند صنعت نفت ایران به سرمایه گذاری نیاز دارد، یک شوخی نیست. در حال حاضر هر روز 400 هزار بشکه نفت از سقف تولید نفت ایران کاهش می یابد. منبع: روزنامه اعتماد ملی، چهارشنبه26 بهمن 1384
کد خبر 79561