دنیا نمی‌توانست ایران را نادیده بگیرد اگر ارتباط گازی گسترده بود

مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران معتقد است: اگر ارتباط گازی ایران گسترده بود، به سرعت تحت فشارها قرار نمی‌گرفت و روابط آن خدشه دار نمی‌شد؛ تجربه روسیه تجربه بسیار موفقی است.

** چهارم اردیبهشت 1397 وقتی بیژن زنگنه، وزیر نفت، برای پاسخ به پرسش‌های یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به بهارستان رفت، به ارتباط تولید نفت و گاز و امنیت ملی اشاره کرد و گفت: «افزایش تولید نفت و گاز به حضور ما در بازارها از نظر امنیتی هم کمک می‌کند، دنیا با کشوری که یک میلیون بشکه صادرات نفت دارد و کشوری که 5 میلیون بشکه نفت صادر می‌کند، یکسان برخورد نمی‌کند. برای نمونه روسیه روزانه ۱۰ میلیون بشکه نفت و سالانه 600 میلیارد مترمکعب گاز تولید می‌کند و همچنین سالانه 200 میلیارد مترمکعب گاز به اروپا صادر می‌کند. هیچ کس در دنیا جرأت ندارد صادرات گاز و نفت روسیه را تحریم کند، زیرا خودشان فلج می‌شوند، به این موضوع وابستگی متقابل نرم می‌گویند.» اگر ایران هم اکنون به جای تولید روزانه نزدیک 4 میلیون بشکه نفت، 6 میلیون بشکه و به جای صادرات حدود 50 میلیون مترمکعب گاز، 200 میلیون مترمکعب گاز صادر می‌کرد، دنیا به راحتی درباره تحریم ما تصمیم نمی‌گرفت.

** 10روز پس از سفر 21 فروردین ماه وزیر نفت به هند و سپس عمان، مقابل مهران امیرمعینی، مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران نشستیم تا در جریان آخرین روند مذاکرات صادرات گاز ایران به عمان قرار بگیریم. مذاکراتی که از نگاه بسیاری زمان‌بر شده است. او در این گفت‌وگو دلیل طولانی شدن مذاکرات گازی ایران و عمان را تشریح می‌کند و درباره تاثیر تصمیم‌ها 12 مه ترامپ بر صادرات گاز ایران به عمان می‌گوید: «بعید می‌دانم پروژه ایران و عمان به دلیل علاقه‌مندی این کشور به همکاری با ایران تحت تاثیر تصمیمات رئیس جمهوری آمریکا قرار گیرد.»

امیرمعینی معتقد است: در کشور برای انجام نشدن یا ندادن کارها به اندازه کافی دست‌انداز و چالش و فرآیندهای طولانی و زمان‌بر وجود دارد. متاسفانه در کشور هیچ‌کس تمایلی برای پذیرش مسئولیت به منظور انجام امور ندارد و همه دوست دارند غلط دیکته بگیرند؛ ایراد گرفتن راحت‌ترین کار است و بنابراین کمتر کسی تمایل به انجام کار و پذیرش مسئولیت دارد.

تولید، مصرف داخلی، تقاضای خارجی و روابط سیاسی و تجاری چهار عاملی هستند که به‌طور مستقیم با صادرات گاز ارتباط دارند. گفت‌وگوی شانا با مدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران را در ادامه بخوانید.

آیا پروژه ایران و عمان تحت تاثیر تصمیم‌های 12 مه ترامپ (22 اردیبهشت) در زمینه خروج از برجام قرار می‌گیرد؟

بعید می‌دانم. این کشور علاقه‌مند همکاری با ایران است، اما شرکت‌هایی که قرار است سرمایه‌گذاری را انجام دهند و پروژه را اجرا کنند بدون شک تحولات بین‌المللی را دنبال می‌کنند. نمی‌توانیم بگوییم که اظهارات ترامپ بر اجرای پروژه اثر نمی‌گذارد، اما ما هم دست روی دست نمی‌گذاریم و تلاش خود را انجام می‌دهیم.

