تنگ‌بیجار؛ ردپای مردان نفت در مرزهای سخت‌گذر

از دل زاگرس تا مرز ایران و عراق، جایی میان کوه و مه، مردانی زندگی و کار می‌کنند که مأموریت‌شان رساندن گرمای گاز به خانه‌های مردم است. تنگ‌بیجار، تنها مخزن گازی توسعه‌یافته غرب ایران، روایت رنج، خطر و ایستادگی کارکنانی است که در سخت‌ترین شرایط، شعله زندگی را زنده نگه می‌دارند.

به گزارش شانا، پای کارکنان صنعت نفت تا مرزهای دور و نزدیک امتداد دارد؛ گاهی از دریا تا قطر و عربستان، گاه از سمت خشکی تا میان کوه‌ها و کوهپایه‌هایی که ایران و عراق را به هم وصل می‌کند. این خاصیت نفت است که نه زمان می‌شناسد و نه مکان؛ موقعیت جغرافیایی مخازن نفت و گاز سرنوشت زیست اجتماعی - اقتصادی کارکنان را تعیین می‌کند و می‌تواند قرعه روزهای سخت و بی‌هیاهوی اقماری را تا سترگ کوه‌های مرزی و اعماق تنگه‌ای که رشته‌های کوه‌های سرفراز آن را در آغوش گرفته‌اند، بکشاند؛ نامش تنگ‌بیجار است به نشانی مخزن گازی.

تنها مخزن گازی توسعه یافته غرب ایران

تنگ‌بیجار تاکنون تنها مخزن گازی توسعه‌یافته در غرب ایران است که شکل‌گیری منطقه عملیاتی هم‌نام خود را رقم زده است. شناسنامه‌اش سابقه اکتشاف را دهه ۴۰ نشان می‌دهد. همان ایام نتایج لرزه‌نگاری، گواه بر وجود ذخایر گازی در این نقطه از غرب و بهانه‌ای شد تا برای رسیدن به گاز و ایجاد تأسیسات عملیاتی که سازوکار استخراج گاز را فراهم کند، تپه‌ها و کوه‌های برافراشته‌اش تا جایی خراشیده و هموار شوند تا در نهایت، فاز نخست این منطقه گازی سال ۱۳۸۶ در یک گودی محاصره در کوه‌ها و صخره‌های بلندقامت شکل گیرد که چشم‌انداز آن هلال کمانکوه و اطراف آن رشته کوه‌های بلند قامتی است که ردِآنها تا دوردست آبی آسمان پیداست. این مرکز روزانه حدود ۷ میلیون متر مکعب گاز را فرآورش و راهی پالایشگاه گاز ایلام می‌کند.

ورود با کارت تردد مجاز

از تهران به سمت ایلام حرکت می کنیم، رسیدن به منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار چندان آسان نیست. جاده خروجی شهر را تا جایی ادامه می‌دهیم که هنوز ردی از جنگل‌های بلوط در دو طرف جاده پیداست. نشانه‌هایی برای ادامه راه تا سه‌راهی «جندالله» همراه ما هستند. از این نقطه، حرکت به‌سوی مرز ایران و عراق آغاز می‌شود؛ منطقه‌ای ممنوعه که ورود به آن تنها با هماهنگی نیروهای مرزبانی و صدور کارت تردد مناطق ممنوعه ممکن است؛ کارت‌هایی سبزرنگ با مهر بزرگ قرمزرنگ و هولوگرامی که وسط آن نوشته شده: کارت تردد منطقه ممنوعه غرب.

همین کارت‌ها نشان از حساسیت موقعیت جغرافیایی و راهبردی و ویژگی‌های خاص تولید در این منطقه دارند؛ جایی که رد جنگ با مین‌ها و سنگرهای آشکار و پنهان به جا مانده در دل کوه و زمین و یادبود شهدا در دشت‌ها و بلندی‌های آن باقی مانده است. رشته‌کوه‌های سربلند زاگرس حاضر در نقطه مرزی ایران و عراق نیز همچنان ناظر و شاهد جنگ‌های مختلف، از جمله جنگ ۱۲ روزه صهیونی در این خطه‌اند.

با گذر از دژبانی اول مرزبانی میمک و طی حدود ۴۵ کیلومتر، به نخستین نقطه مرزی می‌رسیم. عبور از این منطقه به آسانی و خوش‌وبش با مرزبانان انجام می‌شود که در محوطه‌ای فنس‌کشی‌شده در حال حفاظت هستند. هرچه پیش‌تر می‌رویم، مسیر پر پیچ‌وخم‌ترمی‌شود و ریزش کوه در بخشی از مسیر، از خطرناک و ناامن بودن آن به‌ویژه در فصل بارندگی حکایت داردکه روزانه باید سنگ‌های جاده را جابه‌جا کنند تا مسیر بسته نشود.

پیچ و خم‌ها تا رسیدن به مقصد آزاردهنده است. عبور از پل‌های رودخانه «تلخاب» و «گدارخوش»، ما را به دومین دژبانی منطقه مرزی تنگ‌بینا هدایت می‌کند؛ جایی که پلاک‌ها و خودروهای نفتی‌ها آشنا هستند و با وجود کارت‌های تردد، معطلی چندانی در عبور وجود ندارد. اما تردد شبانه در این مسیر ممنوع است، مگر در شرایط اضطرار و با هماهنگی و صدور مجوز ویژه.

تأسیسات در بام غرب ایران

جاده را تا جایی بالا می‌رویم که در محدوده مسیر میدان گازی تنگ‌بیجار قرار می‌گیریم، جاده‌ای اختصاصی که صنعت نفت آن را برای دسترسی به تأسیسات گازی منطقه احداث کرده و چاه‌های گازی شماره ۳, ۵, ۸, ۹, ۱۱ و ۱۴ در کنار مسیر جاده، نشان از ذخایر عظیم در این مسیر دارد و طی آن دکل مخابراتی ۱۱۴۵ بر فراز کوه کاوران در ارتفاع ۱۱۴۵ متری از سطح دریا با مسیر دسترسی سخت و کوهستانی، نمادی دیگر از سختکوشی نفتی‌ها برای تولید زمستانی در غرب کشور است. جاده‌های پر پیچ و خم با پهنای کم که در نقاطی همجوار با پرتگاه‌های عمیق است، ما را تا بام غرب ایران بالا می‌برد تا پس از آن از دل کوه‌ها در گودی یکی از تپه‌ها در ۱۰ کیلومتری نوار مرزی ایران و عراق و ۵۰ کیلومتری غرب ایلام سرانجام به تأسیسات منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار می‌رسیم. این منطقه از طریق رشته کوه‌ها با عراق هم مرز است و همین ماهیت سبب اهمیت و حساسیت ویژه و بیشتر با تعداد بالای نیروهای

حسین  جعفری، افسر ارشد حراست ۴۶ ساله این منطقه به وجود بیش از چندصد نیروی نگهبان و حراست در این بخش اشاره می‌کند که عهده‌دار کار حفاظت از چاه‌ها هستند و موقعیت برخی چاه‌ها دورافتاده و شرایطی ویژه دارد: در محوطه منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار، واحدهای مختلف ترابری، خدمات کالا، درمانگاه، کارگاه تعمیرات (خط ابزار دقیق و مکانیک برق)، انبار کالا، واحد بهـــداشت، ایمنـــی و محیـــط‌زیست (اچ‌اس‌ای) با ماشین‌آلات همیشه آماده اطفای حریق، ساختمان اداری و حراست و مسجد به چشم می‌خورد.

خطر مرگ با گازترش تنگ بیجار

عجیب نیست که رد تلاش کارکنان صنعت نفت تا این نقطه نیز کشیده شده؛ جایی که فعالیت شبانه‌روزی در جریان است تا گرمای زمستان، برای مردم غرب ایران لرزان و ناپایدار نباشد. اینجا، کار نه فقط یک وظیفه، بلکه تعهدی انسانی است که در سرمای کوهستان، گرمای زندگی را زنده نگه می‌دارد. کارکنان حاضر در این تأسیسات به چند دسته تقسیم می‌شوند. کارکنان بومی اهل ایلام روزانه در این مسیر در رفت و آمد هستند و مسیر تردد ۷۰ کیلومتری تا ایلام و برعکس را روزانه با ۴ اتوبوس اختصاصی منطقه طی می‌کنند. سهم جمعیت ۱۰۰ نفری که به‌صورت اقماری، هفت روز کار و هفت روز استراحت می‌کنند، از زندگی و کار در این منطقه، کانکس‌هایی است که در نزدیکی روستای گنجوان در۱۲ کیلومتری از تأسیسات است که زمستان‌ بسیار سرد و تابستان‌ داغ دارد. البته گفته می‌شود احداث کمپ مناسب برای این نیروها در دستور کار قرار دارد.

ماهیت کار به ویژه در شکل اقماری آن فقط به دوری از خانواده خلاصه نمی‌شود و کار در اینجا در مقایسه با دیگر مناطق نفت و گاز بسیار پرخطرتر است. نخستین ریسک کاری آن نوع گاز مخزن تنگ‌بیجار است که یک دم و بازدم برای مرگ و از دست رفتن با آن کافی است. خاصیت سمی بودن (غلظت بیش از ۳ درصدی گاز سولفید هیدروژن) و فشار بالای گاز مخزن سبب به تأخیر افتادن بهره‌برداری از این مخزن شد که برداشت از نخستین چاه نتیجه داد، اما حین اقدام‌ها و همزمان با تکمیل و راه‌اندازی تأسیسات منطقه، چاه دوم منفجر شد و حریق، سال‌ها کار در این محدوده را تعطیل کرد. در نهایت افت فشار گاز در خط شبکه سراسری غرب به‌عنوان آخرین نقطه، سبب شد مقدمات بهره‌برداری مجدد از این منطقه سال ۱۳۸۱ در دستور کار قرار گیرد و از سال ۱۳۸۶ شاهد فعالیت دوباره آن باشیم.

داراب امیری، جانشین رئیس منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار که سابقه ۳۱ سال خدمت در صنعت نفت را در کارنامه خود دارد، با اشاره به تولید روزانه هفت میلیون مترمکعب گاز، آن را در تقویت شبکه سراسری مؤثر خوانده و درباره یکی از خطرهای کاری در اینجا به گاز H۲S که به ۳۶ هزار ppm می‌رسد، اشاره می‌کند و می‌گوید: طبیعی است که تنفس لحظه‌ای این گاز می‌تواند هر موجود زنده‌ای را از بین ببرد و شاید در هیچ جای ایران حتی در عسلویه هم این نوع گاز را سراغ نداشته باشیم؛ از این‌رو در حوزه کاری ما اعم از بهره‌برداری تا تعمیرات و دیگر اقدام‌ها، ایمنی و اچ‌اس‌ئی اهمیت زیادی دارد.

وی ادامه می‌دهد: هر فعالیتی باید با دقت انجام شود تا برای کارکنان مشکلی پیش نیاید. این مساله به ویژه در تعمیرات اساسی سالانه با حساسیتی خاص همراه است و در تعمیرات چند ماه پیش که برای آمادگی فصل سرما انجام شد، کارکنان با استفاده از کپسول و ماسک اکسیژن توانستند بخش‌های اصلی و اساسی کار را به ثمر برسانند. به گفته امیری، آچار به دست بودن با آن تجهیزات و وسایل سنگین کاری دشوار است و حتی خانواده‌های ما نیز از این ریسک کاری اطلاع ندارند.

وقتی به اینجا می‌رسم، گفته می‌شود تعمیرات اساسی تأسیسات گازی منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار به‌تازگی به پایان رسیده؛ عملیاتی دشوار که حاصل تلاش بی‌وقفه نیروهای متخصص منطقه و پشتیبانی واحدهای ستادی بوده است.

در این پروژه، بیش از ۵۰ هزار نفر - ساعت کار صرف شده است؛ مجموعه‌ای از فعالیت‌های فنی و تخصصی که شامل توپ‌کرانی خطوط انتقال گاز و میعانات، آماده‌سازی و رنگ‌آمیزی لخته‌گیرها، تعمیر، نوسازی و روان‌کاری شیرآلات، جوشکاری و تعویض بخش‌های آسیب‌دیده خطوط لوله، بازرسی و تعمیر مشعل‌ها، کالیبراسیون تجهیزات ابزار دقیق فشار و دما، تست عملکرد سیستم‌های ESD در واحدهای TCF و ISF و سرویس‌کاری تجهیزات برقی از جمله ترانس‌ها، بریکرها و سکسیونرها بوده است.

تمام این اقدام‌ها با یک هدف مشترک انجام شده‌اند: افزایش قابلیت اطمینان تأسیسات و تضمین پایداری تولید گاز در تنها میدان گازی فعال غرب کشور.

رونق در تنگ‌بیجار

میدان گازی تنگ‌بیجار را در حالی پشت سر می‌گذاریم که فعالیت‌های توسعه‌ای آن نیز با جدیت در حال انجام است. به گفته امیری،جانشین رئیس منطقه، در فاز دوم توسعه این میدان، تولید روزانه گاز به ۱۱ میلیون مترمکعب می‌رسد. هم اکنون، یکی از چاه‌ها با افزایش تولید یک میلیون مترمکعب وارد مدار شده و با بهره‌برداری از سایر چاه‌ها، این مقدار تولید تا زمستان امسال به سقف مورد نظر می‌رسد.

فرشید یاری، ناظر طرح توسعه میدان گازی تنگ‌بیجار، جزئیات بیشتری از طرح توسعه این مخزن ارایه کرده و می گوید: پیمانکار این طرح که پارسال انتخاب شد، هم‌اکنون مشغول فعالیت است. چاه شماره ۱۴ همان سال وارد مدار شد و تا پیش از آغاز فصل سرما، آمادگی لازم برای بهره‌برداری از ۶ چاه دیگر نیز وجود دارد.

بر اساس برنامه‌ریزی‌ها، تا اواسط سال آینده، نزدیک به ۴ میلیون مترمکعب دیگر به ظرفیت تولید افزوده می‌شود. همچنین برای چاه‌های شماره ۱۳ و ۱۵، مناقصه برگزار و پیمانکار آنها مشخص شده است. پیمانکار دو چاه دیگر نیز مهر انتخاب و تا از ابتدای ماه آینده، فعالیت‌های عمرانی مربوط به چاه‌های باقی‌مانده آغاز شود.

مین‌هایی که جان می‌گیرند

حساسیت دیگر کار در تأسیسات عملیاتی تنگ‌بیجار، فعالیت در منطقه‌ای با سابقه جنگ تحمیلی هشت ساله است که رد مین‌ها هنوز در نقاط مختلف آن پیداست و طبق توضیحات امیری، گروه‌های مین روبی همچنان در این مناطق در حال پاکسازی و خنثی کردن مین‌ها هستند تا از بروز حادثه پیشگیری کنند. در هفته‌های اخیر در طول کار تعدادی مین پیدا شده است که عکس‌های آن با گوشی گرفته شده‌اند.

نکته نگران‌کننده در توضیحات او این است که مین‌های باقیمانده از دوران جنگ با کوچکترین بارش باران به شکل رونده از کوه‌ها حرکت می‌کنند، بنابراین هر نقطه‌ای از منطقه ممکن است آلوده باشد. مین‌هایی که برخورد تجهیزات پشتیبانی و لودر و بولدوزر با آن، خطر بالقوه برای کارکنانی است که برخی از آنها جان خود را از دست داده‌اند. تمام این موارد حفاظت و نگهداشت از تأسیسات و خطوط لوله را هم پراهمیت‌تر، حساس‌تر و ویژه‌تر از دیگر مناطق نفت و گازی صنعت نفت در کشور کرده است.

شهرام همتیان، رئیس اچ‌اس‌ئی منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار به نکات مهمی درباره حساسیت مخازن، خطوط لوله و حتی نفرات شاغل در این نقطه جغرافیایی اشاره می‌کند، از جمله آنکه با شرایط و حساسیت در منطقه تنگ‌بیجار و تعداد چاه‌ها تمهیدات خاصی در نظر گرفته شده است. همکاران او با جمعیت ۴۲ نفری در دونوبت کاری در حال فعالیت هستند و با توجه به بالا بودن فشار گاز تولیدی برای خنثی سازی مدام از نیتروژن استفاده می‌شود تا محیط از فضای گازهای خطرناک دور باشد. در بخش ایمنی نیز مسئولیت رصد سایت را عهده‌دار هستند و افزون بر آن معمولاً از چاه‌ها یا موقعیت‌های جدید بازدید می‌کنند. در کنار آن از رصد و نگهداری محیط زیست و جمع‌آوری تجهیزات به‌عنوان ناظر در این منطقه کوهستانی با شرایط زیست محیطی و جانوری خاص که گونه‌های مختلف از شغال تا بزکوهی و روباه و... را در خود دارد، غافل نماندند و حتی در ۱۲ مورد اطفای آتش جنگل‌های منطقه پای کار بودند.

شهرام کاظمی، کارشناس ارشد حفاظت فنی منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار مشکل مهم دیگر در این حوزه را خوردگی بالای خطوط لوله می‌داند که هرساله و به صورت مستمر و مداوم و براساس پروتکل‌های مشخص و استانداردهای مربوطه در حال ضخامت‌سنجی هستند و با مقایسه اطلاعات ماقبل آن در دستور تعمیر و بازرسی قرار می‌گیرند.

او از مسافت ۴۰ کیلومتری خطوط لوله این تأسیسات تا پالایشگاه گاز ایلام به بازرسی هر سه ماه یک بار آن می‌گوید که در مسیری خطرناک و گاه سخت‌گذر قرار دارد و با ریزش کوه، خطر مین و دیگر موارد همراه است.

زندگی در نقطه دورافتاده مرزی

آنچه مشخص است کار و زندگی در این نقطه دور افتاده مرزی به دلیل خطرها و ویژگی‌های خاص مخزن گازی و نوع کار دشوار است؛ به ویژه برای جامعه ۱۰۰ نفری کارکنان اقماری آن که رنج دوری از خانواده و شهر و دیار هم سختی آن را بیشتر می‌کند. کارکنانی که از شهرهای دور از مشهد تا کرج و سنندج در این گوشه دور فعالیت دارند و بعد از فراغت از کار سخت وقتی به کانکس‌های خود در روستای همجوار می‌روند تنها تفریح آنها به پیاده‌روی در دل کوه و بیابان خلاصه می‌شود و گاهی هم با دورهمی‌های شبانه جریان دارد. آنها مدل اقماری ۱۴ روز کار و ۱۴ روز استراحت را تجربه کرده‌اند و اکنون از مدل هفت - هفت رضایت بیشتری دارند.

با این حال مجموعه این عوامل سبب شده کارکنان تمایل به مهاجرت از اینجا به ستاد در کرمانشاه داشته باشند. البته در شرایط موجود هم این منطقه مثل دیگر مناطق عملیاتی صنعت نفت با کمبود نیروی انسانی مواجه است. حمید محمدی، جانشین تعمیرات منطقه آمار خروج نفرات از این بخش را رو به افزایش دانسته و از جمله دلایل آن را فریز شدن گریدها در این حوزه‌ها و شرایط سخت کاری در این منطقه می‌داند. کارکنان با طرح این موارد درخواست تغییر ساختار سازمانی را دارند که مدیرعامل شرکت بهره‌برداری نفت و گاز غرب از انجام تمهیدات آن تا پایان سال خبر می‌دهد.

کارکنان اقماری اگر چه در رسیدن مسافت ایلام تا منطقه  تنگ بیجار دشواری‌های مشترک را می‌گذرانند، اما از وضعیت پروازها هم گلایه دارند که به محض رسیدن به منطقه یا خانه باید دغدغه پیگیری بلیت رفت و برگشت را داشته باشند و با توجه به دو پروازه بودن برخی شهرها و مسیرها این مشکل مضاعف شده است. رنج‌های دیگر کارکنان اقماری همچون دیگر مناطق عملیاتی صنعت نفت مشترک است، مثل دوری از خانواده و غریبه شدن برای خانواده و نزدیکان. موضوع مشترک میان تمام کارکنان مشکل سقف حقوق است که کارکنان این منطقه هم از آن در امان نبوده‌اند و می‌گویند: سختی کار برای ما در این نقاط دورافتاده با سقف حقوق که کارکنان را از برخورداری حقوق طبیعی و حتی پاداش و مزایا هم محروم کرده و انگیزه کار را به پایین‌ترین سطح رسانده است. برای نگهداشت نیروی انسانی باید به فکر ارتقای منابع درآمدی آنها باشیم که این سلب حقوق برخلاف آن رویه است.

بازدید رو به پایان است. در مسیر پرپیچ‌وخم پاییزی، با شتابی بیشتر به سمت پایین حرکت می‌کنیم؛ هم‌جهت با اتوبوس‌هایی که ساعت ۷ غروب، کارکنان را راهی ایلام می‌کنند. برخی از آنها دستی برای خداحافظی بلند می‌کنند و برخی دیگر بی‌تفاوت، پرده اتوبوس را کنار می‌زنند تا از نگاه‌ها دور بمانند.  

بومی های منطقه

کارکنان بومی منطقه عملیاتی تنگ‌بیجار که از روستاهای اطراف این منطقه همچون گنجوان در بخش‌های خدمات، حسابداری و حراست مشغول به کار هستند، درخواست کار در بخش‌های فنی را دارند که می‌گویند برای شرایط کاری بهتر مدارک فنی و دانشگاهی مرتبط با نفت را دریافت کرده‌اند. خواسته دیگر آنها یکسان شدن مدل‌های قراردادی است تا با کار یکسان، دریافتی متفاوتی را شاهد نباشند. یکی از کارکنان بومی که پدرش از جانبازان دوران جنگ است، از نیروهای رسمی در بخش خدمات است که به شکل علی‌الحساب حقوق دریافت می‌کند، مثل بسیاری دیگر از کارکنان تبدیل وضعیت شده که از وزارت نفت درخواست تسهیل و تسریع در این زمینه را دارند. او با مدرک جوشکاری درخواست کار در بخش فنی را دارد.

منبع: هفته‌نامه مشعل

کد خبر 665562

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =