امضای نخستین قرارداد صدور ال ان جی ایران به هند، یکی از بازارهای بزرگ گاز طبیعی جهان، از جمله اقدام های موفق برای حضور قدرتمندانه در بازار گاز طبیعی به شمار می رود. خبرنگار شانا، در باره اهمیت این قرارداد و کم و کیف بازارهای صادراتی گاز طبیعی با مرتضی بهروزی فر، یکی از کارشناسان موسسه مطالعات بین المللی انرژی، گفت و گو کرده است که در پی می آید.
- اهمیت قرارداد صادرات ال ان جی به هند را چگونه ارزیابی میکنید؟
پس از نزدیک به دو سال تلاش (که از سفر آقای خاتمی به هند شروع شد)، اولین قرارداد مهم برای صادرات سالانه پنج میلیون تن ال ان جی به هند و برای مدت 25 سال امضا شد، ارزش کل این قرارداد، با قیمتهای فعلی، بیش از 22 میلیارد دلار است. تحویل ال ان جی ایران به هند از اواخر سال 2009 آغاز می شود و به سقف پنج میلیون تن خواهد رسید. در این مرحله هندی ها 20 درصد سهام تاسیسات تولید ال ان جی ایران را برای تضمین صادرات دراختیار خواهند داشت و برای همکاری در بهره برداری از میدان نفتی جفیر که 30 هزار بشکه درروز نفتخام تولید خواهد کرد و به دست آوردن 10 درصد از سهم سرمایه گذاری درتوسعه میدان عظیم یادآوران، با ایران مذاکره میکنند.
ازجمله منافع عقد این قرارداد، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. این طرح، ضمن ارزآوری برای ایران، به مقاصد صادراتی گاز کشور، تنوع میبخشد.
2. همکاری ایران و هند در کنار یک دیگر و درچارچوب انتقال گازطبیعی، باعث افزایش همبستگی و ایجاد همگرائی این کشورها خواهد شد که بستر مناسبی برای همکاری این دو کشور در دیگر زمینهها، ایجاد خواهد کرد.
3. این بازی منطقهای، با کاهش مخاطرات سیاسی، به دنبال ارتباط منافع ملی کشورها به یکدیگر، باعث ثبات سیاسی و اقتصادی در منطقه خواهد شد.
4. کاهش مخاطرات سیاسی و اقتصادی، زمینهای برای کاهش ریسک سرمایهگذاری در کشورهای منطقه خواهد بود.
5. این قرارداد، نیازمند احداث تاسیسات جدید در خاک ایران و هند و نیز تامین ناوگان حمل و نقل ال ان جی است، بنابراین زمینه مناسبی برای سرمایهگذاری های جدید و جذب سرمایه خارجی و درنتیجه تمایل قدرت های جهانی برای ایجاد ثبات در منطقه خواهد بود. همکاری منطقهای و جذب سرمایه خارجی باعث کمک به شکوفائی اقتصادی منطقه خواهدشد.
6. با توجه به نیاز هند به منابع جدید انرژی، عقد این قرارداد علیرغم مخالفت های ایالاتمتحده آمریکا، موفقیت قابلتوجهی برای ایران به شمار می آید و دلیل دیگری بر بی اثر بودن تحریم های امریکا در مقابل ایران است.
- قیمتگذاری برای صادرات این محصول برچه اساسی صورت گرفتهاست؟
در این قرارداد، تعیین قیمت ال ان جی بر اساس قیمت جهانی نفت خام و ضریبی از عوامل دیگر محاسبه خواهد شد. بنابراین قیمت آن به قیمت جهانی نفت خام وابسته است. براساس قرارداد، قیمتهای فروش ال ان جی با توجه به شرایط بازار میتواند هر پنج سال یک بار و با انجام مذاکره، تغییر یابد.
- کدام یک از صادرکنندگان گاز، رقیب ایران به شمار می آیند؟ افقهای آینده، فرصت ها و تهدیدهای این موضوع را تشریح فرمائید؟
در پایان سال 2003، کشورهای حاشیه خلیج فارس شامل ایران، عراق، کویت، عربستانسعودی، امارات متحد عربی و بحرین، با دراختیار داشتن حدود 70 تریلیون مترمکعب ذخائر اثباتشده گازطبیعی، حدود 40 درصد ذخائر جهانی گازطبیعی را دراختیار داشتهاند. ایران، قطر، عربستانسعودی و اماراتمتحدعربی، بهترتیب مقام دوم، سوم، چهارم و پنجم جهان را از نظر ذخائر گاز، پس از روسیه دراختیار دارند. بنابراین با درنظرگرفتن روندهای جهانی و توجه روزافزون به گازطبیعی به عنوان سوخت قرن جدید، نقش این منطقه در بازارهای جهانی انرژی و تامین گاز جهان از طریق خطلوله و ال ان جی بهشدت افزایش خواهد یافت.
پارس جنوبی به عنوان بزرگ ترین حوزه مستقلگازی جهان، به تنهایی بیش از 15درصد ذخایر اثبات شده گازطبیعی جهان را درخود جای داده و دو کشور ایران و قطر حدود 30 درصد از ذخایر اثبات شده گاز جهان را دراختیار دارند.
بنابراین در منطقه خلیجفارس، قطر مهم ترین رقیب ایران در بازارجهانی گازطبیعی به شمار می آید. ذخایر اثبات شده گازطبیعی این کشور در سال 2001، بیش از 25 تریلیون متر مکعب گزارش شده است. از نظر دارا بودن ذخایر گاز، قطر حدود 14 درصد از ذخایر گاز جهان را به خود اختصاص داده است. عمرذخایر گاز این کشور با توجه به تولید کنونی، حدود 446 سال برآورد شده است.
این کشور به منظور استفاده از فاز دوم گنبد شمالی و تولید ال ان جی، شرکت ¬های گاز طبیعی مایع (قطرگاز) و شرکت راسلافان (راسگاز) را تاسیس کرده است. در سال 2001 قطر در حدود 7/12 میلیون تن ال ان جی تولید کرد. این کشور درصدد است با جذب سرمایههای خارجی، تولید ال ان جی خود را گسترش دهد. با اجرای برنامه های توسعه ال ان جی قطر، این کشور از سال 2008 با تولید حدود 50 میلیون تن ال ان جی درسال، بهبزرگترین صادرکننده گازطبیعیمایع در جهان تبدیل خواهد شد.
بر اساس پیش بینی های وزارت انرژی امریکا در خصوص عرضه و تقاضای جهانی، درسال 2025 مناطق امریکای شمالی، اروپا و آسیاپاسیفیک به ترتیب با 6/175، 9/543 و 3/130 میلیارد مترمکعب درسال کمبود عرضه گاز طبیعی مواجه خواهند بود و در مقابل کشورهای حوزه خزر و خلیج فارس به ترتیب با 4/331 و 8/189 میلیارد مترمکعب درسال مازاد عرضه مواجه خواهند بود.
با توجه به موقعیت جغرافیائی و درنظرگرفتن هزینه حمل تا مبادی مصرف، امکان صادرات مازاد عرضه این مناطق به اروپا و آسیاپاسیفیک وجود دارد. در این صورت منطقه خلیج فارس و کشورهای شوروی سابق قادر خواهند بود در صورت احداث زیرساخت های موردنیاز و همکاری منطقهای و بینالمللی، بیش از 75 درصد از نیاز اروپا و آسیاپاسیفیک را به منابع جدید عرضه گازطبیعی، تامین کنند که با توجه به فاصله تا این مناطق مصرفی، گازطبیعی مورد نیاز آنها با حداقل قیمت تامین خواهد شد.
بهطور کلی با توجه به روندهای تولید، مصرف و حجم ذخایر، در سالهای آینده منطقه خلیج فارس و کشورهای شوروی سابق بهتدریج تبدیل به بزرگترین عرضهکننده گازطبیعی خواهد شد و اروپا و آسیا- پاسفیک، مهمترین بازارهای گازطبیعی منطقه خواهند بود.
چشمانداز بازار مصرف گاز هند را بیان کنید؟
هند، با توجه به وسعت جغرافیائی و جمعیت انبوه خود، ششمین بازار بزرگ مصرف انرژی جهان به¬شمار میرود. هند طی سالهای 1993 تا 1998 میلادی، به¬ طور متوسط سالانه 5/6 درصد رشد اقتصادی داشته است و پیشبینی می شود طی سالهای 2000 تا 2010، روند رشد اقتصادی مزبور تقریبا حفظ شده و حداقل در سطح 4/5 درصد باقی بماند. بنابراین، با توجه به چشم اندازهای مطلوب رشد اقتصادی هند، افزایش مصرف انرژی این کشور دور از انتظار نیست.
در سال 2001 حدود 8/6 درصد از کل مصرف انرژی هند را گازطبیعی تشکیل میداده است. با توجه به برآوردهای انجامشده، این سهم در سال 2010 به 6/7 و درسال2020 به حدود 8/8 درصد خواهد رسید.
مصرف برق هند طی سالهای 2000 تا 2005 میلادی، به ¬طور متوسط 5/5 درصد رشد خواهد داشت که این رقم در طی سالهای 2005 تا 2010 به حدود 5/4 درصد بالغ خواهدشد. افزایش تقاضای برق و کاربرد گاز طبیعی برای تولید نیرو، در نهایت به افزایش تقاضای گاز منجر می شود و هند را به واردکننده عمده گازطبیعی جهان تبدیل خواهد کرد.
بنابراین با توجه به پیشبینیهای ارائه شده، تقاضای گازطبیعی هند به عنوان دومین کشور پرجمعیت جهان، افزایش چشمگیری خواهد یافت که به طور عمده این افزایش بدلیل اجرای پروژههای جدید نیروگاهی، احداث واحدهای جدید پتروشیمیائی(کودشیمیایی) و عمدتاً مصارف صنعتی خواهد بود، بنابراین به دلیل عدم تکافوی تولید داخلیگازطبیعی، هند بایستی جهت رفع نیازهای رو به تزاید خود، واردات گازطبیعی خود را افزایش دهد که میتواند این نیاز را از طریق خط لوله از کشورهای منطقه و یا ال ان جی از مسافت های طولانیتر تامین کند.
علی¬رغم برخی نااطمینانیهای ناشیاز اتکای شدید سبد مصرفیانرژی هند به مصرف زغالسنگ، پیشبینی میشود به دلایل زیست محیطی بازارگاز طبیعی هند گسترش یابد. بنابر این هند در آینده¬ای نزدیک از متقاضیان مهم گازطبیعی جهان به ¬شمار خواهد رفت که عمدة این تقاضا به دلیل تولید نیروی برق خواهد بود، بنابراین نیاز فزآینده به انرژی برق و به¬کارگیری گاز طبیعی به عنوان سوخت مناسب نیروگاه¬ها، فرصت بسیار مناسبی را دراختیار تولیدکنندگان گازطبیعی و ال ان جی جهان بهخصوص ایران قرارخواهدداد.
آیا صادرات ال ان جی به هندوستان بر احداث خطلوله گاز ایران – پاکستان – هند تاثیرگذار نیست؟
تقاضای گازطبیعی هند به میزان چشمگیری افزایش خواهد یافت. بهطورعمده این افزایش به دلیل اجرای پروژههای جدید نیروگاهی، کارخانجات پتروشیمیائی و مصارف عمده صنعتی است، بنابراین هند ملزم به واردات حجم زیادی گازطبیعی به منظور رفع نیازهای روبه تزاید خود خواهد بود که منطقیترین و اقتصادیترین انتخاب برای هند، واردات از طریق خط لوله خواهد بود، در نتیجه مسئله انتقال گاز ایران به هند از طریق پاکستان مطرح شده است. درآغاز، دولت هند به دلیل اختلافات دیرینه سیاسی و امنیتی با پاکستان، نسبت به این طرح رغبت چندانی نشان نمیداد و در مقابل از احداث یک خط لوله زیر دریایی که از امنیت سیاسی بیشتری در مقایسه با طرح اولیه برخودار بود، استقبال میکرد، اما از سال 2000 میلادی، مقامات رسمی سه دولت ایران، پاکستان و هند مذاکرات خود را در خصوص مسیرهای ممکن، روش های مختلف انتقال و مسایل ژئوپلتیک خط لوله گازطبیعی ایران به هند، دوباره از سرگرفتند که انجام این مذاکرات، نشانگر ایجاد تغییرات عمده در سیاستهای بین منطقهای این دولتها است.
به تجربه می توان گفت که جمع جبری منافع حاصل از همکاری در این منطقه، صفرنخواهد بود و سود یک طرف الزاما به معنی ضرر طرف مقابل نیست، بلکه همکاری این کشورها باعث خواهد شد تا منافع همه طرفین بازی در این منطقه و حتی کشورهای عمده مصرفکننده انرژی جهان تامین شود.
البته تبدیل شدن چنین رویائی به واقعیت، نیازمند همکاری، همدلی و تعاون کشورهای منطقه و نیز قدرت های جهانی است. کشورهای قدرتمند جهان میتوانند با تامین سرمایه و فناوری موردنیاز و نیز تسهیل در ایجاد زیرساخت های سیاسی مورد نیاز، سهم قابلتوجهی در این مهم داشته باشند.
ایران و پاکستان برای احداث خطلولة گازطبیعی بین حوزه گازی پارسجنوبی و کراچی (مهمترین بندر صنعتی پاکستان)، یک موافقت نامه مقدماتی امضا کردند. پس از مدتی ایران امتداد این خط لوله به هند را نیز پیشنهاد کرد. با این پیشنهاد، پاکستان میتواند از صادارت گاز ایران بهره برده و همچنین از منافع آن به عنوان یک کشور انتقال دهندة گاز به هند، سود جوید. در ابتدا، دولت هند به انعقاد قرارداد با پاکستان با توجه به اختلافات دیرینة میان دو کشور همسایه، چندان رغبتی نشان نداد. اما در مقابل از احداث یک خط لولة زیردریایی که از امنیت بیشتری در مقایسه با طرح اولیه برخوردار بود، استقبال کرد.
دولت ایران احداث خط لوله از عسلویه در نزدیکی پارس جنوبی در خلیج فارس به شهرهای کراچی و مولتان و سپس امتداد این خطلوله به دهلی را پیشنهاد دادهاست.
در سال 1995، پاکستان و ایران برای احداث خط لولهای به ارزش 3 میلیارد دلار و به طول 870 مایل در خشکی از پارس جنوبی به کراچی موافقتنامه اولیهای را امضا کردند. در این توافقنامه، صادرات گاز به مولتان پاکستان و همچنین ادامه خط لوله به هند در نظر گرفته شده بود. این خط لوله به قطر 48 اینچ، حامل گازی به ارزش 2/3 میلیارد دلار در سال خواهد بود. پاکستان میتواند در این میان 500 میلیون دلار به عنوان هزینة ترانزیت خط لوله کسب کرده و حدود 200 میلیون دلار نیز از طریق خرید گاز ارزانتر این خط لوله، صرفهجویی کند.
در سال 1999، طی چند جلسه مذاکره میان مقامات دولتی ایران و هند مقرر شد تا امکان سنجی پروژة خطلوله یادشده مورد مطالعه قرارگیرد. درفوریه1999، ایران با امضا یک قرارداد اصولی با هند، با ایدة همکاری دوجانبه موافقت کرد. با این حال برای تحقق پروژه، کماکان به تفاهم نامهای سه جانبه میان هند، ایران و پاکستان نیاز بود.
در آوریل 1999، دولت های ایران و هند با تأسیس یک کمیتة دوجانبه متشکل از مقامات ذیربط دولتی، مطالعة امکانسنجی صنعتی و اقتصادی خطلوله را آغاز کردند. درسپتامبر1999، شرکت ملی گاز ایران هیئتی را به منظور تهیة گزارش امکان سنجی پروژه با همکاری شرکت GAIL (Gas Authority Of India Limited) و وزارت نفت هند به این کشور اعزام کرد.
در پایان سال 1999، مدیر عامل شرکت نفت پاکستان به منظور تبادل نظر در خصوص روابط دوجانبه و همچنین طرح خطلوله به تهران سفرکرد. پیامد این سفر، دیدارهای مختلف دیپلماتیک در سطح منطقهبود. در مارس 2000، دبیرکل صنعت نفت پاکستان طی سفر خود به ایران به طور رسمی موافقت خود را با طرح خطلوله بین سه کشور اعلام کرد. درآوریل2000، مقامات دولتی ایران برای امضا قرارداد به پاکستان سفرکردند. دوباره کمیتة هندی– ایرانی در ژوئیه و اوت در خصوص امکان پذیری طرح خطلوله از نظر امنیتی و اقتصادی با یکدیگر ملاقات کردند. مهمترین هدف این کمیته، حصول اطمینان دولت هند از امنیت این طرح بود. در ژوییة 2000، وزیر انرژی پاکستان امنیت خط لوله را تضمین کرد.
در سال 2000 میلادی، مقامات رسمی ایران، پاکستان و هند، مذاکرات خود را درخصوص مسیرهای ممکن، روش های مختلف انتقال و مسائل جغرافیای سیاسی خطلولة گاز طبیعی ایران به هند، مجدداً از سرگرفتند. انجام این مذاکرات، نشانگر ایجاد تغییرات عمدهای در سیاست های بین منطقهای این دولت ها بود. مضافاً آنکه، همکاری های بالقوة اقتصادی و منافع حاصل از آن ممکن است به تغییر روند مذاکرات سیاسی و اجتماعی منجر و در نهایت رفع اختلافات منطقهای را در پی داشته باشد.
صادرات گاز طبیعی ایران به هند از طریق پاکستان اقدامی است که میتواند موجبات دگرگونی در سیاستهای منطقهای آسیای جنوبی را فراهمآورد. دولت هند از نظر تضمینامنیت عرضة گازطبیعی از طریق خطلوله، نگران سیاس تهای پاکستان است؛ ازاین رو، تجارت و جهانی شدن اقتصاد میتواند در حل اختلافات منطقهای و بین منطقهای، تاثیر مثبتی داشته باشد. تجارت گازطبیعی بین هند، ایران و پاکستان با در نظرگرفتن حقایق جغرافیای سیاسی، تاریخی و استراتژیکی سه کشور میتواند بر کل خاورمیانه و آسیا، تأثیر بسزایی برجایگذارد.
این خطلوله، بستری برای توسعة روابط و حل مشکلات و اختلافات بین سه کشور ایران، هند و پاکستان خواهد بود. اقداماتی نظیر احداث خطوط لوله صادراتی گاز و وابستگی کشورهای منطقه از نظر تأمین تقاضای نفت وگاز به یکدیگر، میتواند یکی از راه حل های رفع مشکلات سیاسی بین دولت ها باشد.
تمایل به واردات ال ان جی به رغم امکانپذیری انتقال گازطبیعی از طریق خطلوله، نشانگر این مسئله است که کماکان در نقاطی که همکاری های بین کشورهای درگیر منطقه دستخوش بحران های سیاسی است، عرضة گاز به صورت ال ان جی میتواند چاره کار باشد. برای هند نیز قطعاً چنین مسئلهای صدق میکند.
با توجه به موارد عنوان شده، پاکستان و هند مطمئن هستند که در آینده نمیتوانند تقاضای داخلی انرژی خود را تامین کنند؛ از این رو، به دنبال واردات انرژی هستند و یکی از مطمئنترین و ارزان ترین منابع تامین انرژی برای این کشورها، گاز ایران است که میتوان آن را به وسیله خط لوله از ایران به این کشورها انتقال داد. تحقیقات نشان میدهد که اجرای این خط لوله از لحاظ فنی و اقتصادی قابل اجراست، اما اجرای این پروژه به اراده سیاسی کشورهای میزبان بستگی دارد. البته شرایط اقتصادی و سیاسی منطقه، بهگونهای است که به توافق سیاسی کشورها برای اجرای این پروژه منجر خواهد شد.
شرکت BHP Billiton و شرکت ملیصادراتگازایران، پس از مطالعه پروژه عبور خط لوله انتقال گاز ایران، آن را به لحاظ فنی، شدنی و قابل اجرا میدانند. تنها رقیب خطلوله خشکی، خطلوله دریائی است، هرچند احداث خط لوله فراساحل، مستلزم غلبه بر چالشهای مهمی در زمینه فناوری و در نتیجه هزینه بیشتر احداث آن خواهد بود.
تحقیقات شرکت ملیصادراتگاز ایران و شرکتBHP در زمینه احداث خط لوله خشکی به مرحله دوم رسیده است. نتیجه تحقیقات این شرکت ها در اختیار دولت های پاکستان و هند قرار گرفته و درمرحله سوم مطالعات، کنسرسیوم اصلی برای اجرای این طرح تشکیل میشود. بنابراین، مانع اصلی پیش روی پروژه انتقال گاز ایران به هند ازخاک پاکستان، صرفاً سیاسی است، زیرا هند بیم آن دارد که پاکستان از این خط لوله به منزله ابزاری برای اعمال فشار سیاسی استفاده کند.
دولتهند برای اهتراز از وابستگی به تنها یک مسیر و ایجاد ضریب بالای امنیت عرضه انرژی، نگاهی به بازارهای جهانی ال ان جی نیز دارد و در این راستا، قسمتی از نیاز انرژی خود را بهصورت ال ان جی وارد خواهد کرد.
احداث این خط لوله که روزی در حد یک رویا بود اکنون به مرحلهای رسیده است که میتواند بهعنوان یک پروژه تعریف شود. مذاکره برای احداث خط لوله و همچنین صادرات 5/2 میلیون تن دیگر ال ان جی به هند ادامه خواهد یافت که اگر نهایی شود از سال 2011 به هند تحویل میشود
سه کشور ایران، هند و پاکستان چندی پیش توافق کردند این خط لوله را که اهمیتی استراتژیک دارد، احداث کنند. برای احداث این خط لوله به طول 2700 کیلومتر که گفته شده طرح آن ظرف چند هفته آینده شکل عملیتری به خود خواهد گرفت، هزینهای معادل سه و نیم تا چهار و نیم میلیارد دلار برآورد شده است.
با وجود نیاز جنوب آسیا به منابع انرژی و مناسب بودن گزینه انتقال گاز ایران به این منطقه، اعمال سیاستهای یک جانبه و ضد ایرانی توسط آمریکا، همواره یکی از دلایل عمده در جلوگیری از اجرای این طرح بوده است. نقش این خط لوله را در تامین نیازهای انرژی جنوب آسیا با اهمیت است و همکاری شرکت های بینالمللی به عنوان سهامداران این پروژه، از نظر سیاسی نیز بقای آن را تضمین میکند.
تفاهم نامه ایران و هند برای احداث خط لوله صادرات گاز ایران که به تازگی امضا شد، شامل اصول اساسی احداث این خط لوله است، این تفاهم نامه مواردی را شامل می شود که دو طرف می توانند در حال حاضر به صورت دوجانبه در مورد آنها تفاهم کنند. میزان گاز مورد نیاز هند و اینکه از چه زمانی به این گاز نیاز دارد، در چه دوره ای به حداکثر می رسد و میزان حداکثر چقدر است، همچنین مشخصات گاز از نظر کیفیت و فشار آن در نقطه تحویل در تفاهم نامه دو کشور مورد توجه قرار گرفته است.
- هدف و راهبرد اصلی ایران در زمینه این صادرات چه بودهاست؟
ایران با دراختیار داشتن بیش از 130 میلیارد بشکه ذخائر قابل استحصال نفت خام و 27 تریلیون مترمکعب ذخائر اثبات شده گازطبیعی، نمیتواند نسبت به بازارهای جهانی گازطبیعی بیتفاوت مانده و به دنبال نفوذ به بازارهای جهانی نباشد.
با توجه به تمامی برآوردهای انجامشده، نیاز جهان به گازطبیعی، روبه رشد است. ایران با در اختیارداشتن ذخائر بسیارغنی گازطبیعی و نیز به عنوان اقتصادی ترین، امن ترین و نزدیک ترین مسیر ترانزیت گاز کشورهای منطقه به بازارهای جهانی و به خصوص کشورهای جنوبآسیا، نقش انکارناپذیری درمنطقه برعهده دارد.
از طرفی، با توجه به موقعیت جغرافیائی، هند پس از اروپای غربی، بزرگترین بازار بالقوه گازطبیعی ایران به شمار می رود. براساس پیشبینیها، مصرف گاز هند در دو دهه آینده، بهعلت نیاز نیروگاه های برق و ملاحظات زیست محیطی، افزایش چشمگیری خواهد یافت.
بنابراین منطقی است که زمینه های انتقال گازطبیعی از ذخائر بسیارغنی ایران به بازار رو به رشد هند (توسط خطلوله و یا بهصورتال ان جی) مورد بررسی قرار گیرد.
- آیا صادرات ال ان جی مهمتر از خطلوله گاز است یا نه؟
با توجه به تجارب گذشته و برآوردهای اقتصادی انجامشده، انتقال گازطبیعی در فواصلی بیش از 3 هزارکیلومتر، اقتصادی و مقرون بهصرفه نیست و بایستی به صورت ال ان جی و یا دیگر روش های موجود آنرا منتقل کرد.
بنابراین با توجه به فاصله جغرافیائی ایران و هند، احداث خط لولهای به طول 2700 کیلومتر جهت انتقال گازطبیعی ایران به هند و در میان راه نیز به پاکستان، اقتصادی تر از انتقال آن به صورت ال ان جی است، اما با توجه به مشکلات سیاسی میان هند و پاکستان و حس عدم اعتماد تاریخی میان این دو کشور، احداث خطلوله با مشکلات عدیدهای روبرو است و هند ترجیح میدهد به جای آنکه به خطلولهای که از خاک پاکستان میگذرد، وابسته باشد، بخشی از انرژی مورد نیاز خود را از طریق آبهای آزاد و بهصورت ال ان جی دریافت کند، هرچند هنوز امکان ایجاد زمینه احداث خط لوله انتقال به جد پیگیری میشود. قرارداد منعقدشده بین ایران و هند بلند مدت است، مزیت دیگر دریافت گازطبیعی برای هند میتواند عدم وابستگی هند به تنها یک عرضهکننده باشد، به این ترتیب که پس از احداث تاسیسات دریافت ال ان جی (Regasification Plant) در سواحل هند، این امکان وجود دارد که با توجه به گسترش فروش تک محموله ال ان جی در بازارهای گازطبیعی دنیا، این کشور علاوه بر ایران، نیاز خود را از سایر عرضهکنندگان نیز تامین کند.
از نظر ایران نیز، ورود به بازار ال ان جی میتواند نقطه عطفی در صنعت گاز کشور تلقی شود، چون ایران به رغم وجود طرح هائی در دهه60 و 70 میلادی، هنوز تجربه عملی در این خصوص ندارد.
- ایران چه بازارهایی را برای صادرات گاز هدف قرار داده است؟
ایران برنامههای متعددی برای صادرات این حامل انرژی به بازارهای عمده جهان در دست اقدام و یا در دست بررسی دارد. بهعنوان مثال ایران علاوه بر صادرات گازطبیعی به ترکیه درحال حاضر، به دنبال صادرات گاز خود از طریق خطلوله به هند و پاکستان در شرق، به اروپا در غرب و ارمنستان در شمال است. ازطرفی با تعریف کردن 4 واحد تولید ال ان جی که خوراک آن از محل فازهای 11، 12 و 13پارسجنوبی تامینخواهد شد و نیز 2واحد GTL که خوراک آنها از محل تولید فازهای 12 و 14 پارسجنوبی تامین خواهد شد، به دنبال صادرات گاز به شکل ال ان جی به بازارهای دورتر از قبیل چین و هند و سایر بازارهای گازطبیعی جهان است.
- آیا میدان پارس جنوبی می توان گاز مورد نیاز برای صادرات را نیز تامین کند؟
طبق آخرین برآوردها، سهم ایران از ذخائر این حوزه درحدود 13 تریلیون مترمکعب (حدود 8 درصد کل ذخایر گاز جهان) است. بنابراین، پارس جنوبی بالغ بر 50 درصد ذخایر گازی کشور را درخود جای داده است. این میدان همچنین دارای میعانات گازی در جای معادل1/17میلیارد بشکه است.
با در اختیار داشتن ذخایر عظیم گازی پارسجنوبی و با اجرای فازهای مختلف توسعه آن، ایران میتواند علاوه بر تامین مصارف داخلی و نیز تامین گازطبیعی مورد نیاز جهت تزریق به میادین نفتی قدیمی خود(به منظور افزایش نرخ بازیافت)، مقادیر قابل توجهی گازطبیعی برای صادرات در اختیار داشته باشد که در این میان، هند، به دلیل نزدیکی جغرافیائی و تقاضای روزافزون انرژی، یکی از بازارهای مهم هدف پروژههای گازطبیعی ایران است.
فازهای 11، 12 و 13 میدان پارسجنوبی برای اجرای پروژههای ال ان جی در نظر گرفته شدهاند، درهمین راستا شرکت ملیصادراتگاز ایران نیز اقدام به تعریف چهار پروژه مجزای ال ان جی هریک با ظرفیت 9 میلیون تن در سال کرده است که عبارتند از:
1- «ایران ال ان جی»: با مشارکت شرکت ملی نفت ایران (40درصد)، شرکت هایBP انگلیس و Reliance هند (50 درصد) تشکیل شده و بازار هدف آن هند و اروپا است (10درصد باقیمانده سهام برای سایر شرکای احتمالی).
2- Pars«پارس ال ان جی» : با مشارکت NIOC (40درصد) و شرکت های Total فرانسه و Petronas مالزی (60درصد) تشکیل شده و بازار هدف آن ژاپن و آسیای شرقی است.
3- «پرشن ال ان جی» : با مشارکت NIOC (50 درصد) و شرکت های Shell هلند و Repsoll اسپانی (50 درصد) تشکیل شده و بازار هدف آن اسپانیا و دیگرکشورهای اروپائیاست.
4- «ان آی او سی ال ان جی»: تمامی سهام آن متعلق شرکت ملی نفت ایران است.
مطالعات فنی مربوط به این پروژه توسط شرکت های JGC ژاپن و تکنیپ فرانسه صورت پذیرفته و گواهینامه واحد مایعسازی آن، دریافت شده است. تاکنون شرکت های زیادی ازجمله Enel و Eni ایتالیا و نیز BG انگلستان و کوگاز، علاقمندی خود را برای خرید ال ان جی از این پروژه نشان دادهاند.
این پروژه با دو خط تولید، هریک با ظرفیت حدود 8/4 میلیون تن ال ان جی در سال و گاز خوراک روزانه 1800 میلیون فوت مکعب در نظر گرفته شده و ال ان جی تولیدی از این پروژه برای فروش در بازارهای آسیا (هند) و اروپا (انگلستان و ایتالیا) درنظر گرفته شده است.
کد خبر 55859
نظر شما