۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۵
  • کد خبر: 306290
آزارهای زیادی دیدم

قطار در حال حرکت وزارت بیژن زنگنه، بار دیگر به مقابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسیده؛ اما نه از طریق پرسش و استیضاح، بلکه از مسیر سران قوا! ۱۱۴ نماینده نامه‌ای به سران سه قوه نوشته‌اند و در این نامه بیان کرده‌اند که هدفشان از نوشتن این نامه پنج بندی، تذکر به سران سه قوه است و «ادامه حضور بیژن زنگنه در مسند وزارت نفت خلاف منافع و مصالح ملت و کشور است.»

اما پرسش اینجاست که اگر کسی در ساختمان دولت، «ستون پنجم دشمن در داخل کشور» است و مستندهای این ادعا نیز وجود دارد؛ چرا نمایندگان مجلس از ابزار قانونی و مهمی که در اختیار خود دارند - یعنی سؤال و استیضاح - برای برکناری تضییع‌کننده منافع ملی استفاده نمی‌کنند و به روش‌های ابداعی روی می‌آورند؟ از اساس چه عاملی سبب می‌شود که مواردی را به‌عنوان اشتباه‌های یک وزیر در صنعت کلیدی کشور نسبت داد؛ در حالی که پشتوانه علمی و فنی برای آن وجود ندارد؟

البته این بار نخست نیست که «بیژن زنگنه» این چنین مورد حمله نمایندگان مجلس قرار می‌گیرد. مجلس پیشین نیز به روش‌هایی مشابه، هربار که سرعت قطار صنعت نفت بیشتر می‌شد، سنگ‌اندازی بیشتری می‌کرد و نمونه آن را می‌توان در قراردادهای جدید نفتی، پس از برجام دید. زمانی که شرکت‌های نفتی برای سرمایه‌گذاری در صنعت آماده بودند اما نمایندگان دو سال تمام فقط در حال اصلاح نگارش الگوی قراردادی بودند و زمان خیلی زود از دست رفت.

اکنون «بیژن زنگنه» در ایستگاه یکی مانده به آخر - سال پایانی دولت دوازدهم - می‌گوید: «رابطه ما با مجلس باید خوب باشد. برخی نمایندگان محترم مجلس طی نامه‌ای به سران سه قوه از عملکرد وزیر نفت شکایت کرده‌اند که من هم نامه‌ای خدمت رئیس جمهوری نوشتم و خدمت سران سه قوه اعلام آمادگی کردم که نکات و اشکال‌هایی که وارد کردند دقیق بررسی شود و من آماده پاسخگویی هستم که صحبت‌های دو طرف شنیده و قضاوت شود. ممکن است بعضی از این نکات را آقایان، رسانه‌ای توضیح دهند، من هم تشریح می‌کنم.»

زنگنه در این نامه نوشته است که نمایندگان «بعضی از ادعاهای قیدشده در نامه قبل را تکرار نموده‌اند. اگرچه در شرایط کنونی تمرکز و اهتمام این وزارتخانه معطوف به هماوردی با تحریم‌های ظالمانه است، لیکن با توجه به طرح اشکالات و ایرادها به اینجانب، با احترام به نمایندگان محترم مردم و با استقبال از بررسی دقیق همه موارد مطرح‌شده، دوباره تقاضا دارم که این موضوع در دستورکار یکی از نشست‌های سران محترم قرار گیرد و ادعاها و پاسخ‌های آنها، از دو طرف شنیده شده و سرانجام، درباره آنها توسط رؤسای بزرگوار سه قوه قضاوت شود.»

از نامه ۱۱۴ نماینده

کارشناسان و صاحب‌نظران نفتی کشور بر این باورند که برخی نمایندگان مجلس، بدون اطلاع از شرایط کشور و شرایط صنعت نفت، این نامه را نوشته‌اند. در این‌باره مرتضی بهروزی‌فر، عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات بین‌المللی انرژی می‌گوید که نامه نمایندگان به سران سه قوه که یکی از آنها نیز رئیس قوه قضائیه است، در وهله نخست، توهین به مجلس و شأن آن است. نشان می‌دهد که این نمایندگان شناخت کافی از امکانات در اختیار مجلس ندارند و نامه‌ای به رئیس‌جمهوری، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه زده‌اند.

بهروزی‌فر در گفت‌وگو با روزنامه «ایران» با اشاره به بعضی از بخش‌های این نامه ادامه می‌دهد: «قصد دفاع از هیچ کسی را ندارم، اما به‌عنوان یک کارشناس می‌توانم بگویم که هیچ یک از بخش‌های آمده در این نامه تخصصی و فنی نیست و بیش از آنکه نشان‌دهنده دلسوزی نمایندگان مجلس باشد، تسویه حساب سیاسی و حتی شخصی است.»

