بهترین شرایط برای ایران رساندن گاز به اروپاست/ سوآپ؛ گامی مثبت در مسیری طولانی

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین با بیان اینکه DNA سیاست‌های ایران نفتی است نه گازی، گفت: رسانیدن گاز به اروپا، عمق قدرت استراتژیک و امنیت ملی ایران را آسیب‌ناپذیر کرده و صدور از طریق خطوط لوله موجبات امنیت جمعی کشورهای مسیر را فراهم می‌کند.

به گزارش شانا به نقل از ایلنا، فریدون برکشلی در ارزیابی تجارت گازی ایران اظهار کرد: در گذشته‌های دورتر، گاز جایگاهی در سبد مصرف انرژی کشور نداشت. نفت و فرآورده‌های نفتی، سهم غالب در سبد انرژی را داشتند. البته زغال‌سنگ هم جایگاه مهمی داشت. در حقیقت در دهه ۱۳۵۰ در گزارشی که دانشگاه استنفورد از بخش انرژی ایران تهیه کرده بود، نقش زغال‌سنگ را حتی فراتر از نفت دیده بود. پاره‌ای گزارش‌های سازمان برنامه و بودجه هم حکایت می‌کرد که زغال‌سنگ، منبع اصلی تأمین انرژی ایران بود و در کشفیات از نظر ارزش حرارتی سهم حتی بالاتر از نفت دیده شده بود.

توبیخ به‌خاطر اکتشاف گاز

وی ادامه داد: در سال‌های گذشته اکتشاف‌های گاز در ایران مورد اقبال نبود. کاوشگران صنعت نفت، اغلب گاز را در جست‌وجو برای نفت، پیدا می‌کردند و حتی در مواردی گروه اکتشافی توبیخ می‌شدند. در حقیقت پارس جنوبی ایران را وارد نقشه و معادلات گازی جهان کرد و دنیا و به‌ویژه کشورهای همسایه به برقراری روابط گازی با ایران علاقه‌مند شدند.

مقدار محدود مصرف داخلی و حجم بسیار بالای ذخایر گازی مرتباً این نظریه را تقویت می‌کرد که جمهوری اسلامی ایران در طول یک دهه به یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان گاز جهان تبدیل می‌شود. یکی از وزیران وقت نفت گفت که ایران در یک یا دو دهه آینده وزارت گاز خواهد داشت.

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین گفت: زمانی که قیمت جهانی گاز بسیار نازل بود، ایران که منابع سرشار نفتی داشت، انگیزه چندانی برای صادرات گاز، در مقام مقایسه با صادرات نفت نداشت. پس از پارس جنوبی هم انگیزه‌ای در ارتباط با صادرات گاز نداشتیم، اما قیمت جهانی گاز روند رو به رشدی داشت و به‌تدریج بحث گاز به یکی از مباحث جدی و کانونی عرضه و تقاضای انرژی تبدیل شده بود. نشانه‌های روشنی وجود داشت که آینده انرژی‌های فسیلی پس از نفت در صنعت گاز است.

عزمی برای صادرات گاز نبود

برکشلی تصریح کرد: نگرش جمهوری اسلامی نسبت به گاز درون‌گرایانه بود. درواقع اولین اقدام شورای عالی انقلاب در بخش انرژی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، لغو قرارداد صادرات گاز به شوروی سابق بود. استدلال شورای عالی انقلاب هم این بود که قیمت پایین است. هیچ‌گونه اقدامی هم برای مذاکره و اصلاح احتمالی صادرات گاز به آن کشور صورت نپذیرفت. در آن مقطع، برای همان گاز اندک صادراتی به شوروی هم، در عمل مصرفی وجود نداشت. البته در سال‌های پس از اکتشاف‌های پارس جنوبی، هم درباره صادرات گاز زیاد بحث می‌شد، اما در عمل عزم و برنامه مشخص و پیگیرانه‌ای برای عملیاتی کردن صادرات به‌صورت جدی رخ نداد.

چرا قد و قواره گاز ایران در بازار بین‌الملل کوتاه است؟

وی معتقد است اینکه نتوانسته‌ایم در قد و قواره و پتانسیل ذخایر گازی که داریم در بازارهای منطقه‌ای و بین‌المللی حضور داشته باشیم، به‌خاطر فقدان یک استراتژی و بسته جامع و خردمندانه انرژی است. وقت زیادی را روی مبحث خط لوله آسیایی مابین ایران، پاکستان و هند هدر دادیم، البته انتقال گاز به ترکیه موفقیت‌آمیز و بسیار دشوار انجام شد.

غیبت راهبرد گازی

برکشلی بیان کرد: فطرت صادرات گاز، امنیت‌طلب است. در شرایط تلاطم‌های مکرر با دیگر کشورها، اعتبار صادرکننده گاز خدشه‌دار می‌شود. قابلیت‌های ایران عمدتاً، بالقوه هستند. فاصله تبدیل آن به شرایط بالفعل، نیازمند بازتعریف بسته سیاست‌های انرژی و گازی جامع است. در غیاب تدوین و طراحی راهبردی ۲۰ ساله، همراه با سازوکارهای متناسب از بابت سرمایه، فناوری، امنیت عرضه و ایجاد برند، نمی‌توانیم امیدوار باشیم.

نگاه نفتی به گاز

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین توضیح داد: یکی از دلایلی که ایران را در رقابت گازی منطقه‌ای عقب انداخت، فقدان شناخت کافی از بازار جهانی گاز و اهمیت راهبردی آن در همکاری‌های منطقه‌ای و جهانی بود. ما در ایران با نگاه نفتی به گاز نگاه می‌کردیم، در عرضه و صادرات نفت، زوایای امنیتی و استراتژیک نقش چندانی ندارد. ایران هم در بخش نفت، قواعد بازی را در طول چند دهه و گذار از فراز و نشیب‌های متعدد و دشوار، خوب آموخته است. نوعی انباشت تجربه و شناخت از بازار نفت در DNA سیاست‌های ایران وجود دارد. مثلاً در همین شرایط تحریم و فشارهای طاقت‌فرسا، کاری که کارشناسان نفتی ایران انجام می‌دهند، کشور دیگر برای نمونه ونزوئلا قادر به انجام آن نیست، البته هزینه دارد، اما در هر صورت در چارچوب شرایط سخت موجود صحبت می‌کنیم.

DNA سیاست نفتی ایران گازی نیست

وی با بیان اینکه امروز رشد قیمت جهانی نفت منبعث از رشد مصرف گاز ‌و بلکه زغال‌سنگ است، افزود: ما چنین تجربه و تبحری به‌طور مطلق در تجارت گاز نداریم. تجربه گازی ایران بیست سال عمر دارد. ما حتی ارزیابی از ساختار عرضه و تقاضا و چگونگی عملکرد شدت انرژی کشور هم نداشتیم. دیپلماسی گاز و اهمیت و جایگاه گاز در تحکیم امنیت ملی، مقوله‌ای ناشناخته و نامأنوس بود. ما امنیت ملی در ارتباط با گاز را کاملاً داخلی ارزیابی کردیم. به این معنا که کوشیدیم با همگانی‌سازی مصرف داخلی گاز، نفت‌ خام بیشتری برای صادرات داشته باشیم.

برکشلی در ادامه به موضوع توافق سوآپ گازی بین ایران - ترکمنستان - آذربایجان پرداخت و گفت: توافق سوآپ گاز بین ایران و ترکمنستان مربوط به دهه ۱۳۹۰ است. سوآپ گازی میان کشورهای مختلف در حال اجراست. کانادا و آمریکا یکی از اولین قراردادهای سوآپ گاز را بین خود دارند. ایران یکی از گسترده‌ترین و قوی‌ترین شبکه‌های خطوط لوله انتقال گاز و البته نفت‌خام و فرآورده را دارد. از این بابت ایران در خاورمیانه مقام اول است. اگرچه خطوط لوله فرسوده شده‌اند و دچار ریزش و آلودگی محیط و هوا هستند، در هر صورت موجودند و مورد استفاده قرار دارند، اما برای مرمت سرمایه‌گذاری زیادی لازم است.

سوآپ؛ گامی مثبت در مسیری طولانی

به گفته وی، این سوآپ هرچند در بعد اقتصادی ارزش افزوده اندکی دارد و کاری در مسیر صادرات گاز ایران انجام نمی‌دهد و بی‌شک قدم در مسیر راهی طولانی و پرمخاطره است، اما احیای آن یک قدم مثبت هست. کل مقدار سوآپ گاز ۵ میلیون مترمکعب است که در مقایسه با ۸۰۰ میلیون مترمکعب تولید و مصرف داخلی ناچیز است. قرارداد پیشین سوآپ که توسط یکی از وزیران پیشین نفت ملغی شد بیش از سه برابر این حجم بود، اما در هر حال اگرچه گامی مثبت اما با شرایط مطلوب خیلی زیاد فاصله دارد.

چرا همکاری با اکو مهم است؟

رئیس دفتر مرکز مطالعات انرژی وین تأکید کرد: همان‌طور که صحبت شد، ترانزیت ۵ میلیون مترمکعب گاز طبیعی در روز برای ما درآمدی نیست. درواقع در گذشته میزان سوآپ گاز ترکمنستان از مسیر ایران بیش از این بود. البته در آن زمان قیمت نفت بالای ۱۰۰ دلار برای هر بشکه بود و مشکلات صادرات نفت هم با اکنون خیلی تفاوت داشت، بنابراین درآمد ترانزیت ناچیز به حساب می‌آمد.

اکنون هم خیلی کم است، اما در شرایط کنونی هرگونه تعامل منطقه‌ای برای ایران خیلی حساس و مهم است. تعامل با کشورهای سازمان منطقه‌ای اکو خیلی اهمیت دارد. هر سه کشور عضو اکو هستند. ایران تاکنون از ظرفیت‌های اکو که در دوره‌ای حتی بحث اتحادیه انرژی اکو هم مطرح بود، بهره‌برداری نکرده است. درواقع اتحادیه انرژی به معنای گاز، برق و فرآورده‌های نفتی، بنابراین تصور بنده این است که این ترانزیت ارزش ‌و بار سیاسی بالاتری دارد.

شجاع باشیم و اروپا را خیلی جدی بگیریم

وی اظهار کرد: صادرات گاز به اروپا هنوز هم خیلی دور از دسترس نیست. فرصت‌های اندکی در افق وجود دارد، اما نیازمند تصمیم‌های شجاعانه و مهمی است. اروپا به‌شدت به‌دنبال متنوع‌سازی منابع تأمین گاز دریافتی است. اعتبار روسیه به‌عنوان یک تأمین‌کننده قابل اعتماد تا حدی خدشه‌دار شده است. منابع عرضه مهم دیگری هم وجود ندارد.

برکشلی یادآور شد: در هر حال صادرات گاز به اروپا به سرمایه‌گذاری و فناوری نیاز دارد. همکاری پایدار با دنیا و کشورهای مصرف‌کننده نیز خیلی اهمیت دارد. هرچند هم‌زمان افزایش تولید هم لازم داریم اما تراز گازی ایران هم‌اکنون منفی است و ما واردکننده خالص گاز شده‌ایم.

وی تأکید کرد: به هر روی بهترین شرایط برای ما رسانیدن گاز به اروپاست. رساندن گاز به اروپا، عمق قدرت استراتژیک و امنیت ملی ایران را آسیب‌ناپذیر کرده و صدور از طریق خطوط لوله موجبات امنیت جمعی کشورهای مسیر را فراهم می‌کند، به‌طوری که امنیت و ثبات ملی کشور ما به امنیت و ثبات جمعی کشورها تبدیل می‌شود؛ شرایطی که امروز روسیه از آن بهره‌مند است. همان‌گونه که اکنون اروپا از فشار آمریکا بر مسکو، حمایت نمی‌کند.

۱۱ کشور از گاز روسیه در یک مسیر طولانی استفاده می‌کنند و به آن وابسته‌اند. چنین هدفی هنوز برای ایران قابل تحقق و دست‌یافتنی نیست که لازم است سازوکار آن فراهم شود. ایران برای صادرات گاز به اروپا مسیرهای ترکیه و دریای خزر را در اختیار دارد. در دریای خزر هم پتانسیل‌های قدرتمندی برای گاز در اختیار داریم.

کد خبر 449811

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =