برگزاری اجلاس مجمع کشورهای صادرکننده گاز در تهران فرصتی فراهم آورد تا نظریات رئیس موسسه مطالعات انرژی را درخصوص آینده سوخت گاز و رقابت اعضای این مجامع را با دیگر عرضه کنندگان منابع انرژی دردنیا جویا شویم، او معتقد است: با توجه به نزدیک شدن هزینه تولید منابع نامتعارف گازی در ایالات متحده به هزینه تولید منابع متعارف که منجر به کاهش واردات فعلی گاز طبیعی این کشور شده، احتمالاً این موضوع درآینده نزدیک به ایجاد ظرفیت صادراتی نیز کمک میکند. این امر به نوبه خود سبب سمتگیری دوباره عرضهکنندگان سنتی گاز به آمریکای شمالی به بازار تقاضای روبهرشد- عمدتاً شرق آسیا- و تشدید رقابت میان عرضهکنندگان شده است.
گفتگوی شانا با سید حسین ایرانمنش در پی می آید:
در حالی که استفاده از سوختهای فسیلی هنوز در جهان فروکش نکرده است، سوخت گاز چه سهمی در آینده انرژی جهان خواهد داشت؟
پیشبینی افزایش سهم گاز طبیعی در تقاضای انرژی جهانی از 21.3 درصد کل تقاضای انرژی در سال 2013 (معادل 2901 میلیون تن) به 23 درصد در سال 2040 (معادل 4239 میلیون تن) با وجود کاهش سهم مجموع سوختهای فسیلی از 81 درصد تقاضای انرژی جهانی به 75 درصد در سال 2040 بیانگر تاکید نقش فزاینده گاز طبیعی در تامین تقاضای انرژی جهانی است. این افزایش اهمیت در شرائطی است که پیشبینیمی شود سهم زغالسنگ و نفت خام با روند کاهش روبرو خواهد بود. در کنار این امر، برخلاف روندی که افزایش تقاضای نفتی آتی جهان را منحصر به کشورهای غیرسازمان همکاری اقتصادی و توسعهOECD)) می کند، تقاضا برای گاز طبیعی در جغرافیای وسیع تری از جهان وجود دارد. به عبارت دیگر، مثلاً اگر اروپا سهم چندانی در افزایش تقاضای نفتی آینده جهان نخواهد داشت، در حوزه گاز طبیعی با افزایش تقاضا روبرو خواهد بود که عمدتاً به دلیل کاهش تولید داخلی این منطقه خواهد بود. در این شرائط، کشورهایی که سهم بالاتری در ذخیره و عرضه جهانی گاز طبیعی داشتهباشند، نقش برجستهتری در بازار انرژی و به تبع آن استفاده از مزایای راهبردی عرضه گاز خواهند داشت.
جی یی سی اف می تواند چه نقشی در کاهش آلودگی هوا از طریق اصلاح سبد سوخت ایفا کند؟
در ٣٥ سال گذشته جهان حدود یک تریلیون بشکه نفت مصرف کرده است و در همین دوره بیش از یک تریلیون بشکه نفت اثبات شده جدید کشف شده و میزان ذخیره نفتی که از نظر فنی میتواند استخراج شود، در سال 2014 معادل 2.5 برابر سال ١٩٨٠ است. اما در این زمینه، مولفه مهمی ظاهر شده که بر روند مصرف انرژیهای فسیلی تاثیرگذاشته و جهان را بیش از آن که از پایان نفت نگران کند، از عواقب استفاده از منابع فسیلی انرژی برحذر می دارد. نگرانی این است که اگر همه انرژی فسیلی موجود بخواهد مصرف شود، میزان 2.8 تریلیارد تن CO2 منتشر خواهد شد که یک تریلیارد بیش از حدنهایی لازم برای جلوگیری از گرم شدن کره زمین (بیش از ٢ درجه ) است و ٦٠ درصد انتشار گازهای گلخانهای مربوط به زغالسنگ است. طبعیتاَ این امر دو نتیجه کلی را در بردارد؛ نخست، لازم است که به رغم تفاوت در تقاضای حاملهای مختلف منابع فسیلی، تقاضای کلی آنها کاهش یابد و دوم، از بین منابع فسیلی مورد استفاده باید منبعی در کانون استفاده قرار گیرد که دارای نرخ انتشار CO2 کمتری باشد. در این شرائط اگر اراده لازم برای کنترل خطرات مشکل جمعی بشری – انتشار کربن و آلودگی محیط زیستی- وجود داشته باشد، قطعاً لازم است که گذار از زغالسنگ و نفت به گاز طبیعی با جدیت بیشتری پیگیری شود. بویژه این که در شرائط کنونی قیمت حاملهای انرژی فسیلی، امکان سرمایهگذاری سنگین در زمینه توسعه انرژیهای نو تجدیدپذیر با تردیدهای جدی روبرو شده است.
آیا گاز شیل برای جی یی سی اف رقیب جدی است؟
برخلاف بازار نفت، هزینه تولید نفتهای نامتعارف در آمریکای شمالی نیز به رغم پیشرفتهای فنی هنوز بالاتر از تولید منابع نفتی متعارف بویژه در خاورمیانه بوده و روند توسعه آن به شدت به قیمت جهانی نفت کشش دارد، هزینه تولید منابع نامتعارف گازی در ایالات متحده تا حد زیادی به هزینه تولید منابع متعارف نزدیک شده است که این امر منجر به کاهش واردات فعلی گاز طبیعی این کشور شده و احتمالاً درآینده نزدیک به ایجاد ظرفیت صادراتی نیز کمک میکند. این امر به نوبه خود سبب سمتگیری مجدد عرضهکنندگان سنتی گاز آمریکای شمالی به بازار تقاضای روبهرشد- عمدتاً شرق آسیا- و تشدید رقابت بین عرضهکنندگان شده است.
به نظر شما گاز شیل میتواند در بازار به قیمتهای گاز طبیعی فشار بیاورد؟ همانطور که نفت شیل به بازارهای نفت متعارف فشار وارد کرد و قیمتها را تحت تاثیر قرار داد.
در اثر تجاری شدن گاز نامتعارف بر عرضهکنندگان گاز متعارف فراتر از تولید در ایالات متحده و توسعه تجاری شدن منابع نامتعارف در دیگر کشورهای دارای این نوع ذخیره گازی، کاملاً در ابهام قرار دارد. زیرا زیرساختهای فنی، سیستم حقوقی و خدماتی، مشکلات زیستمحیطی و منابع آبی لازم برای توسعه این منابع شیل در دیگر نقاط جهان به مانند ایالات متحده فراهم نیست و طبیعتاً با هزینه تولید بالاتر از هزینه تولید منابع متعارف صورت خواهد پذیرفت. به سخن دیگر، روند تولید گاز شیل در فراتر از ایالات متحده- نظیر چین، هند، اتحادیه اروپا و ...- حالت تدریجی داشته و به مانند ایالات متحده انقلابی نخواهد بود. این امر سبب می شود که اثرگذاری این تولید منابع نامتعارف گازی بر بازار کشورهای GECF نیز روند تدریجی داشته باشد. البته لازم است که بیان شود که منابع نامتعارف گازی الزاما گاز شیل نبوده و باید منابع CBM و Tight Gas نیز در تحلیلها مد نظر قرار گیرد.
جی یی سی اف در همگرایی سیاسی اعضای این مجمع چه نقشی می تواند ایفا کند؟
در ادبیات نظری سنتی همگرایی نظیر ادبیات میترانی و کارکردگراها، برخی بر این باور بودند که تقویت همکاری در حوزه های اقتصادی میتواند منجر به تسری (Spill Over) همکاری اقتصادی به همکاریهای سیاسی و امنیتی شود. امروزه به دلیل برجستهشدن اهمیت تاثیر هویتهای سیاسی در تعیین منافع در پرتو توسعه نظریه سازهانگاری در ادبیات همگرایی بینالمللی، نمیتوان به روشنی به توسعه همکاریهای سیاسی میان اعضای GECF به دلیل صرفاً همکاری در زمینه اقتصادی گاز و فقدان هویتهای سیاسی همگرا باور داشت.
گفتگو از: رویا خالقی
نظر شما