وی با اشاره به بخش نخست نامه توضیح می‌دهد: «به هر متخصص صنعت نفت که بگویید بین شرکت شورون آمریکا و توتال فرانسه، سی‌ان‌پی‌سی چین و شرکت‌های ایرانی کدام یک را انتخاب می‌کنی؟ بی‌شک دست روی شورون می‌گذارد، اما وقتی این گزینه را بردارید، توتال در اولویت قرار می‌گیرد. مگر چند شرکت مانند توتال در جهان هست که به فناوری و سرمایه دسترسی داشته باشد و دقیق بتواند پروژه را پیش ببرد؟ وقتی برجام اجرا شد، این فرصت پیش آمد و اگر ایران کار را در طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را به توتال نمی‌داد، باید زنگنه را مؤاخذه می‌کردیم. ضمن آنکه هر شرکتی جز توتال در پروژه فاز ۱۱ بود - کما اینکه سی‌ان‌پی‌سی چین نیز در این پروژه بود - پس از تحریم‌های آمریکا، به کار خود در این فاز ادامه نمی‌داد و از طرح خارج می‌شد تا تحریم نشود.»

بهروزی‌فر با بیان اینکه سنگ‌اندازی‌های داخلی به‌ویژه در مجلس اجازه نداد تا توتال مطابق برنامه در این طرح توسعه جلو برود، می‌گوید: «بیش از زنگنه، نمایندگان مجلس در اجرا نشدن این پروژه به کشور لطمه زدند.»

وی با اشاره به تجربه ایران ال‌ان‌جی می‌گوید: «بارها سطح توان شرکت‌های ایرانی و چینی را در پروژه‌هایی این چنین دیده‌ایم و می‌دانیم که تا سنت آخری که در پروژه خرج می‌شود، هدر رفته است.»

در بخش دوم نامه به توسعه نیافتن پالایشگاه و پتروپالایشگاه‌ها در چند سال اخیر اشاره شده که بهروزی‌فر در این زمینه نیز می‌گوید: «حاشیه سود پالایشگاه‌ها بسیار اهمیت دارد. تا درست بررسی نشود، ساخت یک پالایشگاه و صادرات فرآورده نه تنها همراستا با منافع ملی نخواهد بود، بلکه در جهت عکس نیز عمل خواهد کرد. برخی اوقات آن‌قدر هزینه‌های مادی و غیرمادی صادرات فرآورده‌ها از درآمدش بیشتر می‌شود که صرف با واردات یک فرآورده است.»

وی ادامه می‌دهد: «به نظر می‌رسد که نمایندگان محترم مجلس در فهم خام‌فروشی دچار مشکل شده‌اند. فکر می‌کنند که خام‌فروشی یعنی فقط فروش نفت. اما لازم است که بدانیم جهش نخست صنعت پتروشیمی که بارها به آن به‌عنوان رهایی از خام‌فروشی افتخار کرده‌ایم، عین خام‌فروشی و حتی اتلاف سرمایه‌های کشور است. یکی از ایرادهای مهم دیگر به این بخش نیز مربوط به خصوصی‌سازی پتروشیمی است که گاز را مفت در اختیار بخش خصوصی می‌گذارد و سرانجام هیچ تلاشی برای تکمیل زنجیره صورت نمی‌گیرد. خیانت این است که صنعت پتروشیمی بر اساس اصل ۴۴ خصوصی‌سازی شد و نمایندگان باید در این باره پاسخگو باشند.»

بهروزی‌فر با بیان اینکه میزان هزینه ساخت یک پالایشگاه ۴ تا۵ میلیارد دلار است، اما ۴۰۰ شغل ایجاد می‌کند، توضیح می‌دهد: «اما با صرف همین هزینه در زیرساخت‌های استانی مثل سیستان و بلوچستان می‌توانیم ۴۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار شغل ایجاد کنیم.»

وی درباره پرونده کرسنت نیز می‌گوید: «خیانت اصلی در دولت نهم اتفاق افتاد. ما در زمان امضای این قرارداد وقتی بازارهای بین‌المللی را بررسی می‌کردیم قیمت‌هایی بالاتر از آنچه در کرسنت آمده را می‌دیدیم. اما در دولت بعد قیمت‌ها تغییر کرد اما کسی بلد نبود قرارداد را به روز کند. ضمن آنکه آقای زنگنه اگر بخواهد اکنون به امارات گاز بفروشد، آنها از ما نمی‌خرند. ما در میان همسایگانمان دیگر قابل اعتماد نیستیم. زیرا با چندصدایی، اظهارنظرهای غیرکارشناسی و قطع صادرات در زمانی دلخواه و مسائلی از این دست، نه تنها در میان همسایگان، بلکه در جهان نشان داده‌ایم که ایران گزینه خوبی برای همکاری‌های بلندمدت نیست.»

بهروزی‌فر در زمینه صادرات گاز به پاکستان و از آن مسیر به هند نیز می‌گوید: «ایران بارها بر این مسئله اصرار کرده و کار در بخش ایرانی تمام شده است، اما این دو کشور حاضر نیستند گاز از ایران بخرند. صنایع پاکستان در بخش شرقی این کشور متمرکز شده‌اند و خط لوله باید از قبایلی عبور کند که با ایران رابطه خوبی ندارند. دولت پاکستان این موضوع و همین‌طور دوستی با آمریکا را محور قرارداده  است و هند هم حاضر نیست به پاکستانی‌ها اعتماد کند.»

این کارشناس انرژی درباره همکاری برای توسعه مشترک میدان‌ها با کشورهای همسایه نیز بیان می‌کند: «هیچ کشوری مایل به این همکاری نیست و هرقدر هم ما پافشاری کنیم، بی‌فایده است. احتمال آنکه این اتفاق بیفتد، بسیار پایین است. همان‌طور که می‌بینیم عربستان و کویت به عنوان دو برادر عرب هنوز بر سر برداشت نفت از منطقه بی‌طرف اختلاف دارند.»

اما در مورد مسئله کارت هوشمند سوخت و قاچاق نیز بهروزی‌فر می‌گوید: «تا زمانی که تفاوت فاحشی در قیمت‌ها بین دو مرز باشد هر اقدامی انجام شود، جلو قاچاق را نمی‌گیرد. در ضمن آنچه اکنون مصرف را کاهش داده، شیوع ویروس کروناست نه کارت سوخت و سهمیه‌بندی. دو نرخی بودن در تمام دنیا فسادآور است و منطق آقای زنگنه برای تک‌نرخی شدن بنزین به‌طور کامل علمی بود. اما اینکه چگونه می‌توان مصرف را کاهش داد؟ پاسخ آن در وزارت راه و وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) است. از طریق بهبود کیفی خودروها و توسعه حمل‌ونقل عمومی و سرانجام یکسان‌سازی قیمت بنزین و گازوئیل در دو سوی مرزها؛ نه سهمیه‌بندی و کارتی کردن مصرف.»

عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات بین المللی انرژی در پایان به نمایندگان مجلس می‌گوید: «فاجعه این است که طوری رفتار کرده‌ایم که برای همه کشورها غیر قابل اعتماد شده‌ایم. برجام تصویب شد، گفتیم که کشور به باد رفت، اما وقتی با خروج آمریکا متوقف شد، ناراحت شدیم و آمریکا را مقصر دانستیم. می‌خواهیم یک نفر را حذف کنیم اما منافع ملی را هوا می‌کنیم و در آخر هم همه را مقصر می‌دانیم. فارغ از اینکه آنچه کشور را محبوب و موفق می‌کند، همصدایی و حمایت از اقدام‌های مثبت است.»

زنگنه: به عقب برگردم، وزیر نمی‌شوم

از بیژن زنگنه وزیر نفت که در این هفت سال به تعبیر خودش «عده‌ای تک تیرانداز در لشکر خودی از پشت به او تیراندازی کردند» ۹ سؤال کوتاه پرسیدیم. او که این روزها در حال تکمیل اقدام‌های هفت ساله خود از توسعه میدان‌های مشترک پارس جنوبی و غرب کارون و صنعت پتروشیمی تا کاهش گازسوزی در مشعل‌ها و کمّی و کیفی‌سازی بنزین و گازوئیل تولیدی کشور با تکیه بر توان داخل است و در سخت‌ترین شرایط برای صادرات نفت می‌جنگد، به چند پرسش از حواشی فعالیت خود پاسخ می‌دهد:

آقای وزیر! مهم‌ترین اقدامی که در این هفت سال در صنعت نفت انجام دادید، چه بود؟

یکی نیست. کارهای مهم زیادی انجام شد.

کدام یک به نظر خودتان مهم‌تر بود؟

توسعه میدان مشترک پارس جنوبی و میدان‌های مشترک غرب کارون و این اواخر نیز ساخت خط لوله گوره - جاسک را در دستور کار قرار دادیم که به نظرم اقدام‌های بسیار بزرگی است که انجام شد.

پروژه‌ای یا طرحی داشتید که به وضوح روی زندگی مردم نیز اثر گذاشته باشد؟

بله. از همه مهم‌تر توسعه میدان مشترک پارس جنوبی بود. پارس جنوبی برای من خیلی مهم بود که به نتیجه برسد.

اگر برگردیم به سال ۱۳۹۲ آیا همین مسیر را طی می‌کنید؟

اگر برگردیم به آن سال دیگر وزیر نمی‌شوم.

حالا فرض کنید که وزیر شده‌اید، پس از آن چطور؟

می‌گویم، دیگر وزیر نمی‌شوم.

برای پس از این دوره چه برنامه‌ای دارید؟

می‌خواهم زندگی کنم.

در نفت چطور؟

نه، دیگر در نفت هیچ دخالتی نمی‌کنم.

فکر می‌کنید که آن برنامه‌هایی را که در روز نخست بازگشتتان به صنعت در سر داشتید، انجام شد؟

خیلی از آنها انجام شد. شما می‌توانید آن برنامه پیشنهادی که من به مجلس ارائه کردم و آن صحبت‌هایی را که روز اول ورودم به نفت می‌گفتم، نگاه کنید و با آنچه انجام شده مقایسه کنید.

چه چیزی در این سال‌ها شما را آزار داد که تأکید می‌کنید اگر برگردید به سال ۹۲ دیگر وزیر نمی‌شوید؟

خیلی چیزها... خداحافظ شما.

عطیه لباف

منبع: روزنامه ایران

کد خبر 306290

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =