زبانبریده به کنجی نشسته صم بکم به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
شرکت نفت و گاز اروندان اخیرا با انتشار فراخوانی، بر آن شد ضمن آنکه فعالیت اصلی سازمان، یعنی مهندسی مخزن، مهندسی بهرهبرداری، مهندسی فرآورش و فعالیتهای درونچاهی را با نیروهای رسمی خود اداره میکند، برای فعالیتهایی مانند تعمیر و نگهداری شیرهای سرچاهی، خدمات پمپ تراک و کویل، خدمات چاهآزمایی، حراست، ایمنی و آتشنشانی، کترینگ و چند فعالیت دیگر که جزو فعالیتهای اصلی سازمان نیست از طریق مناقصههای مجزا نسبت به شناخت پیمانکار اقدام کند. اروندان تمام این مناقصهها را یکجا و در یک آگهی اعلان کرده است، اما در متن به مجزابودن آنها اشاره کرده است.
در این زمینه خوب است به طور نمونه به طرح توسعه لایه نفتی پارس جنوبی اشاره کنیم؛ لایههای نفتی پارس جنوبی برای نخستین بار در خاورمیانه اقدام به آوردن شناور ملکی پالایشگاهی Cyrus به آبهای خلیجفارس کرد که در نوع خود شناور بسیار پیچیدهای است، تمام اقلام با نظارت کیفی DNV نروژ (دفتر Oslow) ساخته و نصب شده است.
وزن ماژولهای فرآورشی و یوتیلیتی روسازه (Brand-New Topside) معادل ١٠ هزار تن است، این شناور، علاوه بر پالایش نفت خام تولیدی چاهها، اقدام به ذخیرهسازی ٧٠٠ هزار بشکهای نفت خام صادراتی کرده و سپس هر ماه محموله ذخیرهشده مطابق مشخصات استاندارد برای فروش نفت را روی نفتکشهای خریدار به مثابه یک پایانه مستقل صادرات دریایی، بارگیری میکند.
اجزای مختلف آن از بویلر تا توربین گازی و سیستم دیسیاس از معتبرترین برندها تهیه شدهاند و پیمانکار سازنده موظف است در مدت 6 ماه علاوه بر سازگار کردن بخشهای مختلف پروسسی شناور، تستهای عملکردی را گذرانده و پس از تدوین دستور کارها و تامین لوازم یدکی بر اساس قرارداد و همچنین آموزش نفرات ایرانی اقدام به تحویل کامل شناور کند.
وظیفه توسعه لایههای نفتی پارس جنوبی در فاز دوم و سوم کمافیالسابق به طرح توسعه لایههای نفتی سپرده شد و بناست همانگونه که روزی از نفت و گاز پارس جدا شد، دوباره به مجموعه نفت و گاز پارس بازگردد، ناظر عالیه راهبری بهعنوان نماینده عملیاتی شرکت ملی نفت ایران، مدیریت عملیات شرکت نفت و گاز پارس خواهد بود و پس از تعیین تکلیف قرارداد توسعه این میدان، کارفرمای شرکت طرف قرارداد در بخش عملیات تولید خواهد ماند. با این توصیف، هزینههای عملیاتی به دلیل اینکه بهرهبرداری و در حوزه عملیاتی شرکت نفت و گاز پارس خواهد بود به نسبت راهبری کارفرمایی شرکت نفت فلات قاره کمتر و توجیهپذیرتر خواهد شد.
توسعه صحیح لایههای مخزنی متنوع ولی بسیار نازک این میدان مستلزم به کارگیری روشهای حرفهای و روزآمد و نیازمند تجربه موفق مشابه است، بهویژه آنکه مطابق اطلاعات موجود، لایههای نفتی از گستردگی بالایی در حد میدان گازی پارس جنوبی برخوردارند و در امتداد هامون و سپند نیز قابلیت توصیف و توسعه دارند.
با عنایت به شرح بالا اخیرا یادداشتی در فضای رسانهای انتشار یافت تحت عنوان خطر نفوذ دشمن در میادین حساس نفتی کشور که با نثری بسیار پریشان و آسمان به ریسمانبافته سعی کرده بود تا از ترکیب دو جریان بالا در روزهای حساس نزدیک به انتخابات برای خود کلاهی در مخالفت با وزیر و راس شرکت ملی نفت بسازد، یادداشت فوقالذکر که مدعی است متعلق به گروهی از کارشناسان نفت است، حتی شجاعت لازم را برای بیان نام و نشان و تخصص کارشناسان مورد اشاره نداشته است یا شاید اصلا کارشناسی در بساط نبوده و این تنها مرثیههای گروهی است که تصمیم گرفتند بهجای رسالت رسانه، قلم به مزد بوده و راست و دروغ تنها در پی مطامع گروهی خود باشند، نتیجهگیری و درخواست پایانی متن نیز بسیار جالب بوده و بیشتر به مطالب فکاهی میماند، درخواست از شورایعالی امنیت ملی برای ورود و جلوگیری از وقوع کرسنتی دیگر!
در پایان، بیان این نکته خالی از لطف نیست که انتقال طرح از فلات به نفت و گاز پارس یا حتی برعکس تنها تصمیمهایی است که بر اساس تفکرات و برنامههای مدیران ارشد صورت میگیرد وگرنه، هم فلات و هم نفت و گاز پارس دو بال توانا و شایسته در فعالیتهای بخش دولتی در فراساحل هستند که از جوانان و متخصصان با دانش و سطح بالایی برخوردارند و هر دو شرکت در سابقه خود همکاری با بزرگترین شرکتهای بینالمللی را یدک میکشند.
فلات سابقه بیشتری در دریا و در بهرهبرداری از نفت دارد و شرکت نفت و گاز اندکی جوانتر و تازهنفستر است، از سویی لایههای نفتی در دل ناحیه تحت پوشش شرکت نفت و گاز پارس واقع شدهاند، اینکه در درون اتاق فکر مدیریت ارشد سازمان چه میگذرد و درک چرایی و چگونگی تصمیمات فنی ایشان شاید بیش از اینکه نیازمند دودوتا کردنهای منفعتی و گروهی باشد، نیازمند دانش و بینش مدیریتی است.
سعید ساویز
کارشناس نفت
نظر شما