به اعتقاد این گروه، در مقطع کنونی موقعیت ژئوپلیتیک ایران است که مزیت محسوب میشود؛ زیرا هیچ کشوری به اندازه ایران توان اثرگذاری و ایجاد ثبات در منطقه را ندارد. این رویکرد در نشست تحلیلی «نفت ایران، تحریم و پساتحریم» با حضور دکتر محمود سریعالقلم، دکتر مهدی عسلی و غلامحسین حسنتاش تبیین شده است.
دکتر محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی، دکتر مهدی عسلی، کارشناس ارشد اقتصاد انرژی و غلامحسین حسنتاش، عضو هیات علمی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی سخنرانان این نشست بودند. این کارشناسان در مجموع بر این باورند که نفت مانند گذشته نمیتواند بر اقتصاد و روابط سیاسی ایران اثرگذار باشد. به عقیده آنها کاهش اثر نفت در اقتصاد از اینرو است که از طرفی قیمت نفت کاهش یافته و از طرفی سهم نفت در اقتصاد ایران کم شده است. اما در روابط سیاسی نیز از سویی رقبای ایران در منطقه افزایش یافته و از طرفی ایران در دیگر حوزهها فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری دارد. دکتر سریعالقلم بر این باور است که در شرایط کنونی موقعیت ژئوپلیتیک ماست که مزیت کشور محسوب میشود؛ زیرا هیچ کشوری به اندازه ایران توان اثرگذاری و ایجاد ثبات در منطقه را ندارد.
دومین نکته مورد نظر عسلی کاهش تقاضای نفت بود. به گفته وی، دنیا به سمت اقتصاد کارآمد و کاهش استفاده از سوختهای فسیلی پیش میرود. وی با بیان اینکه دائما کارآمدی استفاده از نفت و گاز بیشتر میشود، افزود: این به معنای این نیست که تقاضا برای نفت و گاز وجود ندارد. اما با توجه به تحولاتی که در سمت عرضه شاهد هستیم، بهطور مثال اقتصادی شدن تولید از میادین نامتعارف و همینطور تحولات سمت تقاضا برای افزایش تقاضا برای خودروهای برقی نمیتوان انتظار داشت که قیمت نفت رشد چشمگیری داشته باشد. بنابراین جهان از سویی به طرف کاهش تقاضا و از سویی با تنوع منابع در سمت عرضه مواجه است؛ بنابراین نفت وگاز نمیتواند همان نقشی که در گذشته داشت را برای ما بازی کند.
این کارشناس انرژی در بخش بعدی اظهارات خود به رشد اقتصاد جهانی اشاره کرد و کاهش رشد اقتصادی را دال بر کاهش تقاضا برای نفت دانست. به گفته وی زمانی که رشد اقتصادی به خصوص در کشورهای در حال توسعه مانند چین و هند در سطح بالایی قرار دارد، میتوان امید داشت که تقاضای نفت در سطح بالایی قرار داشته باشد. وی با بیان اینکه زمانی بود که رشد تقاضای نفت چین در سال به بیش از 500 هزار بشکه در روز میرسید اما در حال حاضر نمیتوان امید چنین رشد تقاضایی از این کشور داشته باشیم، چراکه رشد اقتصادی این کشور در حال کاهش است.
وی در بخشی دیگر اظهارات خود به گزارش IMF(صندوق بینالمللی پول) اشاره کرد که در آن اعلام شده ایران حدود 137 میلیارد دلار به دلیل کاهش صادرات نفت از دست دادهاست. عسلی با بیان این نکته افزود: در حال حاضر نیز با وجود رفع تحریمها و افزایش صادرات به دلیل افت قیمت نفت ما نسبت به قبل از تحریمها همان مقدار و حتی بیشتر از دست میدهیم. این کارشناس اقتصاد انرژی در ادامه افزود: دوستانی که فکر میکنند با رفع تحریمها اقتصاد ایران جهش میکند، اشتباه میکنند. ما رشد اقتصادی خواهیم داشت اما حدود 3 یا 4 درصد. ایران روی رشد 8 درصدی تا سال 2020 برنامه ریزی کرده است اما موسسات بینالمللی مختلف برآورد رشد اقتصادی ایران را تا این سال حدود 4 درصد پیشبینی کردهاند. عسلی با بیان اینکه درآمدهای گازی اصلا با نفت قابل مقایسه نیست، افزود: از سویی تقاضا چه برای نفت و چه گاز کم است و از سویی قیمت گاز پایین است. بنابراین درآمد چندانی از این محل عاید کشور نمیشود. به گفته وی، برآوردها نشان میدهد در سه ماه اول سال 2016 مازاد عرضه جهانی نفت حدود 5/ 2 میلیون بشکه در روز بوده است، بنابراین نمیتوان امید داشت که تقاضا برای نفت اوپک و ایران در سالهای آینده رشد چندانی داشته باشد. وی افزود: البته ما برای اینکه همین تقاضا را هم پاسخگو باشیم، باید پروژههایی تعریف کنیم.
