کیهان که مصداق بارز تخریب رقبا به هر قیمتی هست، در ماجرای توتال بیشتر از همیشه این رویکرد خود را نشان میدهد، پس از آن که شرکت فرانسوی توانست به واسطه همت دولت یازدهم در رفع تحریمها، سرمایهگذاری بزرگی را در ایران پایهریزی کند، دور ماندن از انتفاعات مادی و معنوی حاصل از این رویداد برای محافظه کاران مطبوع به نظر نرسیده است.
البته این ماجرای تازهای نیست، توتال نامطبوع دلواپسان ثمره بزرگ و مبرهن برجامی است که تحریمها را کنار زد و سرمایههای خارجی را به سمت کشور گسیل ساخت.
برجامی که از قضا آن هم مورد پسند کیهان نشینان نبود، باوجود توضیحهای مکرر وزیر نفت در خصوص حجم سرمایه گذاری توتال و میزان سود کشور از این مبادله اقتصادی که میتواند بخشی از زیان بزرگ تحریمهای ناشی از عملکرد دوستان کیهان را به خزانه کشور بازگرداند، منتقدان دولت به سردمداری کیهان بی محابا در حال تخریب این دستاورد ملی هستند.
تخریبهایی که دست بر قضا همسو شده با نگرانیهای ایالات متحده آمریکا از نزدیک شدن روابط اتحادیه اروپا با ایران، تا جایی که رسانههای آمریکایی برای دلسرد کردن شرکت فرانسوی و باقی کمپانیهایی که در صف سرمایه گذاری در ایران قرار گرفتهاند، به این مخالفتهای سیاسی داخلی ایران میپردازند و در این مورد مطلب مینویسند.
نکته جالب توجه ماجرا اما اینجاست که به خصوص اصحاب رسانه به این نکته واقفند که خوراک خبری به روز و پرداختهای ژورنالیستی غیرتکراری یکی از بدیهیترین رویکردهای رسانههای کاغذی و غیر کاغذی است، با این حال در اتفاقی جالب، کیهان از فردای انعقاد قرارداد مذکور، یعنی از چهاردهم تیرماه تا روز گذشته بدون استثنا صفحه نخست خود را در اختیار تخریب قرارداد با توتال قرار داده است.
در نخستین واکنش به این دستاورد، کیهان با تیتر توتال بوی کرسنت میدهد، دولت شفافسازی کند، به استقبال موفقیت وزارت نفت رفت.
روز بعد در گزارشی تحلیلی با عنوان قرارداد با توتال را کرسنتیها امضا کردند، پای نظام ننویسید، به تخریب خود ادامه داد.
نکته جالب ماجرا اینجاست که باوجود سمپاشیهای مکرر و اشاره به قرارداد کرسنت، بر همگان روشن است یا انتظار میرود پس از آن همه بحث روشن شده باشد که آن چه کرسنت را به محاق برد عملکرد دولت احمدی نژاد و فسخ یک طرفه قراردادی بود که حتی اگر ضعف داشت میتوانست با شیوهای دیپلماتیک و حرفهای تغییر مسیر دهد.
رویکردی که تبدیل به یکی از معضلات دولت یازدهم شد تا بدهیهای به ارث رسیده از دوستان کیهان در این ماجرا نیز ردی از خود بر جای گذاشته باشد، البته نباید از جانب انصاف عدول کرد.
در سومین روز، کیهان تیتر یک خود را به اجلاس جی 20 اختصاص داد و در صفحه نخست خود در قسمت به خصوصی با عنوان اخبار ویژه سراغ ادامه هجمه خود علیه توتال رفت.
سهم 50.1 درصد توتال جایی برای مدیریت ایران باقی نمیگذارد، تیتر انتخابی این مطلب بود، البته گویا مهاجمان نفتی که دوستان نفتی شان امروز در دادگاهها مشغول رفت و آمدند، چندان در اتاق فکرها منسجم عمل نمیکنند.
کیهان سهم توتال را 50 درصد و برخی دیگر از نزدیکان به حسین شریعتمداری و تیم رسانهای او این رقم را 70 درصد عنوان کردهاند، البته شخص بیژن زنگنه به عنوان یکی از موفق ترین وزرای دولت تدبیر و امید بارها و بارها تاکید کرده است این رقم با توجه به طول عمر فعالیت طرفین و زوایای متعدد این همکاری، حساب و کتاب دیگری دارد و در اصل سود نهایی شرکت فرانسوی در حدود 15 درصد کل قرارداد خواهد بود.
کیهان پس از یک روز وقفه، دوباره توتال را به تیتر نخست خود تبدیل میکند، گویا یک روز فرصت لازم بود تا از یک خبر ویژه به یک گزارش تحلیلی برسند!
این تحلیل اما به دعوایی کودکانه همسو با ادعاهای قبلی شبیه شد، اگر توتال کرسنت 2 نیست چرا متن قرارداد را پنهان میکنید؟! که البته چرایی عدم انتشار ریز مفاد مندرج در قرارداد در این مرحله از همکاری بدیهی است.
به هر حال اندیشههای خاص شریعتمداری این را توجیه میکند که برای رسیدن به اهداف شخصی میتوان حتی با منفعت ملی جنگید، با این همه کسی به کیهان پاسخی که مایل بود را نمیدهد.
از این رو مجبور میشود تا برای ششمین روز پیاپی در صفحه نخست خود به توتال بپردازد، کیهانیان که خود را در عرصه تخریب تنها میبینند و مشاهده میکنند که حتی رسانههای هم سو هم به اندازه آنها در تلاش برای محکوم کردن دولت به هر بهانهای نیستند، این بار دادخواست کودکانه خود در معرکه سیاست را با بزرگ ترها مطرح میکنند و گویا شکایت را به امید حمایتی ولو اندک پیش دیگران میبرند.
کیهان مینویسد: ورود به پرونده توتال، وظیفه بر زمین مانده مجلس و قوه قضاییه، واضح و مبرهن است که چنین درخواستی حاکی از بیاطلاعی این رسانه از روند بررسی قراردادهای تخصصی در حوزههای مختلف و زمان بندی ورود قوا و نهادهای گوناگون به مسائل گوناگون کشور است.
القصه، شش روز با تکرار یک ادعا و بیان یک مفهوم، جدای از انتقال مفهوم عصبانیت شریعتمداریها از دستاوردی که کاملا در تضاد با بحرانآفرینیهای دولت تحت حمایت آنها بود، نشان دهنده غیرحرفهای بودن ساختار رسانهای است که دست در جیب بیتالمال دارد و بودجهاش از نهادهای عمومیتامین میشود.
با این حال جای تعجب نیست اگر حرکت 6 روزه کیهان به روز هفتم نیز بکشد، به سال هم که بکشد، مادامیکه مانور عزت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران از کانال تدبیر و امید در اروپا و دنیا در جریان است، تخریبچیها طرفی از اقدامهای خود نخواهند بست.
منبع: روزنامه آفتاب یزد
محمدمهدی حسیننیا
نظر شما