به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دبیرخانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک)، آژانس بینالمللی انرژی در تازهترین گزارش خود با عنوان «چشمانداز سال ۲۰۲۵ انرژی جهان»، پیشبینی کرد تقاضای جهانی نفت و گاز تا سال ۲۰۵۰ به اوج نمیرسد؛ موضوعی که نشاندهنده چرخش کامل این نهاد از مواضع پیشین خود درباره پدیده گذار سریع به سوختهای پاکتر است.
فاتح بیرول، رئیس آژانس بینالمللی انرژی، سپتامبر ۲۰۲۳ در گفتوگویی با روزنامه انگلیسی فایننشال تایمز اعلام کرده بود که ما شاهد آغاز پایان دوران سوختهای فسیلی هستیم و باید خود را برای دوران بعدی آماده کنیم. این موضعگیری، نفت، گاز و زغالسنگ را در مسیر افول معرفی میکرد.
اوپک آن زمان در واکنش به این موضع با استناد به دادههای عینی، نظر خود را مبنی بر نادرستی این پیشبینیها اعلام کرد. با گذشت بیش از دو سال، آژانس بینالمللی انرژی در تازهترین گزارش خود اذعان کرده است که نفت همچنان سوخت غالب باقی خواهد ماند.
در سناریوی «سیاست کنونی» (CPS) این گزارش، تقاضای نفت تا سال ۲۰۵۰ اندکی بیش از روزانه ۱۱۹ میلیون بشکه پیشبینی شده است.
بر اساس محاسبات اوپک، کل تقاضای مایعات در این سناریو تا سال ۲۰۵۰ اندکی بیش از روزانه ۱۲۱ میلیون بشکه خواهد بود، در حالی که چشمانداز جهانی نفت اوپک این رقم را اندکی کمتر از روزانه ۱۲۳ میلیون بشکه برآورد کرده است.
این نخستین بار در سالهای اخیر است که آژانس بینالمللی انرژی اذعان میکند نفت و گاز میتوانند نقشی بزرگ در مسیرهای آینده انرژی ایفا کنند.
سناریوی تازه «دسترسی به پختوپز پاک و خدمات برق» هم بر اهمیت گاز مایع (الپیجی) تأکید دارد و پیشبینی میکند که مصرف الپیجی در پختوپز خانگی تا سال ۲۰۴۰ به حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه در روز میرسد.
این تحولات بر نیاز به انواع انرژی تأکید میکند؛ موضوعی که در سالهای اخیر محور اصلی تحلیلها و پیامرسانیهای اوپک بوده است.
در سالهای گذشته، آژانس بینالمللی انرژی با پیشبینی اوج تقاضای جهانی نفت تا پایان دهه جاری، خواستار توقف سرمایهگذاریهای تازه در بخش نفت شده بود، اما در سال ۲۰۲۵، این نهاد موضع خود را تغییر داده و بر ضرورت سرمایهگذاری در میدانهای نفت و گاز برای حفظ امنیت انرژی جهانی تأکید کرده است.
رئیس آژانس بینالمللی انرژی طی مارس ۲۰۲۵ در همایش «سراویک» بیان کرد: «برای حمایت از امنیت انرژی جهانی، نیازمند سرمایهگذاری در میدانهای نفت و گاز هستیم.
وی پس از آن در سپتامبر امسال هنگام انتشار گزارش «پیامدهای کاهش نرخ تولید میدانهای نفت و گاز»، پا را فراتر گذاشت و اعلام کرد: نبود سرمایهگذاری در بخش بالادست، در هر سال معادل تولید ترکیبی برزیل و نروژ را از تعادل بازار جهانی حذف میکند. این وضع به این معناست که صنعت باید بسیار سریعتر حرکت کند تا بتواند به ثبات برسد.
سناریوی سیاست کنونی در گزارش چشمانداز انرژی جهان نیز از این موضع حمایت و اعلام کرده است که در مقایسه با دیگر سوختها، بخشهای بالادست صنایع نفت و گاز در دهه آینده به بیشترین سرمایهگذاری نیاز دارند.
تحمیل روایتهایی مانند نبود نیاز به سرمایهگذاریهای تازه نفتی و ترویج سناریوهایی مانند «به صفر رساندن انتشار گازهای گلخانهای تا سال ۲۰۵۰» که به جای اکتشاف، مسیرهایی خاص را برای دستیابی به نتایج از پیش تعیینشده ترسیم میکنند، نمیتواند چارچوبی مناسب برای تحلیل مسیرهای واقعی انرژی آینده باشد.
این موضوع بهویژه در زمینه تضمین سرمایهگذاریهای آینده، نهتنها در تولید برای پاسخگویی به تقاضای مصرفکننده، بلکه در فناوریهای حیاتی مانند بهرهبرداری و ذخیرهسازی کربن و جذب مستقیم هوا برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای، اهمیت دارد.
واقعیت این است که جهان امروز بیش از هر زمان دیگری نفت، زغالسنگ، گاز و درمجموع همه انواع انرژی را مصرف میکند. این روند در چشماندازهای کوتاهمدت اوپک و آژانس بینالمللی انرژی نیز قابل مشاهده است.
سناریوی مرجع چشمانداز جهانی اوپک ۲۰۲۵، سناریوی «سیاست کنونی» آژانس بینالمللی انرژی و سناریوی سیاستهای «اعلامشده» (STEPS) همگی بر نیاز به انواع انرژی در بلندمدت تأکید دارند.
اوپک بارها اعلام کرده است که تاریخ انرژی، تاریخ افزایش بوده است. منابع اصلی انرژی نه ناپدید شدهاند و نه به فراموشی سپرده شدهاند، بلکه همچنان مکمل یکدیگرند و حتی به یکدیگر وابستهاند. این وابستگی، تقاضای بیشتر را بهدنبال دارد.
انرژیهای تجدیدپذیر نیز بخش مهم و روبهرشدی از چشمانداز آینده انرژی خواهند بود، اما توسعه آنها نیازمند انواع فرآورده نفتی است.
بهعبارت ساده، گذشته انرژی ما مجموعهای از جایگزینیها نبوده است و آینده آن هم نخواهد بود.
تمرکز بیشازحد مفسران صنعت بر «اوجها»، چه در عرضه و چه در تقاضا، مانع از تحلیل صحیح، سیاستگذاری مؤثر و ایجاد فضای مناسب برای سرمایهگذاری شده است. «اوجگرایی» و تمایل پیشین آژانس بینالمللی انرژی برای اعلام اوجهای قریبالوقوع، چیزی بیش از یک شعار و تیتر خبری نبوده و هیچ ارزشی بهعنوان چارچوب تحلیلی مسیرهای آینده انرژی ندارد.
صنعت انرژی به تحلیلهای قوی مبتنی بر داده نیاز دارد. ما به واقعیتها نیاز داریم، نه خیالپردازیها. ما به بیطرفی نیاز داریم، نه ایدئولوژی.
امید میرود که چشمانداز انرژی جهانی آژانس بینالمللی انرژی، بازگشتی به تحلیلهای مبتنی بر واقعیتهای انرژی باشد و جهان از مفهوم نادرست «اوج نفت» عبور کرده باشد.
نظر شما