عسلی با بیان اینکه محاسبات بینالمللی ریسک سرمایهگذاری در ایران را 7 اعلام کردهاند، در حالی که برای قطر حدود 3 و ترکیه 4 است، افزود: این ریسک هزینه تامین سرمایه ایران را افزایش داده و به 14 تا 15 درصد رسانده است. به گفته عسلی، بنابراین شرکتی که میخواهد در میادین نفتی ایران سرمایهگذاری کند به سود حداقل 20 درصدی نیاز دارد. وی در ادامه افزود: هرچند ما خود این موضوع را قبول نداریم و مدام اعلام میکنیم که ریسک سرمایهگذاری در ایران کم است؛ بنابراین برخی بر قراردادهای جدید نفتی انتقاد وارد میکنند و میگویند که ایران امتیاز بالایی برای شرکتهای خارجی در نظر گرفته است؛ درحالی که به نظر میرسد این افراد ریسک بالای سرمایهگذاری در ایران را در نظر نمیگیرند.
سریعالقلم در ابتدا به مفهوم واژه «استقلال» اشاره کرد. به گفته وی استقلال یک واژه مهم در فرهنگ ما است. اما تاکنون روی واژه استقلال کار علمی نشده است تا بدانیم این واژه به چه معنا است؟ در دنیای امروز نمیتوانیم لفظ و عبارت استقلال در فناوری، استقلال اقتصادی یا استقلال در حوزه تولید را به کار ببریم. سریع القلم افزود: به نظر میرسد در حوزه تصمیمگیری بایدبه استقلال سیاسی و امنیتی حساسیت نشان بدهیم اما یک استراتژی متفاوتی برای اقتصاد ملی نیاز داریم. این استاد علوم سیاسی در ادامه گفت: ما حدود یک و نیم قرن است که مقدرات کشور را در رده قدرتهای بزرگ دنیا به حساب آوردهایم. اگر قرار باشد درگیریهای ما با قدرتهای بزرگ به همین منوال ادامه داشته باشد، انعکاس آن را در اقتصاد ملی مشاهده خواهیم کرد. حالا این سوال را باید از خود بپرسیم که آیا میتوانیم خارج از آن مدار حکمرانی و زندگی کنیم؟ وی افزود: ما یک نزاع دائمی با یهود آمریکا و اسرائیل داریم. بر همین اساس پیچیدهترین رویهها در داخل نظام آمریکا به کار گرفته میشود تا ایران ضعیف و منزوی باقی بماند.
سریع القلم با بیان اینکه اروپاییها در ایران انگیزههای سیاسی ندارند، زیرا نه توان آن را دارند و نه انگیزهاش را، گفت: آنها عمدتا به دنبال مراودات اقتصادی، تجاری و شاید هم فرهنگی، فناوری و... هستند. وی با بیان اینکه دو سال قبل برای گروهی از شرکتهای خصوصی در تهران صحبت میکردم و پیشبینی کردم که روابط خارجی اقتصاد ایران برای مدتی در وزارت خزانهداری آمریکا کنترل خواهد شد، گفت: رویههایی وجود دارد که نهایتا آنها باید تایید کنند. در حال حاضر نیز حتی شرکتهای میانی اروپایی برای اینکه کاری انجام دهند، یادداشتی به وزارت خزانهداری آمریکا میفرستند تا از آنها برای فعالیت در ایران مجوز مکتوب دریافت کنند.
وی در ادامه از ترکیه بهعنوان کشوری که با استفاده از موقعیت ژئوپلیتیک خود امتیازگیری میکند یاد کرد و گفت: ژئوپلیتیک ایران در آسیای مرکزی، قفقاز، خلیج فارس و شرق و غرب کشور میتواند مزیت نسبی ما باشد. به گفته سریعالقلم ما فقط در حوزه ژئوپلیتیک میتوانیم امتیاز بگیریم، در حوزه اقتصاد نمیتوانیم امتیاز بگیریم کما اینکه رقبای جدی منطقهای در حوزههای اقتصادی و نفت و گاز داریم. وی افزود: ایران در زمره کشورهایی است که ظرفیت اخذ امتیاز دارد، هم در سطح منطقه و هم در سطح دنیا. بر اساس داد و ستد سیاسی و رئالیسم سیاسی، ما میتوانیم در دنیا امتیازات جدی بگیریم. وی با طرح این سوال که آیا قدرتی مهمتر از ایران برای شکل دهی ثبات و پیشرفت اقتصادی افغانستان، عراق یا سوریه وجود دارد، گفت: فکر میکنم ایران کشوری است که وقتی میخواهد با قدرتهای بزرگ مذاکره کند، نباید بر اساس یک آیتم مذاکره کند، بلکه باید پکیجی مذاکره کند زیرا مذاکره با یک آیتم انتخابها را بسیار محدود میکند.
سریع القلم ادامه داد: ایران بهعنوان یک قدرت مهم میانی و میانپایه خاورمیانه که توانایی ژئوپلیتیک بسیار بالایی دارد و ثبات آن برای قدرتهای بزرگ بسیار تعیینکننده است، باید در یک پکیج ژئوپلیتیک، اقتصادی و سیاسی مذاکره کند. به گفته این استاد علوم سیاسی دکترین سیاست خارجی ما از این به بعد باید مبانی اقتصادی داشته باشد، زیرا شاخصهای اقتصادی به ما میگوید اگر ما ثروت تولید نکنیم حاکمیت، استقلال، آینده نسل جوان ما و بعد از آن اهمیت ما در خاورمیانه دچار تزلزل میشود. وی در ادامه از چین بهعنوان کشوری که سیاستهای اقتصادی موفقی را اجرا کرده، یاد کرد و گفت: این کشور سیاست خارجی و اقتصادی خود را متنوع کرده است و حالا با اروپا، آمریکای شمالی، ژاپن و استرالیا همکاری دارد. سریعالقلم افزود: سیاست خارجی ما بر خلاف گذشته باید اقتصادی شود و اگر ما بتوانیم اقتصاد را به ژئوپلیتیک بهعنوان آن سوی سکه قدرت ملی اضافه کنیم میتوانیم در صحنه منطقه و بینالملل امتیازهای زیادی بگیریم.
به گفته این کارشناس اقتصاد انرژی کشورمان، اقتصاد کشور و بخش نفت و انرژی کشور با چالشهای اساسی دیگری دست به گریبان است که از قبل از تحریم برقرار بوده و در پساتحریم هم چندان تفاوتی نکرده است. وی با اشاره به اینکه در کلان اقتصاد، پدیده نفرین منابع وجود دارد که اقتصاد، فرهنگ و حتی سیاست کشور ما حداقل از سال 1352 گرفتار آن شده است، گفت: ما چه برنامه جدی اساسیای برای رها شدن از آن داشتهایم؟ تنها مکانیزم ذخیره ارزی را بهصورت سطحی کپی کردیم که متاسفانه معکوس عمل کرد. به گفته حسنتاش در حال حاضر نفت با مسائلی مهمتر از پساتحریم مواجه است که به آن توجهی نمیشود. مثلا جهان پس از اقتصادی شدن نفت و گاز متعارف و پس از تحولات فنی- اقتصادی مهمی که دیگر حاملهای انرژی اتفاق افتاده از هر جهت مهمتر از پساتحریم است و چند سالی است که شاهد آثار ژئوپلیتیک آن هستیم. وی افزود: مزیتی که ممکن بود حاشیه ایمنی اقتصادی، سیاسی و نظامی نسبی برای ما ایجاد کرده باشد، به سرعت در حال از دست رفتن است.
نظر شما