پیروزی نفتی ژاپن در لیبی؛ آغازی زیبا برای ژاپنی ها

ژاپن هزاره جدید را در حالی به تلخی آغاز کرد که در فوریه (بهمن ماه) سال 2000، حق اکتشاف و استخراج خود را در میدان نفتی "خفجی" واقع در منطقه بی طرف عربستان سعودی- کویت از دست داد. شرکت "عربین اویل" ژاپن حق اکتشاف و بهره برداری از این میدان نفتی را از سال 1957 داشته و به همین دلیل، از دست دادن چنین سرمایه بزرگ و طولانی مدتی، مسلما" تلخی آغاز هزاره را بیشتر نشان می دهد.

مشکل از آنجا آغاز شد که ژاپن که یکی از وابسته ترین کشورهای دنیا به شرکت های نفتی عربی و ایرانی است، حضور تمام عیار خود را در بازارهای بالادستی نفت از دست داد. با افزایش رقابت برای بدست آوردن منابع انرژی میان ژاپن و چین و نیز دیگر کشورها، دولت ژاپن و رهبران تجاری این کشور اکنون با تلاشی سخت به دنبال کسب پایگاهی مناسب در منطقه هستند. به گزارش "شانا"، پایگاه اینترنتی "ایژیا تایمز" در گزارشی جامع به بحث پیرامون چگونگی رسیدن ژاپن به این مرحله از رقابت انرژی در جهان پرداخته و چالش های پیش روی این کشور در کسب منابع طبیعی برای تضمین عرضه انرژی خود و پیروزی های که در این مسیر بدست آورده را به تصویر کشیده است. شاید یکی از مهم ترین قراردادهای موجود این کشور، امضای توافقنامه نفتی شرکت "اینپکس" در فوریه 2004 برای توسعه میدان بزرگ نفتی آزادگان در ایران باشد. هرچند، این قرارداد بواسطه برنامه هسته ای ایران و روابط این کشور با آمریکا و احتمال تحریم ایران از سوی سازمان ملل متحد با فشارهای بسیار شدید بین المللی رو به رو بود. علاوه بر قرارداد آزادگان، طی ماه های اخیر، توافقنامه ها و قراردادهای نفتی که کمتر از قراردادهای ایران بحث برانگیز بوده است نیز بین شرکت های ژاپنی و دولت هایی نظیر مصر، سودان و عراق نیز امضا شده است. با این حال، از این نکته نباید غافل شد که مهیج ترین قراردادهای نفتی ژاپن با دولت لیبی بوده است. در دوم اکتبر (10 مهر ماه) نتایج دومین دور مناقصه بین المللی برای حق اکتشاف و توسعه 26 حوزه نفتی در لیبی اعلام شد. بیش از شصت شرکت نفتی از سراسر دنیا در این مناقصه بین المللی به رقابتی سخت و فشرده با یکدیگر پرداختند. ذکر این نکته ضروری است که لیبی نهمین کشور بزرگ دنیا به لحاظ ذخایر نفتی است و بسیاری از میدان های غنی از نفت این کشور توسعه نیافته باقی مانده اند. در واقع، لیبی از نادر کشورهای نفتخیزی است که نتایج آخرین تحقیقات انجام شده در این زمینه برای این کشور، بسیاری از ناظران بین المللی را متعجب ساخته است. در همین راستا، شرکت های ژاپنی موفق شدند حق استخراج از 6 میدان عظیم نفتی در لیبی را از آن خود کنند. به گفته یک مقام رسمی ژاپنی، مناقصه های انجام شده در خصوص میدان های نفتی لیبی پس از آن که این کشور همزمان با لغو تحریم های بین المللی درهای خود را به روی شرکت های نفتی خارجی گشود، بسیار سخت و فشرده بود، "... اما ژاپنی ها برنده اصلی این بازی بزرگ بین المللی بودند." ... اما این که چگونه ژاپن توانست تمامی رقیبان بزرگ بین المللی خود را پشت سر گذاشته و چنین سهم بزرگی را در چنین کشور نفتخیزی که بسیاری از میدان های نفتی آن توسعه نیافته اند، بدست آورد، خود داستان جالبی دارد. در نخستین دور این مناقصات بین المللی که در ماه ژانویه (دی ماه) برگزار شد، تلاش ژاپن برای پیروزی بدون نتیجه باقی ماند. در همین زمان، 15 میدان یا حوزه نفتی لیبی علاوه بر 11 میدانی که در اختیار شرکت های آمریکایی قرار داشت، در اختیار شرکت های خارجی قرار گرفته بود. در این دور از مناقصات، تمامی پیشنهادهای ژاپنی ها رد شد. نتایج این مناقصه شوک شدیدی به برخی از رهبران تجاری ژاپن وارد آورد، چرا که بسیاری از آنها از پیش از برگزاری مناقصه، پیروزی خود را جشن گرفته بودند. با اعلام این خبر، شرکت های ژاپنی تصمیم گرفتند با بازنگری در اهداف خود، راه های جدیدی را برای رسیدن به هدف اصلی که همانا یافتن پایگاه مستحکم عرضه نفت در منطقه است، امتحان کنند. در مناقصات انجام شده در ماه ژانویه، شرکت های نفتی ژاپنی بیشتر تمایل به کارهای فردی داشته و در نتیجه، جداگانه در مناقصه یادشده شرکت کردند. شاید به همین دلیل این احساس و تفکر در رهبران و مقامات رسمی لیبی ایجاد شد که منابع مالی پشت هریک از این شرکت ها کوچک تر از آن است که بتواند چنین میدان عظیم نفتی را به بهره برداری برساند. گفتنی است که با این اقدام، شرکت های ژاپنی حتی این احساس را نیز به مقامات لیبیایی القا کردند که آنها بیشتر از آن که تعهدی نسبت به شکوفایی اقتصادی- اجتماعی لیبی در بلند مدت داشته باشند، تنها علاقمند به اجرای قراردادهای تجاری هستند که این امر نیز هیچ گونه تعهدی را برای آنها در هیچ زمینه ای بوجود نمی آورد. به همین دلیل، این کار آنها نتوانست اعتماد و اطمینان مقامات لیبی را جلب کند. با این حال، شرکت های ژاپنی در سال جاری میلادی (2005)، با بازنگری در استراتژی خود، روش های جدیدی را یافتند که در این زمینه می توانست بسیار موثرتر عمل کند. در واقع، دست اندرکاران امور این بار دریافتند که بهتر است به جای یکه تازی در این میدان، گروهی عمل کرده و گروه خود را در مناقصه های بین المللی شرکت دهند. برخی از این شرکا، شرکت های ژاپنی و برخی دیگر شرکت های اروپایی بودند که آنها نیز بار نخست در مناقصه ها شکست خورده بودند. این امر به پیشنهاد مناقصه های ژاپنی ها، اعتبار و قدرت بیشتری بخشید. شرکت های ژاپنی همچنین برای بیشتر مطمئن ساختن دولتمردان لیبی در این خصوص که آنها بیشتر از آن که تنها به فکر نفت باشند، به فکر توسعه و شکوفایی اقتصادی بلند مدت در این کشور هستند، کار بهتری هم انجام دادند. در واقع، برجسته ترین کار ژاپنی ها در این زمینه، اعزام یک گروه بلندپایه از مدیران اجرایی شرکت های بزرگ نفتی این کشور به ریاست کاکیزاوا کوجی، وزیر امور خارجه سابق ژاپن، به لیبی بود. کاکیزاوا از آن جهت راهی لیبی شد که بواسطه داشتن روابط خوب تجاری با لیبی حتی پیش از لغو تحریم های سازمان ملل در سال 2003، معروف بود. دیدار این هیات نمایندگی با مقامات ارشد لیبی، پروسه همکاری اقتصادی این دو کشور را بار دیگر زنده کرد. دیدار این گروه با سیف الاسلام قذافی، دومین پسر و جانشین احتمالی رهبر لیبی، سرهنگ معمر قذافی، آینده همکاری روشن تری را برای هر دو کشور رقم زد. این دیدار که در ماه مارس (اسفند ماه) انجام شد منجر به دیدار شش روزه سیف الاسلام قذافی از ژاپن در سوم آوریل (14 فروردین) همان سال شد. دیدار خصوصی قذافی جوان با جونیچیرو کویزومی، نخست وزیر ژاپن، تانیگاکی ساداکازو، وزیر اقتصاد و دارایی، شویچی ناکاگاوا، وزیر اقتصاد، بازرگانی و صنعت، آسائو تارو، وزیر ارتباطات، ناکایاما ناریاکی، وزیر آموزش و پرورش و کونو یوهائی، سخنگوی دولت، توانست موقعیت ژاپن را در لیبی تقویت کند. دو روز بعد، سیف الاسلام قذافی با بازگشایی یک نمایشگاه هنری در توکیو موسوم به "بیابان غرق در سکوت نیست"، که شامل کارهای دستی باستانی از لیبی و نیز نقاشی های خود قذافی جوان بود، در سکوت موافقت خود و پدرش با همکاری با ژاپن در بخش صنعت نفت را اعلام کرد. در این میان، شرکت ها ژاپنی با پشتیبانی مالی از برخی از این دیپلماسی ها ثابت کردند که مشتاق سرمایه گذاری در لیبی و در عین حال، نگران آینده اقتصادی این کشور هستند. تمامی این تلاش ها پیش زمینه ای شد برای پیروزی قطعی ژاپن در مناقصه حوزه های نفتی لیبی در دوم اکتبر (10 مهر ماه). امتیاز استخراج نفت در لیبی توسط پنج شرکت ژاپنی ربوده شد: شرکت های "اینپکس"، "ژاپن پترولیوم اکسپلوریشن"، "میتسوبیشی کورپوریشن"، "نیپون اویل کورپوریشن" و "تیکوکو اویل". برای برخی از این شرکت ها، این نخستین پیروزی آنان در جهان عرب بود. بنابراین، اگر همه چیز خوب پیش رود، تولید فعلی نفت در این حوزه ها باید در سال 2011 یا 2012 آغاز شود. به هر حال، اگرچه ژاپنی ها همانند آمریکایی ها در این زمینه بسیار دقیق و موشکافانه برخورد نکرده و آنها با پیش زمینه هایی از قبل، حضور پررنگ تری در لیبی از خود نشان دادند، اما ژاپنی ها نیز شاید همانند رقیبان آمریکایی خود در پی آن هستند تا دریابند آیا این کشور غنی از نفت آفریقای شمالی می تواند آمال بعدی آنها در دستیابی هرچه ساده تر به نفت، این ماده سوختی کمیاب، باشد؟ در واقع، این گنجینه عظیم نفتی را که فنقیها در قرن هفتم قبل از میلاد، در زیر بیابانی به وسعت تمام آلاسکا کشف کردند، بیابان وسیعی است که ذخایر بزرگ نفتی بالغ بر 36 میلیارد بشکه نفت و معادل نفت را در خود جای داده است؛ گنجینه ای عظیم که می تواند واردات روزانه آمریکا را تا 8 سال تامین کند. بنابراین، مسلما" می تواند شکاری خوب برای ژاپن تشنه انرژی نیز باشد. ... و این شاید نقطه آغازی بر شروع مجدد روابط آمریکا- لیبی و یا لیبی- ژاپن باشد. زمانی که نفت در اکثر نقاط دنیا به سختی به دست می آید، لیبی از جمله کشورهایی است که به تازگی به کشف، استخراج و توسعه منابع جدید نفتی رو آورده است. به رغم آن که این کشور، بزرگترین ذخایر نفتی در آفریقا را به خود اختصاص داده است، اما به عنوان تولید کننده، دنباله رو نیجریه و آنگولا است. افزایش بی رویه بهای نفت در سال 2004، ناگهان تمام تلاشهای جهانی را معطوف افزایش عرضه جهانی نفت کرد. در واقع، شوک نفتی سال گذشته میلادی، نبود ظرفیت مازاد تولید در سطح جهانی را بیش از پیش نشان داد و تولید کنندگان اصلی را بر آن داشت تا با حداکثر توان خود، نفت پمپاژ و روانه بازار جهانی کنند. اما برای شرکتهای بزرگ نفتی، این امر به مفهوم افزایش مداوم تولید و یافتن ذخایر جدید است. در خاورمیانه، پر ارزشترین منبع نفت جهان، بیشتر کشورها، دروازه خود را به روی سرمایه گذاری های خارجی در این بخش بسته اند. در آمریکا و دریای شمال در اروپا، میزان تولید بشدت کاهش یافته است. حتی در روسیه، که از نظر بسیاری از دست اندرکاران نفتی، بزرگترین عرضه کننده انرژی در دنیا است، دسترسی به منابع نفتی و گازی کشور پس از دست اندازی دولت به بزرگترین شرکتهای نفتی خصوصی، بسیار سخت شده است. در نهایت، آخرین کشف بزرگ نفتی در سواحل غرب آفریقا و در سال 1990 بود که تولید از میدانهای بزرگ آن هنوز ادامه دارد. شاید به همین دلیل باشد که در حال حاضر، مدیران اجرایی شرکتهای بزرگ نفتی با دقتی خاص لیبی، این کشور آفریقایی که تا همین اواخر مظهر شیطان و تروریسم بین الملل بود و رونالد ریگان، رییس جمهوری فقید آمریکا، در دوره ریاست جمهوری اش رهبراین کشور را "سگ دیوانه" لقب داده بود، زیر ذره بین قرار داده اند. نخست وزیر لیبی معتقد است که این کشور بستری مناسب برای ذخایر نفتی است و قادر است به سرعت میزان تولید خود را افزایش دهد. به اعتقاد وی: "لیبی که در غرب کانال سوئز واقع شده است به اروپا و آمریکا بسیار نزدیکتر از کشورهای تولید کننده حوزه خلیج فارس است و با توجه به کیفیت نفت لیبی و چاههای نفت کشف نشده، می توان به جرات گفت که بهتر است آمریکا و اروپا قراردادهای خود را به سمت این کشور سرازیر کنند." شایان ذکر است که لیبی بعنوان کشوری نفتخیز بسیار دیرتر از حوزه خاورمیانه شناسایی شده است. نفت در این کشور در سال 1959 کشف شد و در سال 1961 لیبی نخستین محموله صادراتی خود را ارسال کرد و بدین ترتیب، ده سال بعد در فهرست ده کشور بزرگ تولید کننده دنیا قرار گرفت. اما با روی کار آمدن قذافی، دوره شیرین نفتی لیبی به سر رسید. با اعمال شرایط سخت برای شرکتهای خارجی، میزان سرمایه گذاری ها در بخش نفت کاهش یافت. اکنون بار دیگر دوره طلایی لیبی آغاز شده و در این میان، ژاپنی ها نیز این آغاز را جشن گرفته اند. ... به هر حال، با افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی و ایجاد یک فضای رقابتی جهانی برای شرکت های نفتی، پیروزی ژاپنی ها در لیبی یک "جشن بزرگ و موثر" محسوب می شود. این امر به هر دو کشور ژاپن و لیبی اجازه می دهد تا به شرکای نفتی خود تنوع بخشند. این پیروزی در واقع، منبعث از یک شکست بود که باعث شد تا این بار ژاپن به حق خود در این زمینه برسد.
کد خبر 70738

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =