ترامپ پس از به قدرت رسیدن و در طول بیش از 9 ماه گذشته نیز، همه تلاش خود را برای خروج از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و بایگانی کردن آن به کار بست که آخرین آن، تحرکات سیاسی و رسانهای دو ماه اخیر بود.
ترامپ در ماههای اخیر تلاش کرد با برپا کردن هیاهو و جوسازی، شرایط سیاسی بینالمللی بهویژه واکنش متحدان اروپایی، سازمانهای بینالمللی و همچنین ایران را در مقوله برجام، مورد سنجش قرار دهد و میزان همراهی آنها را بررسی کند، اما واکنشها بر خلاف نظر ترامپ، بسیار شدید و تند بود.
هرچقدر ترامپ مواضع تندتری علیه برجام اتخاذ کرد، حمایت از برجام از سوی منابع تاثیرگذار و تعیین کننده بهویژه اتحادیه اروپایی و قدرتهای اروپایی بیشتر شد.
در آمریکا نیز با وجود لابی فعال و گسترده اسرائیلی و عربی، تلاشهای ترامپ حمایتی را حتی در سطح نهادهای تصمیمگیر مانند کنگره در پی نداشت و کنگره جمهوری خواه آمریکا نیز نتوانست راهی برای اقدام مستقیم ترامپ در مسئله برجام ایجاد کند.
واقعیت این است که پایههای برجام آنقدر سفت و محکم گذاشته شده و تضمینهای بینالمللی مانند قطعنامههای شورای امنیت و مهمتر از آن اراده بینالمللی بر آن قرار دارد که فرد قدرتمندی مانند رئیس جمهوری آمریکا نیز در مقابل آن مجبور به کرنش است و این یک پیروزی بزرگ برای ایران است.
سخنان ترامپ نشان از عجز و ناتوانی وی در مقابل برجام بود، شاید همین مسئله سبب شد که نخست ترامپ موضوع برجام را سرانجام از سر خود باز کرده و به کنگره محول سازد، شاید از آنجا فرجی برای ماجرا باز کند که البته نباید امید چندانی نیز به کنگره داشته باشد، دوم اینکه، ترامپ تلاش کرد ناکامی خود در مسئله برجام را با طرح موضوعهای دیگر از جمله تحریم سپاه جبران کند، مسئلهای که البته تازگی ندارد.
استفاده از واژههایی مانند خلیج عربی به جای خلیج فارس که چنین رفتاری در ادبیات رؤسای جمهوری آمریکا بیسابقه است نیز نشان از اوج عصبانیت ترامپ در ناکامی در مسئله برجام داشت.
به هرحال سخنان ترامپ از یک سو و واکنش جهانی به این سخنان نشان داد که برجام به مرحله تثبیت رسیده است و در عمل قدرت مانور آمریکا در مقابل آن پایین است، این پیام روشنی به دنیا دارد که از این پس میتوانند با اطمینان بیشتری با ایران همکاری کنند.
علیرضا سلطانی
کارشناس مسائل بینالملل
نظر شما