تأثیر نفت بر تحولات سیاسی یکصدسال اخیر ایران

فرشید خدادادیان رویدادهای سیاسی درهرکشوری بدون شک متأثر از عوامل محیطی و فرهنگی متعددی است که درآن کشور وجود دارد این تحولات با مسائل فرهنگی،جغرافیا و موقعیت ژئوپولوتیک، اقتصاد و منابع طبیعی ارتباطی تنگاتنگ دارند و از این میان بدون شک وجود یا فقدان منابع طبیعی ومعادن تأثیرمهمی درسرنوشت هر کشور دارند.

نفت یکی از این منابع تأثیرگذار است که خصوصا درمورد کشور ایران این تأثیرگذاری به خوبی مشهود است. اگر صخره های پنسیلوانیا درآمریکا با قطرات نفت خود مبنای اقتصاد سرمایه داری و نظام سیاسی ایالات متحده را تشکیل داده¬ اند (یرگین/ج1/41) و شعله¬های آتش چاههای نفت باکو سالها مبنای تحولات سیاسی سرزمین یخ زده ای جماهیر شوروی بوده اند در ایران و سایر کشورهای صاحب نفت نیز این ثروت الهی معیار بسیاری از تحولات سیاسی روزگار معاصر می باشند.
در ایران، همزمانی تلاش برای کشف و استخراج نفت با مقدمات انقلاب مهم مشروطه دراین سرزمین بسیار قابل توجه و تأمل برانگیز است.
همان گونه که می دانیم واگذاری امتیاز نفت ایران به ویلیام ناکس داری انگلیسی توسط مظفرالدین شاه قاجار انجام پذیرفت که طرفدار سیاستهای اقتصادی غیرمردمی در روزگار خود بود (آبراهامیان/615)
مظفرالدین شاه که از 1275تا1285خورشیدی بر ایران حکومت کرد وعلاوه بر واگذاری امتیاز نفت بهداری، امتیاز عوارض جاده ای را به بانک شاهی بریتانیا و همچنین ایحاد کارخانه های جدید آجرسازی، بافندگی، تلفن وتلگراف را نیز به شرکت های اروپایی واگذار کرده اند، البته مظفرالدین شاه پا را از این هم فراتر نهاد و برای اینکه اروپائیان احساس امنیت سرمایه گذاری بیشتری داشته باشند ریاست کل گمرک کشور را نیز به فردی بلژیکی بنام مسیونوز واگذار نمود (ملک زاده/ج1/140) طبیعی بود که چنین واگذاری هایی، هنگامی که با مجبور نمودن بازرگانان داخلی به پرداخت تعرفه بیشتر، افزایش مالیات بر زمین ها و کاهش مستمری روحانیون و اعمال کنترل شدید بر موقوفات همراه گردید منجر به این شد که طیف های مختلفی از روشنفکر گرفته تا سنتی که تنها در مخالفت با شاه هم رأی بودند در کنار هم و در مقابل وی صف آرایی کنند و مبنای انقلاب مشروطه را پی ریزی نمایند .
در حالی که در کوه تپه های جنوب و غرب ایران گروه حفاران نفت به سرپرستی رینولدز نفت را جستجو می کردند، در تهران و آذربایجان شعله های انقلاب در حال شعله ور شدن بود و در اعتراضات و اعلامیه های انقلابی همه جا از شاه برای به تاراج دادن ثروت کشور از جمله نفت و بی توجهی به خواست عمومی اعتراض می شد (براون/ 171) .
تلاش انقلابیون سر انجام به پیروزی ایشان در مرداد 1285(ش) برابر با آگوست 1906(م) انجامید . مظفرالدین شاه نیز در چهاردهم دی ماه همان سال، پنج روز پس از آنکه قانون اساسی جدید را امضا نموده بود، درگذشت و آنقدر زنده نماند تا نتیجه امتیاز واگذار کرده را در پنجم خرداد 1287(ش) ببیند. این اتفاق در روزگار آغازین سلطنت محمد علی شاه روی داد و همزمانی صدای غرش فوران نفت از چاه شماره یک میدان نفتون با غرش توپهای لیاخوف روسی بر مجلس بهارستان در خرداد 1287 نیز در نوع خود تأمل بر انگیز است. این بدان معناست که صنعت نفت ایران در استبدادی ترین شرایط سیاسی و نا بسامان ترین شرایط داخلی کشور زاده شد . به همین دلیل بود که انگلستان به جای هماهنگی با دولت مرکزی با خوانین و شیوخ منطقه قرداد امضاء کرد . شاهد این مسئله قرارداد شرکت نفت انگلیس و بختیاری است که نماد بارز عدم تمرکز قدرت سیاسی در روزگار تولد صنعت نفت در ایران محسوب می¬شود (قراردادهای نفت /ج یک/50) .
یکی دیگر از افرادی که انگلیسی ها با او وارد مذاکره شدند شیخ خزئل نام داشت. شیخ قدرتمندی که ادعای خود مختاری داشت و از انگلستان می خواست تا در ازای همکاری با آن کشور از حکمرانی وی بر جنوب ایران حمایت نماید. (رئیس .../11)
تعامل انگلستان با شیوخ و خوانین جنوب ایران خود منشأ تحولات سیاسی مهمی در این منطقه از ایران بود. وجود نفت باعث می¬شد انگلستان همیشه اختلافات حکومت مرکزی با ایالات و عشایر با یکدیگر را دامن بزند و تین سیاست تفرقه افکنی خود منشأ اتفاقات مهمی در تاریخ سیاسی ایران بوده است .
وجود نفت در ایران همچنین باعث شد تا توجه بین المللی به این کشور افزایش یافته و گاه به فشار و اعمال نفوذ نیز بیانجامد .
پدیده ای نو در ایران ظهور کرده بود و در سده نوین تقریبا بر همه جوانب زندگی ایرانیان از فرهنگ تا سیاست و اقتصاد سایه افکنده بود (کاتوزیان/112) .
هنوز تأسیسات نفت در ایران بطور کامل مستقر نشده بود که جنگ جهانی اول آغاز شد . ایران نیز به جرم داشتن نفت محکوم بود در جنگ درگیر شود چرا که انگلستان در جنگ درگیر بود و اهمیت نفت ایران برای انگلستان و متفقین را چرچیل به خوبی پس از پایان جنگ اعلام کرد . آنجا که در مورد تأثیر نفت ایران در پیروزی شان گفت : "حیات ما به آن وابسته بود "(ریس طوسی / 29).
نفت ایران علاوه بر تأثیر سرنوشت ساز در جریان جنگ جهانی اول در داخل مملکت نیز منشاء تغیرات اساسی در نظام حکومتی بود و هنگامی که جنگ پایان یافت سرنوشت ایران نا معلوم بود . در مرکز استبداد دیرینه ایرانی جای خود را به یک نظام از هم گسیخته داده بود. حضور سربازان انگلیسی در مناطق جنوبی آثار حاکمیت و استقلال ایران را از بین برده بود و هم زمان در ورای مرزها تکه تکه شدن سرزمین اعراب و همچنین حاکمیت بلشویک ها در روسیه عوامل جدیدی را وارد معادلات قدرت منطقه کرده بود . چنین اوضاع نا آرامی زمینه ساز تغییر حکومت از خاندان قاجار به پهلوی ها بود !
سوم اسفند ماه 1299 خورشیدی کودتا به وقوع پیوست و رضاخان میرپنج در فراز و نشیبی به رضاشاه تبدیل شد تا انگلستان حاکم مطمئن تری بر سرزمینی داشته باشد که از منابع نفت آن سودمند می باشد !
شاه جدید تلاش نمود حرکتی را در جهت مدرنیسم آغاز نماید که البته بسیار سطحی بود. هزینه های طرحهای نو سازی خود به رشد مداوم واردات ایران انجامید و نیازهای ارزی ناشی از آن نیز طبیعتأ از محل در آمد نفت تأمین میشد . این مسئله به افزایش توجه به نفت و کم توجهی به صنایع دیگر، کشاورزی و صادرات غیر نفتی انجامید . اقتصاد تک محصولی ایران از این نقطه رسمیت یافت . این اقتصاد وابسطه به نفت علاوه بر مشکلات مربوط به خود در عرصه سیاسی نیز به ایجاد فاصله بین حکومت و ملت انجامید. حکومت بواسطه اطمینان از در آمد نفتی و بی نیازی به در آمد مردی همچون مالیات، عوارض و غیره نه تنها خود را نسبت به ملت پاسخگو نمی¬دید بلکه این حق را احساس می کرد که خود را ولی نعمت مردم بداند !
تحولات سیاسی ایران در روزگار منتهی به جنگ جهانی دوم و سالهای پس از آن عمومأ ساختاری اینگونه داشت.
وقتی جنگ جهانی دوم آغاز شد، نفت ایران یک بار دیگر تأثیرگذاری خود را در معاملات جهانی به نمایش گذاشت. هر چند ایران در این جنگ اعلام بی طرفی کرده بود اما وجود نفت کافی بود تا ایران در شهریور 1320 به اشتغال ارتش روسیه و انگلیس در آید (یعقوبی نژاد/117) شهریور 1320 پایان حکمرانی رضا شاه بود به جرم تمایل به آلمان هیتلری و فرزندش محمدرضا جانشین وی شد تا منابع نفتی ایران یک بار دیگر برای انگلیس بیمه شود و تمامی این تحولات ناشی از وجود نفت در این سرزمین بود. چنانچه پس از انتقال قدرت به محمدرضا شاه پهلوی نیز تأثیر نفت همچنان بر تحولات سیاسی ایران مشهود و پس از آن نفت منشاء یک تحول مهم سیاسی داخلی نیز بود: تلاش برای ملی کردن صنعت نفت.
این تلاش و جنبش مردمی حاصل از آن پیامدهای ماندگاری برای توسعه سیاسی کشور به همراه داشت چنانچه از آن پس همواره بر عقاید سیاسی نگرشها و حوادث ایران نفوذ و تأثیر داشته است (گازیوروسکی/21)
قانون ملی شدن نفت مصوب بیست ونهم اسفند 1329 و همچنین ماده یک و ماده دو اساس نامه شرکت ملی نفت ایران که جنبه قانونی نیز یافته بود صراحتأ اعلام می کرد که اکتشاف و استخراج و بهره برداری نفت باید در دست دولت ایران باشد و واگذاری آن به شرکت های خارجی خلاف قانون است (امیرعلایی/199)این قانون طبیعتا خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران را در پی داشت که به بزرگترین چالش بین انگلستان و ایران منجر شد و حتی میانجی گری ایالات متحده نیز نتوانست مشکل را حل نماید. اصرار سیاسیون و افکار عمومی ایران بر حق مسلم خود کودتا بر علیه دولت ملی دکتر مصدق را به دنبال داشت کودتایی با همکاری انگلیس، آمریکا و دربار ایران و آمریکایی ها دستمزد خود را از این همکاری با مشارکت بر خوان نفتی ایران دریافت نمودند!
کنسرسیوم نفت پس از کودتای 28 مرداد 1332 بهره برداری از نفت ایران را در دست گرفت. ابر قدرت جهان در حال تغییر بود و قدرت جوان ایالات متحده در مناطق مختلف خود را به رخ می کشید. در خاورمیانه نفت ایران را به ژاندارم منطقه برای آمریکا و متحدانش تبدیل نمود تا کشورهای حوزه خلیج فارس نتوانند بر بازار نفت تأثیر تعیین کننده ای داشته باشد.
اما درآمد نفت بجای آنکه زیرساخت های توسعه واقعی را فراهم نماید بیشتر به میلیتاریستی شدن قدرت حاکم و فاصله گرفتن بیشتر از مردم انجامید. درآمدهای نفتی که می توانستند اساسی ترین کارهای عمرانی و آینده ساز را به انجام برسانند به فاصله طبقاتی بیشتر دامن زدند!
اعتراض طبقه متوسط و کارگر که همراهی طیف مذهبی را به همراه داشت سر انجام یکی از مهمترین تحولات سیاسی معاصر ایران را رقم زد (آبراهامیان /629) .
انقلاب 1357 پاسخ مردم به نظامی بود که درآمد نفت را نه برای رفاه مردم بلکه برای حکمرانی برایشان هزینه می کرد. دور شدن از سنتها و اعتقادات مذهبی مردم، سختگیری بر نیروهای روشنفکر، مشکلات اقتصادی طبقه متوسط و افزایش حاشیه نشینی در شهرهای بزرگ دست بدست هم دادند تا سلطنتی را که به پول نفت، احساس ابرقدرت بودن می کرد را از داخل سرنگون نماید!
تأثیر گذاری نفت در سرنوشت سیاسی ایران به اینجا ختم نشد. قرار گرفتن منابع اصلی نفت و گاز ایران در استان خوزستان و همجواری آن با کشور عراق باعث شد، صدام حسین حاکم بعثی عراق به ایران لشگر کشی نماید. ایران یکبار دیگر به جرم داشتن نفت مورد تاراج قرار گرفت. هشت سال جنگ تحمیلی صدها هزار کشته و بیشتر از این تعداد مجروح و بی خانمان به همراه خسارات فراوان، نتیجه این جنگ نا خواسته بود.
در تمامی یکصدسال گذشته ، نفت برای ایران منشاء تحولات سیاسی فراوان بود. ایران البته همچنان وابسته به نفت است و تا وقتی این وابستگی ادامه دارد، سرنوشت سیاسی این سرزمین نیز با نفت ارتباطی تنگاتنگ خواهد داشت.
منابع :
1- آبراهامیان – بروانه : ایران بین دو انقلاب / ترجمه احمدگل محمدی و ابراهیم فتاحی / چاپ ششم 1380 /نثری / تهران

2- امیر علایی – شمس الدین : خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران /1357 / دهخدا /تهران
3- براون - ادوارد : انقلاب ایران / ترجمه احمد پژوه / 1328 / معرفت / تهران
4- رئیس طوسی – رضا : نفت و بحران انرزی / چ دوم 1363 / کیهان / تهران
5- قراردادهای نفت (جلد یک) {امور حقوقی شرکت ملی نفت} بهمن 1381 / روابط عمومی
وزارت نفت
6- کاتوزیان – محمد علی : اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی / چ هشتم 1381 / مرکز / تهران
7- گازیوروسکی – مارک (ومالکوم برن) : مصدق و کودتا ترجمه علی مرشد زاد / 1384 قصیده سرا / تهران
8- ملک زاده – م :تاریخ انقلاب مشروطیت ایران / ج یک / 1382 / سقراط / تهران
9- یرگین – دانیل : تاریخ جهانی نفت (ج یک) / مترجم غلامحسین صالحیار /1374 / اطلاعات / تهران
10-یعقوبی نژاد – علی : رئیس نفت / 1373/ یادواره کتاب / تهران

 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی صد سالگی صنعت نفت ایران

کد خبر 131604

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =