۲۲ تیر ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۱
  • کد خبر: 264777
زنگنه چشم از آتش برنداشت

آتش از همان ارتفاع بالا از داخل هواپیما در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر به چشم می خورد، شعله ای که بزرگی آن وجه تمایزی با مشعل هایی است که به آرامی در حال سوزاندن گازها هستند، مسافران داخل هواپیما هم رد آتش را دنبال می کنند و هر یک اظهارنظری درباره آن دارند؛ زمزمه ها درباره حریق مجتمع پتروشمی بوعلی سینا حتی هنگام پیاده شدن مسافران به گوش می رسد.

از مسیر فرودگاه تا مقصد که مجتمع پتروشیمی بوعلی سیناست،  آتش هر لحظه به شکلی هویداست. هر چه به مجتمع های پتروشیمی نزدیک تر می شویم وسعت و ارتفاع آن بیشتر معلوم می شود. آتشی که رد دود سیاه آن بر گستره خلیج فارس موازی با دریا امتداد دارد و با پشت سرگذاشتن مجتمع ها تا رسیدن به سایت شماره 4 شکل و گستره آن بیشتر و بیشتر می شود.  

برای ورود به سایت های پتروشیمی باید هماهنگی می شد، یکی از ماموران حاضر در آن جا می گوید این دستوری است که ستاد بحران به ما اعلام کرده است. می پرسم تا چه زمانی؟ می گوید: تا زمانی که از ستاد بگویند ورود فقط با مجوز با کارتهای تردد ممکن است. از این رو ورود ما نیز تا دریافت تاییدیه های لازم به طول می انجامد اما این تنها دری نیست که برای ورود پشت سر می گذاریم و ورودی های نزدیکتر به مجتمع پتروشیمی بوعلی سینا، سختگیری هایی بیشتری داشتند. ماموری که ایستاده در یک کلام محکم می گوید: هیچ شخص دیگری اجازه ورود ندارد. این دستوری است که به ما ابلاغ شده است. با تماس و پیگیری بالاخره آخرین در را پشت سر می گذاریم.

در مسیر رسیدن به سایت شماره 4، برج پارازایلین 121متری که زمانی بزرگترین برج خاورمیانه نام گرفته بود، پیداست. دیگر از رنگ نقره ای آن خبری نیست و افزون بر سیاهیِ سرتاپای آن، خمیده هم شده است.

از ماشینهای آتش نشانی و آمبولانس های به صف شده می شود فهمید که در حال نزدیک شدن به محل حادثه هستیم. رد آتشی که اکنون به ما نزدیکتر است نیز، همین نشان را دارد.

مقابل نرده های باز در ورودی مجتمع پتروشیمی بوعلی سینا قرار می گیریم که آتش با فاصله زیاد در پشت آن در جریان است و رسیدن به آن سوی میله ها هم یکی از هفت خوان هایی بود که با موفقیت طی کردیم.

ماجرا طبق اخبار از این قرار است که پمپی که در حال تعمیر بوده نشت کرده است و زمانی که برای رفع نشتی اقدام می شود، واشرهای آب بند مواد را به بیرون هدایت می کنند و موادی که مخلوط زایلینها بوده از داخل پمپ به بیرون پاشیده و به اطراف پرتاب می شود. این پمپ که نزدیک کوره هایی با دمای 1400 و 1500 درجه قرار داشته بلافاصله سبب احتراق می شود. آتش به برج نزدیک کوره سرایت می کند و با اشتعال آن در زمان مهار بخش های فوقانی برج و انفجار در چند ناحیه ترکش های آن به اطراف از جمله مخازن هیدروکربوری سرایت می کند.

روز جمعه 18 تیر ماه است و سومین روزی است که آتش در اینجا تداوم دارد. جلسه ستاد بحران در جریان است. با تلفنهای پیاپی می شود به جلسه ورود کرد. مدیران گردهم آمده اند و در حال ارائه گزارش به مرضیه شاهدایی، معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی هستند. ابتدا سراغ عادل نژادسلیم، مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس می روم. می گویم پیش بینی شما برای تداوم آتش درست بود. می گوید بالاخره تجربه است که داریم. می گوید: آتش خیلی کمتر شده است. صبح ارتفاع آن زیاد بود .تاکید می کند فردا آتش تمام می شود.

در محوطه مجتمع پتروشیمی بوعلی سینا رفت و آمدها در جریان است، از نیروهای آتش نشانی تا امدادی حاضر در منطقه. هر چه مجتمع را به سمت داخل پیش می رویم، فضای دیگری به چشم می خورد. خلوتی محوطه تا نزدیکی نقطه ای که آتشی بی امان در آن جا در جریان است؛ ادامه دارد. این نقطه آتش نشانان حاضر در محل هستند. دمای هوای 50 درجه ماهشهر در حالت عادی هم قابل تحمل نیست، در فاصله 200 متری مخزن اما جهنمی برپاست.

آنچه مقابل دیدگان است، مخزن تغییر فرم داده ای است که با آتش بی امان خود، یکسره در حال فوران است. حالا رنگ و دود و آتش عصیان تنها شکل و حالتی نیستند که در جای جای شهر پیداست. در این نزدیکی دود و حرارت حتی برای لحظاتی کوتاه امان از هر حاضری می برد.

دور تا دور آن مخازنی به چشم می خورند که در محاصره آتش اند و راه گریزشان تنها آب است. بازی آب و آتش است. آب پاشی برای خنک کردن مخازن و تغییر دمای مخزن در حال آتش مرتب در حال انجام است.  مخازن کروی شکل که اطراف شعله های آتش به چشم می خورند خطر مضاعف تری دارند. آنگونه که یکی از مقام ها می گوید اگر آتش بگیرند کار از بحران می گذرد فاجعه ای رخ خواهد داد. مدیرکل اچ اس یی وزارت نفت می گوید: آب همه مجتمعها را به اینجا هدایت کردیم.

آتش نشانان با لباس و کلاه مخصوصی که 10 کیلو وزن دارد و گرمای دمای طاقت فرسای خوزستان را برایشان چند برابر کرده، مشغول کار هستند. آتش نشانان اینجا جانشان را بر کف دست گذاشته اند تا آتش مخزنی را مهار کنند که انفجار آن دور از ذهن نیست. تیمهای عملیاتی از شرکتهای مختلف که به صورت شیفت بندی حاضر می شوند.

با ستاری از فرماندهان عملیات پتروشیمی بندرامام که مشغول فعالیت در بخش جنوبی مخزن است، هم صحبت می شوم، می گوید: موقعیت مخزن تحت کنترل است، مخازن اطراف هم درحال کنترل هستند.

آتش نشان دیگری نیز اطمینان می دهد: ارتفاع آتش و مایع درحال سوخت کاهش یافته است؛ وی تاکید می کند که  از 11 متر به 4 متر رسیده است.

یکی دیگر از نیروهای عملیاتی می گوید: مخزن اکنون کمتراز دوسوم ارتفاع دارد. دما 23 درجه و به طور کامل کنترل شده است. مخزن از 15 مترلول به کف رسیده است.

امیر سماواتیان، رئیس اچ اس یی مجتمع پتروشیمی تندگویان هم می گوید: از عصر چهارشنبه  که اعلام آتش سوزی شد، در منطقه حضور یافتیم، وی می گوید: تمرکز اصلی ما روی برج پارازایلین بود تا سقوط نکند. اگر سقوط می کرد، پتروشیمی تندگویان را هم درگیر می کرد. حادثه اسفناکتر می شد.

شاهدائی نیز همزمان با بازدید از محل حادثه، از آنان می خواهد شیفتها را به دلیل وضع دشوار، مرتب تغییر دهند. با او در همان نقطه در حال مصاحبه هستیم که افراد مختلف را در حال دویدن می بینیم. از زبانه گرفتن آتش و ارتفاع آن که چند برابر شده آژیرخطر مجتمع به صدا در می آید. دیواره  مخزن تغییر رنگ داده و شعله های آن بی امان تر شده اند. جوانی مرتب فریاد می زند اینجا نمانید. منفجر می شود. برخی مجتمع را ترک می کنند. برخی هم همچنان در آنجا حاضرند. صدای فریاد جوانی وسط خیابان کنار مجتمع فریادهای ممتدش ادامه دارد، به کسی اجازه توقف داده نمی شود. ماشینهای در حال توقف و عبور را با سرعت راهی می کنند.

چند آتش نشان که با آنان صحبت کرده بودم دچار سوختگی شدند. یکی از آنها روی زمین جلو مجتمع نشسته است و همه بسیج می شوند برای امدادرسانی و ایجاد وضع عادی.

در توضیح دلیل وضع آخر می گویند دیوار مخزن فروریخته و محتویات آن که نفتاست روانه حوضچه های مخزن شده است اما با پیگیری بیشتر مشخص می شود بویل اوور صورت گرفته است. آب زیر هیدروکربورها حالت اشتعال پیدا کرده و غلیان کرده اند.

نیروهای اورژانس پرشمارتر شده اند. از محمدیانفر، پرستار صنایع پتروشیمی ماهشهر حاضر در محل حادثه درباره عملیاتشان سوال می کنم. می گوید: از روزحادثه تا لحظه آخر، بخش اورژانس و بهداشت وزارت نفت مجهز به پرستاران کارشناس درمحل آتش سوزی پتروشیمی بوعلی حضور داریم. وی درباره مصدومیتها تاکید می کند که خسارت جانی نداشته است و حوادث را در حد سوختگیهای سطحی، گرمازدگی و تنگی نفس اعلام می کند. وی می گوید شیفتها به صورت ۲۴ ساعته است و همه آماده باش هستند. مجموع تعداد مصدومان را پتروشیمی بوعلی سینا ۳۳ نفر اعلام کرده و می گوید مداوا شده اند عملیات ویژه ضربتی با تجهیز امکانات بیشتر و نیروها جمعه شب در جریان است.

آقای زنگنه از بالای یکی از برجهای تندگویان که فاصله زیادی با مخزن در حال آتش ندارد، وضع را بررسی می کند. سمت راست وی ساختمان برج سراپا سیاه معروف پارازایلین است و مقابل هم مخزنی که در حال سوختن است. وقتی به آنجا می رسم با کلاه ایمنی قرمز رنگ رو به سمت آتش است. می پرسم تا چه زمانی در ماهشهر خواهید ماند؟ می گوید تا وقتی که آتش خاموش شود می مانم.

یکی از آتش نشانان که از روز حادثه اینجا حاضر شده در توضیح عملیاتشان می گوید: تا ۲۰ متری برج بودم اطراف مخزن و کوره را خنک سازی کردیم تا آتش سرایت به دیگر بخشها نکند.

در مرکز آتش نشانی لباس های آتش نشانان و نیروهای عملیاتی کنار چکمه های مخصوص روی زمین افتاده است، یکی از آنها درباره روزهای نخست آتش سوزی توضیح می دهد: تیمهای عملیاتی با مشکلاتی روبرو بودند، چنانچه همان روز نخست مکانیکاسال نشت کرده بود، راحت می شد آن را حل کرد.

وی می گوید: 2 روز از حادثه گدشته بود که می گفتند بالگرد می خواهد از بوشهر بیاید، زمانی هم که آمد کاری نتوانست بکند.

نیروهای عملیاتی آتش نشان از جان مایه گذاشتند. وقتی دیگر کسی نبود اینها با جان خودشان در شعله ها رفتند برای اطفای حریق و خنک سازی. هر لحظه هم امکان داشت انفجار شود همه می دانند اگر انفجار شده بود به کل منطقه سرایت می کرد، همه آماده باش بودند.

زمانی که با یکی از نیروهای خدماتی درباره حادثه و روند اطفای حریق صحبت می کنم، می گوید: ماشینهای شخصی در دست و پا بودند؛ حضور مسئولان سبب انگیزه است.

ساعت از 12 گذشته است. عملیات تازه ای از ساعتها قبل آغاز شده است. به زحمت فراوان می شود به محل حادثه در مجتمع پتروشیمی بوعلی سینا بازگشت. نیروهای حفاظتی می گویند هیچ شخصی اجازه ورود ندارد. بویژه که خبرنگار هم هستید. با هر شماره ای که داشتم تماس می گیرم. بی فایده است. همه می گویند هماهنگ می کنیم اما خبری نمی شود. شماره ها را از نو می گیرم. مامور باز اعلام می کند این جا نمانید اکنون با قطعیت می گویم اجازه ورود اصلا نمی دهم. تماس پشت تماس تا سرانجام به نتیجه می رسد.

در محل پتروشیمی بوعلی سینا، اخبار وضع مخزن ۲۰۰۱ سی مرتب مخابره می شود. عملیات شدت گرفته و آتش مخزن بی امان، اکنون دیگر به شماره افتاده است. لحظه به لحظه نیروهای حاضر با ماشین با سرعت در حال حمل فوم به نزدیکی مخزن هستند. حالا همه چیز روی دور تند است. از کولینگ و فوم پاشی تا اقدامهای ویژه دیگر نیروها. صف عکاسان محلی هم بیشتر شده است. همه در انتظار ثبت لحظه ای تاریخی هستند.

آتش حالا کم سوتر شده است. زنگنه همچنان از یکی از بلندترین نقاط در مجتمع پتروشیمی تندگویان در حال بررسی وضع است. نقطه ای که فاصله زیادی با مخزن در حال آتش پتروشیمی بوعلی ندارد. ساعت نزدیک به 2 بامداد روز شنبه است. وزیر ساعت های پیاپی است که در حال ارزیابی اوضاع است، زنگنه تا لحظه ای که آتش برپاست از آن چشم برنداشت. در همین نقطه خبر اطفای حریق را در ساعت 2 و نیم بامداد از او می گیرم. حالا وزیر با آسودگی چشم از مخزن بر می دارد. می گویم آقای وزیر خسته نباشید. می گوید دست آتش نشانان نیروهای عملیاتی درد نکند.

حضور زنگنه درجمع آتشنشانان و نیروهای عملیاتی وخسته نباشید به آنها ختم خیری است برآتش چند روزه ای که درصدر رسانه ها بود. وزیر پای در آب و فوم در جمع  آتش نشانانی است که شادمان در حال سلفی گرفتن اند. هر تیمی جدا با وزیر عکس می گیرد. صدایی بلند با بی سیم یا تلفن در حال فریاد زدن است که «آتش را خاموش کردیم عملیات تمام شد. فردا نمی خواهد بیایی. یا علی»

آقای زنگنه با گرمی از نیروهای عملیاتی حاضر در آنجا استقبال می کند. با آنها دست می دهد و خسته نباشید می گوید.

همزمان فوم پاشی و خنک سازی مخزنی که به جای سرخی چند ساعت پیش رنگ سیاهی گرفته، در جریان است. آتش نشانان برای اطمینان کامل از خاموش شدن آتش هنوز مشغول کارند.

ماهشهری ها صبح با آسودگی بیدار می شوند.

مخزن 2001C یک تنه 72 ساعت امان از یک مجتمع، یک شهر، یک شرکت، یک وزارتخانه و یک کشور برید، حالا همچون مرده ای بی جان آرام گرفته و سرخی اش رنگ سیاهی گرفته است.

آسمان ماهشهر را در حالی ترک می کنیم که هیچ رد و نشانی نمی توان از آتش عصیان چهار روزه گرفت.

مرجان طباطبایی

کد خبر 264777

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =