به گزارش شانا، استفاده از چشمههاى سطح الارضى نفت و قیر به صورت سنتى و ابتدایى از باستان زمان در ایران شناخته بود، در نیمه دوم قرن نوزدهم تقریبا از همان زمان که صنعت جدید نفت در آمریکا آغاز شد (١٨٥٩) چندین امتیازنامه براى استخراج معادن نفت در ایران به امضاء رسید، حفارىهایى نیز در برخى از نقاط کشور به عمل آمد، اما هیچ یک به نتیجه رضایت بخشى منتهى نشد.
مرحله اول عملیاتى نیز که به موجب امتیازنامه دارسى در مناطق قصر شیرین و چاه سرخ انجام شد چندان رضایت بخش نبود، حفارى در این مناطق اگر چه وجود نفت را به اثبات رساند، اما بازده چاهها چنان نبود که ادامه عملیات در همان نقاط را توجیه کند، در مرحله بعدى دستگاههاى حفارى به نواحى جنوبىتر یعنى حوالى شوشتر انتقال یافت.
کارشناسان نسبت به نتیجه عملیات در این منطقه خوش بین بودند، اما مشکل عمده آن بود که سرمایه دارسى کفاف نمىداد، طرحهاى آینده مستلزم هزینههاى سنگینترى بود که دارسى شخصا نمىتوانست از عهده آن بر آید، او تا اواخر سال ١٩٠٤، حدود دویست و بیست و پنج هزار لیره خرج کرده بود که در آن زمان مبلغ هنگفتى به حساب میآمد.
عاقبت گره کار، به دست یک شرکت اسکاتلندى گشوده شد که امتیازى در کشور برمه داشت و پالایشگاهى نیز در رانگون تاسیس کرده بود، در آن ایام وزارت دریادارى انگلیس درصدد بود که سوخت کشتىهاى جنگى خود را از زغال به نفت تبدیل کند و براى انجام این امر سالانه به ٥٠ هزار تن نفت نیاز داشت.
دولت انگلیس براى تامین این مقدار نفت به آن شرکت اسکاتلندى که شرکت نفت برمه نامیده مىشد مراجعه کرد، ولى ذخایر نفتى شرکت چندان نبود که بتواند تعهد دراز مدتى را در این باب بر عهده بگیرد و کارشناسان فنى، توسعه بیشتر عملیات در حوزه امتیاز برمه را توصیه نمىکردند، اما دارسى ناحیه امتیاز نوید بخشترى را در اختیار داشت که اگر امکانات مالى شرکت برمه براى سرمایه گذارىهاى بیشتر به یارى او مىآمد مشکل دریادارى انگلیس نیز حل مىشد.
مذاکرات میان دارسى و شرکت نفت برمه در سال ١٩٠٥ به تشکیل شرکتى به نام سندیکاى امتیازات (Concessions Syndicate Ltd.) انجامید، مرکز این شرکت در گلاسکو بود، قرار شد عملیات حفارى در پیرامون مسجد سلیمان از سوى این شرکت، با پشتیبانى مالى شرکت برمه، پى گرفته شود.
شرکت جدید براى پیشبرد مقصود خود قراردادى هم با سران ایل بختیارى امضا کرد و آنها متعهد شدند که در برابر دریافت حقوق معینى حفاظت اموال و تاسیسات شرکت را در منطقه عملیات عهده دار شوند، این قرارداد که با پادرمیانى کنسول انگلیس در اصفهان و بدون اطلاع مقامهای دولتى ایران انعقاد یافت، هیچ گاه مورد شناسایى و قبول دولت ایران واقع نشد و سرانجام در سال ١٩٢٤ پس از روى کار آمدن رضا شاه رسما ملغى شد.
در هر حال عملیات حفارى در چند نقطه دنبال شد، دو حلقه چاه که در شمال اهواز حفر شد نتیجه مطلوب نداد، اما حفارى در مسجد سلیمان در ٢٦ ماه مه ١٩٠٨ به نفت رسید و آزمایشهاى بعدى نشان داد که کارشناسان آن چه را که جست و جو مىکردند، یافتهاند، چاه دوم و سوم هم وجود منبع عظیم نفتى را به ثبوت رساند و بدین ترتیب نام مسجد سلیمان به عنوان نخستین میدان نفتى خاورمیانه در تاریخ نفت جهان ثبت شد.
نظر شما