شما در سفری که وزیر نفت به تازگی به عمان برای بررسی آخرین روند صادرات گاز ایران به این کشور داشته، حضور داشتید، در این دیدار و مذاکرات چه گذشت؟

بر اساس توافق‌های انجام شده بین وزیران نفت ایران و عمان، قرار بود جلسه‌هایی برای پیگیری پیشرفت پروژه خط لوله صادرات گاز ایران به عمان برگزار شود. این دیدار و مذاکره هم به همین منظور انجام شد. البته پیش از آن، وزیران نفت 2 کشور دیدارهایی در این زمینه داشتند و حتی صورتجلسه‌هایی هم امضا شده بود، البته افزون بر صحبت‌های کلی که در سطح وزیران در این باره انجام شده بود، کمیته راهبردی هم به منظور بررسی همه جوانب صادرات گاز ایران به عمان با جزئیات آن تشکیل شده بود که در 2 سال اخیر پیشرفت چندانی در جلسه‌های این کمیته راهبردی به چشم نمی‌آمد.

در دیداری که وزیران نفت 2 کشور به تازگی داشتند بیشتر روی اصول کمیته راهبردی تاکید شد. مقرر شد که سند چارچوب همکاری اصلاح و سند جدیدی امضا شود که خود موضوع پیچیده‌ای است و در مواردی نیازمند استفاده از مشاور بین‌المللی است. در هر حال باید بسیاری از موارد پروژه را در این سند بین‌المللی بگنجانیم.

دلیل پیشرفت نکردن مذاکرات در 2 سال اخیر چه بوده است؟

 پروژه صادرات گاز ایران به عمان قرار است با همکاری 2 کشور انجام شود. گاز تحویلی در صحار خواهد بود و در کارخانه ال‌ان‌جی عمان به شکل ال‌ان‌جی تحویل ایران می‌شود که به نوعی سوآپ گاز است. باید گفت که بازاریابی آن نیز از سوی شرکت ملی نفت ایران انجام می‌شود. در این زمینه هر کشور دارای قوانین خودش است، بنابراین پروژه پیچیده می‌شود. در ایران و عمان هم افزون بر وزارت نفت، نهادهای دیگری نیز اثرگذار خواهند بود و هماهنگی بین این نهادها کاری زمان‌بر است. در این زمینه بحث‌های فراوانی انجام شده و حل کامل آن به زمان نیاز دارد، آنچه مسلم است توافق بر سر جزئیات کمی زمان‌بر و چالشی هست.

باید گفت زمانی یک قرارداد نهایی می‌شود که درباره تک تک بندها توافق شده باشد؛ در برخی از موارد یک بند قراردادی می‌تواند همه بندهای دیگر را تحت تاثیر قرار دهد.

آیا این مشکلات که مذاکرات اولیه آن از سال 83 آغاز شد، قابل پیش‌بینی نبود؟ قرار بود سال 95 صادرات گاز به عمان آغاز شود، اما در سال 97 هستیم و هنوز این اتفاق نیفتاده است.

همانطور که عنوان کردید، مذاکرات اولیه صادرات گاز ایران به عمان به سال 1383 بر می‌گردد، اما از آنجا که آن زمان تراز گاز ایران مثبت نبود، یعنی مصرف از تولید بیشتر بود، از این رو ظرفیت صادرات گاز نداشتیم، بنابراین تمایل کمتری برای مذاکرات جدی وجود داشت. اما با روی کار آمدن دولت یازدهم و با ورود فازهای جدید پارس جنوبی و افزایش تولید گاز ایران، به طور طبیعی صادرات گاز به دیگر کشورها در دستور کار وزارت نفت قرار گرفت، بنابراین از سال 92 مذاکرات به صورت جدی دنبال و تفاهم‌نامه‌ای هم امضا شد.

درباره مذاکرات قراردادی هم به هرحال یکسری مشکلات عمومی هست که قابل پیش‌بینی است، اما بخشی از مشکلات هم در فرآیند کار مشخص می‌شود. متاسفانه در بعضی موارد دوست داریم کارهایی را که تجربه‌ای در آنها نداریم انجام دهیم که می‌تواند سبب طولانی شدن پروژه شود. شاید اگر یک مشاور خبره می‌گرفتیم که تجربه چنین قرارداد پیچیده‌ای را داشت، فرآیند پروژه را تسریع می‌کرد.

مسائل سیاسی تا چه اندازه بر روند مذاکرات تاثیر گذار بوده است؟

بدون تردید بی‌تاثیر نبوده است. اگرچه عمان از جمله کشورهایی است که به ارتباط با ایران علاقه دارد، اما لزوما علاقه حاکمان در روند مذاکرات منتقل نشده و حتی شاید راهگشا هم نباشد. مثلا ما با کشور چین رابطه خوبی داریم، اما مشکل بانکی با این کشور همچنان پابرجاست، بنابراین ارتباط خوب با کشور عمان لزوما به این معنا نیست مشکلاتی که در روند مذاکرات دوجانبه میان دو کشور برای صادرات گاز در جریان است، به آسانی حل می‌شود.

بسیاری از رسانه‌ها انتقاد می‌کنند وزارت نفت با وجود آشنایی با فضای مذاکرات چرا اعلام کرده بود صادرات گاز به عمان سال 95 آغاز می‌شود.

این پروژه واقعا پیچیده‌ است. اجازه دهید کمی به عقب‌تر برگردیم. همان طور که گفته شد آغاز مذاکرات صادرات گاز ایران به عمان به سال 2005 بر می‌گردد، یعنی 13 سال پیش، اما بعد از یک توقف طولانی اقدامات اجرایی پروژه سال 92 از سرگرفته شد و شرکت‌ ملی صادرات گاز ایران و وزارت نفت و گاز عمان (MOG) تفاهم‌نامه‌ امضا کردند و اجرای پروژه در دستور کار 2 شرکت قرار گرفت. یکی از دلایل طولانی شدن مذاکرات صادرات گاز به عمان، مسیر خط لوله بود؛ پس از مطالعات خشکی و دریایی قرار شد خط لوله از آب‌های کم عمق عبور کند که از مرزهای آبی امارات متحده عربی عبور می‌کرد و از آنجا که این کشور همکاری لازم را نداشت مجبور شدیم مطالعات عبور خط لوله از آب‌های عمیق را انجام دهیم. بنابراین لازم بود مشاور جدیدی انتخاب می‌شد که هم انتخاب مشاور و هم مطالعات و فعالیت‌های مساحی زمان‌بر بود.

دلیل بعدی هم پیچیده بودن کار است. صادرات گاز ایران به عمان پروژه‌ای معمولی نیست، قرار است این پروژه به صورت مشترک با کشور عمان اجرا شود و تنها صادرات گاز با خط لوله مطرح نیست، بلکه باید گاز در نقطه‌ای دیگر به LNG تبدیل و سپس بازاریابی آن انجام شود، بنابراین به توافقنامه‌های مختلفی در این زمینه نیاز است.

قرار است حدود یک سوم از ظرفیت خط لوله برای تبدیل گاز به ال‌ان‌جی استفاده شود که نیازمند قراردادی است که می‌توان تحت عنوان قرارداد حق‌العمل‌کاری قلمداد کرد. به این مفهوم که برای تبدیل گاز به LNG لازم است هزینه‌ای پرداخت شود. این موضوع خیلی مهم است که نه ما و نه عمانی‌ها آن را تجربه نکرده‌ایم و بر پیچیدگی پروژه می‌افزاید و مذاکرات را طولانی‌تر می‌کند. توافق‌هایی که باید بین دو کشور انجام و امضا شود، پیچیدگی مسائل حقوقی و همچنین قراردادهای دیگری که لازم است امضا شود همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا روند اجرای کار طولانی شود.

نکته مهم دیگر نحوه تأمین مالی پروژه است که هنوز نهایی نشده. کمبود منابع مالی در دو کشور ایران و عمان سبب شده است که به دنبال روش‌هایی باشیم که کمترین فشار را بر بودجه دولت‌ها داشته باشد، بنابراین در این خصوص مذاکرات زیادی با برخی از کنسرسیوم‌های علاقه‌مند اجرای پروژه انجام شده است، بنابراین اگر ریسک اجرای پروژه به پیمانکار واگذار شود، آنان و همچنین تأمین کنندگان مالی به برخی از ضمانت‌ها نیاز دارند که ارائه برخی از آنها نیز نیازمند برخی از مجوزها به ویژه در ایران است.

بنابراین سند چارچوب همکاری بین‌المللی و قرارداد حق‌العمل‌کاری در واقع 2 بخش اصلی این مذاکرات است.

بله همین طور است. وزیران محترم دو کشور باهم توافق کردند که سند چارچوب را در ماه «مه» و قرارداد حق‌العمل‌کاری را هم تا پایان ماه «ژوئیه» نهایی کنند. بیشترین تمرکز هم روی این مساله بود، چون این دو اسناد اصلی هستند و تا قبل از نهایی شدن آنها، پروژه پیشرفت قابل توجهی نخواهد کرد؛ اجرای خط لوله زمانی به مناقصه خواهد رفت که این دو نهایی شده باشند.

با توجه به پیچیدگی مذاکراتی که عنوان کردید فکر می‌کنید گاز ایران چه زمانی به عمان برسد؟

ما برای صادرات گاز به عمان از آب‌های عمیق از نظر فنی مشکلی نداریم؛ اگر قرارداد تنفیذ شود و مشکل خاصی پیش نیاید فکر می‌کنم حدود سه سال بعد از آن می‌توانیم شاهد صادرات گاز به عمان و آغاز ورود به بازار بین‌المللی LNG باشیم.

خاطرم هست در روزهای آغازین مذاکره ایران و عمان در دولت یازدهم عنوان شد 23 درصد از تاسیسات عمان برای تبدیل گاز به ال‌ان‌جی خالی است، آیا این ظرفیت همچنان برای ایران وجود دارد؟

متاسفانه هم اکنون این طور نیست. سال 92 عمانی‌ها تاسیسات خالی برای تحویل ال‌ان‌جی به ایران داشتند، اما در همین ایامی که ما در حال مذاکره بودیم، عمانی‌ها میدان خزان را توسعه دادند که اواخر سال گذشته میلادی به بهره‌برداری رسید و سهم ما در ال‌ان‌جی به وسیله گاز تولیدی این میدان گرفته شد.

استفاده از ظرفیت خالی تاسیسات ال‌ان‌جی عمان برای ایران در اجرای این پروژه خیلی مهم بود، حالا که این ظرفیت وجود ندارد برنامه ایران چیست؟

بله همین طور است، اما این‌که ظرفیت خالی ندارند به این معنا نیست که نمی‌توانند تعهدشان را انجام دهند، اگر گاز هم داشته باشند می‌توانند گاز را در جای دیگری مصرف کنند و تعهدی را که به ما دارند اجرا کنند. ما می‌خواستیم با استفاده از ظرفیت باقی مانده خط لوله، وارد بازار عمان و کشورهای همسایه شویم که بررسی این موضوع در فاز بعدی است. در فاز نخست، بیشترین تمرکزمان روی استفاده از حدود یک سوم ظرفیت خط لوله برای تولید ال‌ان‌جی است؛ در فاز دوم می‌خواهیم در بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی حضور داشته باشیم. در واقع تعهد یک میلیون و 500 هزار تن ال‌ان‌جی در سال از سوی وزارت نفت و گاز عمان سرجای خود باقی است و در مورد آن هم بحثی نیست، اما مذاکرات ما برای افزایش آن به 2 میلیون و 500 هزار تن ادامه دارد.

آیا موضوع مربوط به نرخ تولینگ (Tolling fee) که دو کشور ایران و عمان روی آن اختلاف داشتند، حل شده است؟

در این خصوص مشکلی وجود ندارد و دو کشور بر سر نرخ تولینگ یا همان حق‌العمل‌کاری به توافق رسیده‌اند. هرچند ممکن است برای افزایش ظرفیت بیش از یک میلیون و 500 هزار تن بحث نرخ تولینگ مطرح شود.

نحوه تامین مالی پروژه چگونه است، بالاخره قرار است به صورت BOT توسعه پیدا کند یا EPCF؟

یکی از دلایلی که مقداری روند پیشرفت را کند کرد، همین موضوع است که محل بحث و تبادل نظر دو طرف است که ایران و عمان باید در مورد آن به توافق برسند. اتفاقا این موضوع هم مهم است.

در هر حال درباره روش‌های تامین مالی بحث‌هایی شده، اما هنوز به جمع‌بندی نهایی نرسیده‌ایم. موضوعی که در مورد آن توافق شده این است که اسناد مناقصه به گونه‌ای تنظیم شود که به شرکت‌های پیمانکاری این اختیار را بدهد تا خودشان بر اساس تمایل‌شان روش تامین مالی را انتخاب کنند. اگر این اتفاق بیفتد آن وقت در جمع‌بندی کمیته راهبردی و در نهایت در جلسه وزرا تصمیم گرفته خواهد شد که روش نهایی برای تامین منابع مالی کدام باشد.

همانطور که گفتم در شرایط کنونی دولت‌ها مقداری از نظر تامین منابع مالی در فشار هستند. شرایط بازار نفت و گاز از نظر قیمت به خصوص برای عمان که بیشتر به درآمدهای گاز وابسته است چندان مطلوب نیست و از سوی دیگر با توجه به مشکلات بودجه‌ای که ما به ویژه در سال جاری داریم و این بودجه احتمالا تنها کفاف هزینه‌های جاری و دستمزد نفت را می‌دهد، بنابراین به نظر می‌رسد روش BOT اولویت داشته باشد. شاید اگر قیمت‌ نفت بالاتر بود روش EPCF راه‌حل بهتری می‌بود.

با توجه به این‌که عمان در حال توسعه برخی از میدان‌های گازی خود است، آیا باز هم به گاز ایران برای دریافت نیاز دارد؟

ایران در میان کشورهای منطقه دارای بیشترین ذخایر گازی است و عمان هم به اجرای این پروژه علاقه دارد. درست است که عمانی‌ها هم‌اکنون در حال توسعه میدان‌های گازی خود هستند، اما در بلندمدت قطعا به گاز ایران نیاز خواهند داشت. مذاکرات دو طرف هم حاکی از علاقه آنها برای دریافت گاز ایران در سال‌های دورتر است.

مذاکره با شرکت‌های شل، کوگس و توتال برای مشارکت در ساخت خط لوله صادرات گاز ایران به عمان به کجا رسیده است؟

این مذاکرات ادامه دارد. ما با همه شرکت‌ها در حال مذاکره هستیم. بحث اصلی این است که همه تمایل به سرمایه‌گذاری دارند و تاکنون هم کسی از تامین نکردن مالی پروژه سخن نگفته است. برآوردهای اولیه نشان می‌دهد اجرای این پروژه به حدود یک میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد که بخش عمده آن مربوط به هزینه کمپرسور و به عبارتی مربوط به بخش دریا است. بخش خشکی هم از سوی شرکت‌های ایرانی انجام می‌شود و پیچیدگی بخش دریایی را ندارد.

مذاکره با شرکت‌های خارجی برای احداث خط لوله دریایی به موازات مذاکرات اصلی صادرات گاز پیش می‌رود؟

بله همین طور است، منابع مالی و شرکت‌های دارای تکنولوژی که بتوانند در آب‌های عمیق لوله گذاری کنند در این پروژه برای ما بسیار مهم هستند. زیرا شرکت‌های محدودی در جهان وجود دارند که بتوانند عملیات لوله‌گذاری در آب‌های عمیق را انجام دهند. اما پیش از این‌که شرکت‌ها بخواهند برای سرمایه‌گذاری ورود کنند باید توافق‌های دو کشور در مورد این پروژه انجام شده باشد، زیرا تا چارچوب توافقنامه مشخص نشود و به امضای طرفین نرسد شرکت‌های خارجی هم تمایلی برای مذاکرات جدی و ارائه پیشنهاد مالی و روش تأمین مالی و احداث خط لوله نخواهند داشت. در حقیقت اینگونه نیست که تنها با گفتن این‌که ما توافق کردیم آنها قراردادی را برای سرمایه‌گذاری امضا کنند.

تشکیل شرکت مشترک ایران و عمان به کجا رسیده است؟

تشکیل شرکت مشترک هم به این بستگی دارد که بخواهیم پروژه را به چه شکلی اجرا کنیم، BOT یا EPCF . البته در دست بررسی است و نتیجه آن به‌زودی مشخص می‌شود.

در بخش اجرای پروژه در آب‌های عمیق، آیا شرکت‌های ایرانی هم در کنار شرکت‌های خارجی خواهند بود؟

لوله‌گذاری در آب‌های عمق به فناوری خاصی نیاز دارد که در اختیار شرکت‌های محدودی است، اما ما همه تلاش‌مان را برای حضور شرکت‌های ایرانی در کنار شرکت‌های خارجی در اجرای این پروژه به کار می‌گیریم، اما در بخش خشکی به دلیل تجربه‌ای که پیمانکاران داخلی دارند، حضور آنها قطعی است.

آیا پروژه ایران و عمان تحت تاثیر تصمیم‌های 12 می ترامپ (22 اردیبهشت) در زمینه خروج از برجام قرار می‌گیرد؟

بعید می‌دانم، این کشور علاقه‌مند همکاری با ایران است، اما شرکت‌هایی که قرار است سرمایه‌گذاری را انجام دهند و پروژه را اجرا کنند بدون تحولات بین‌المللی را دنبال می‌کنند. نمی‌توانیم بگوییم که اظهارات ترامپ روی اجرای پروژه اثر نمی‌گذارد، اما ما هم دست روی دست نمی‌گذاریم و تلاش خود را می کنیم.

از بحث صادرات گاز به عمان بگذریم، قرار است شما در ساخت نیروگاه‌ها هم فعالیت کنید؟

وظیفه ما نیروگاه‌سازی نیست. هرچند طرف عمانی اعلام کرده است که می‌توان از گاز وارداتی برای تولید برق استفاده کرد.

مهم‌ترین مذاکراتی که هم اکنون پیگیری می‌کنید، چیست؟

برای صادرات گاز ایران، آماده مذاکره با هر کشوری در حاشیه خلیج فارس هستیم. هم اکنون نیز پروژه‌های عمان و هند را پیگیری می‌کنیم.

برای صادرات گاز ایران به اروپا برنامه دارید؟

خیر فعلا اروپا در دستور کار نیست.

پروژه ایران ال ان‌جی در چه مرحله‌ای است؟

این پروژه 50 درصد پیشرفت داشته و نزدیک به 2 میلیارد دلار هم برای آن هزینه شده است. تمایل داریم تا شرکت‌های خارجی این پروژه را تمام کنند، اما هزینه انجام شده در این پروژه مورد بحث است بنابراین تمایل چندانی از سوی آنها برای تکمیل این پروژه وجود ندارد.

مذاکره با هند و پاکستان در چه مرحله‌ای است؟

مذاکره با پاکستان کمی پیچیده شده است. در مورد صادرات به هند هم با یک شرکت در حال مذاکره هستیم، آنها به دریافت گاز از ایران خیلی علاقه دارند، منتها تمایلی ندارند که پاکستانی‌ها در این پروژه دخیل باشند. آنها طرح انتقال گاز ایران از آب‌های عمیق را پیگیری می‌کنند که این امر هزینه پروژه را تحت تاثیر قرار می‌دهد و به شدت افزایش می‌دهد. البته اخیرا گازپروم اظهار تمایل کرده است که گاز ایران را از طریق چابهار به پاکستان و هند منتقل کند و در این زمینه مذاکراتی نیز با این دو کشور انجام داده است.

البته یکی از مشکلاتی که در بازار هند داریم بحث قیمت است؛ قیمت انرژی در هند یارانه‌ای است، به همین دلیل آنها قیمت‌های بالا را نمی‌پذیرند. اتفاقا هم‌اکنون در حال تهیه گزارشی برای مسئولان درباره صادرات گاز به هند هستیم، این‌که آیا باید به صورت جدی این سیاست را دنبال کنیم یا خیر. در هر حال اگر امروز به دنبال بازار هند نباشیم قطعا در پنج‌ سال آینده دسترسی به این بازار بسیار سخت یا حتی غیرممکن خواهد بود. در هر حال اگر این کار را امروز انجام ندهیم شاید فردا متهم به کم‌کاری بشویم. نکته مهم این است که حتی امروز هم ورود به این بازار خیلی راحت نخواهد بود و دستیابی به بازار یک کشور یک فرآیند طولانی‌مدت است.

متاسفانه ما در کشورمان با 2 مقوله زمان تصمیم‌گیری و فرآیند تصمیم‌گیری روبه‌رو هستیم. یعنی نخست این که باید به‌موقع تصمیم بگیریم و بعد هم فرآیند تصمیم‌گیری درگیر بروکراسی‌های اداری نشود و کارها به سرعت انجام شود. طولانی شدن فرآیند، خیلی از مواقع سبب از دست رفتن فرصت می‌شود. باید این موضوع مورد توجه مدیران ارشد کشور قرار گیرد و در راه اصلاح آن تلاش کنیم. متاسفانه در ایران بسیاری از افراد غیرمتخصص و ناآگاه اظهار نظر و دخالت می‌کنند و همین امر سبب کندی امور می‌شود که به نظرم این رویه باید اصلاح شود.

صادرات گاز چه نقشی در کاهش تنش‌های سیاسی دارد؟ به عنوان مثال اگر قرارداد صادرات ایران به امارات اجرایی شده بود جامعه بین‌المللی نمی‌توانست به آسانی ایران را تحریم کند، همانگونه که هم اکنون جرأت ندارد روسیه را تحریم کند.

بله قطعا ارتباط دارد. بحث گاز با نفت مقداری فرق می‌کند، اگر ما ارتباط گازی داشتیم می‌توانست باعث کاهش فشارها شود و روابط به سرعت خدشه‌دار نشود و تنش‌ها کاهش یابد. به هرحال تجربه روسیه تجربه بسیار موفقی است.

گاز هم می‌توانست یکی از ابزارهای دیپلماسی ما شود؟

بله می‌توانست. اجرای یک پروژه گازی 5 تا 6 سال طول می‌کشد و این قراردادها هم معمولا طولانی‌مدت است و می‌تواند روابط بین کشورها را استحکام بخشد. در این زمینه لازم است تصمیم‌ در سطح کلان گرفته شود و وزارت نفت مجری آن باشد. در حقیقت به یک پروژه از دو بعد می‌توان نگریست. یکی بعد اقتصادی و دیگری بعد راهبردی و منافع ملی.

شرکت ملی نفت ایران به این پروژه نگاه تجاری دارد، در حالی‌که برای کشور می‌تواند پروژه‌ای باشد که پیوند‌های راهبردی برقرار کند، در این‌صورت می‌تواند در تصمیم‌گیری نهایی برای اجرای پروژه مؤثر باشد. بنابراین، بسیاری از مباحث و چالش‌ها مطرح نخواهد شد و وزیر نفت نیز تحت فشار گروه‌های مختلف قرار نمی‌گیرد، زیرا بحث منافع ملی مطرح خواهد بود و نه صرف منافع اقتصادی پروژه. اگر بحث بازار هند راهبردی باشد باید همین امروز تصمیم گرفته شود، شاید پنج سال دیگر بسیار دیر باشد. در پایان باید به این نکته اشاره کنم که در کشور برای انجام نشدن یا ندادن کارها به اندازه کافی دست‌انداز و چالش و فرآیندهای طولانی و زمان‌بر وجود دارد. متاسفانه در کشور هیچ‌کس تمایلی برای پذیرش مسئولیت به منظور انجام امور ندارد و همه دوست دارند غلط دیکته بگیرند، ایراد گرفتن راحت‌ترین کار است بنابراین کمتر کسی تمایل به انجام کار و پذیرش مسئولیت دارد.

 رویا خالقی

کد خبر 282413

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =