از زمان آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، موضوع انرژی به یکی از محورهای اصلی بحث در محافل بینالمللی تبدیل شد. دو مسئله کلیدی، یعنی قیمت انرژی و امنیت انرژی، بهدلیل نقش برجسته ایران در تولید و صادرات انرژی و موقعیت راهبردی آن در تنگه هرمز، مورد توجه ویژه رسانهها، نخبگان سیاسی و کارشناسان اقتصادی قرار گرفت. ایران نهتنها یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز در جهان است، بلکه بهدلیل تسلط بر تنگه هرمز، از مهمترین گذرگاههای انتقال انرژی جهان، نقش تعیینکنندهای در امنیت انرژی جهانی ایفا میکند. این نوشتار با بررسی تأثیرات بحران کنونی بر قیمت و امنیت انرژی، به تحلیل ابعاد مختلف این موضوع میپردازد و با استناد به شواهد تاریخی و منطق تحلیلی، نقش ایران و بازیگران بینالمللی، بهویژه ایالات متحده را در این زمینه ارزیابی میکند.
طرح بحث
بحرانهای نظامی و امنیتی در مناطق حساس جهان، بهویژه خاورمیانه، همواره تأثیرات عمیقی بر بازارهای انرژی داشتهاند. خاورمیانه بهدلیل دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز، همچنین گذرگاههای راهبردی مانند تنگه هرمز، نقش کلیدی در تأمین انرژی جهان ایفا میکند. ایران بهعنوان یکی از اعضای اوپک و کشوری با موقعیت ژئوپلیتیک منحصربهفرد، از دو منظر بر بازار انرژی تأثیر میگذارد: تولید و عرضه انرژی و کنترل یکی از مهمترین مسیرهای انتقال آن. در این بین تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، بهعنوان یک بحران منطقهای با ظرفیت گسترش به سطح بینالمللی، میتوانست این دو بُعد را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
۱- تأثیر بر قیمت انرژی
افزایش قیمت انرژی در بازارهای جهانی از نتایج مستقیم بحرانهای نظامی در مناطق تولیدکننده انرژی است. درگیریهای نظامی و ناامنیها بهطور معمول به کاهش عرضه یا نگرانی از کاهش عرضه منجر میشوند که این موضوع قیمتها را افزایش میدهد. در مورد ایران با توجه به نقش این کشور بهعنوان یکی از تولیدکنندگان عمده نفت، هرگونه اختلال در تولید یا صادرات ایران میتواند شوک قابلتوجهی به بازارهای جهانی وارد کند.
در این بین جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران میتوانست به تشدید تنشها و حتی گسترش درگیری به دیگر کشورهای منطقه منجر شود. چنانچه از ابتدا نیز پیشبینی میشد اگر این بحران به مداخله مستقیم ایالات متحده یا درگیری گستردهتر منطقهای منجر شود، احتمال افزایش شدید قیمت نفت وجود دارد. برای مثال در گذشته، بحرانهایی مانند جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ یا تحریمهای نفتی ایران در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ سبب نوسانهای قابلتوجهی در قیمت نفت شدند.
بر اساس دادههای تاریخی، قیمت نفت خام برنت در دورههای مشابه بحران تا ۳۰ درصد افزایش یافته است. در شرایط فعلی، با توجه به وابستگی اروپا و آسیا به نفت خاورمیانه، هرگونه تشدید درگیری میتوانست قیمت نفت را به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند.
۲- امنیت انرژی و نقش تنگه هرمز
تنگه هرمز یکی از مهمترین گلوگاههای انتقال انرژی در جهان است که روزانه حدود ۲۰ درصد از نفت مصرفی جهان (حدود ۲۰ میلیون بشکه) و ۲۵ درصد از گاز طبیعی مایع (الانجی) از آن عبور میکند. ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی خود، توانایی تأثیرگذاری بر این گذرگاه را دارد. با این حال تاریخ نشان داده که ایران حتی در شرایط بحرانی مانند جنگ تحمیلی عراق (۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸) از این مزیت برای مختل کردن امنیت انرژی جهانی استفاده نکرده است. این رفتار نشاندهنده تعهد ایران به حفظ جریان امن انرژی به بازارهای جهانی است.
با وجود این در جریان جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، تهدیدها و گمانهزنیهایی درباره احتمال مسدود شدن تنگه هرمز مطرح شد. این گمانهزنیها بهطور عمده از سوی رسانههای غربی و در پاسخ به احتمال مداخله ایالات متحده در درگیریها مطرح میشدند. با این حال، شواهد تاریخی و اظهارات رسمی مقام های ایرانی نشان میداد ایران به ایجاد اختلال در تنگه هرمز تمایلی ندارد. در چنین سناریویی، هرگونه اختلال در صادرات انرژی از خلیج فارس میتوانست نتیجه اقدامهای ایالات متحده یا متحدانش باشد، نه ایران. برای مثال تشدید تحریمها یا حملات نظامی به زیرساختهای انرژی ایران میتوانست به کاهش عرضه و افزایش ناامنی در منطقه منجر شود.
۳- نقش ایالات متحده و مسئولیتپذیری در امنیت انرژی
ایالات متحده بهعنوان یکی از بازیگران اصلی در صحنه بینالمللی، نقش مهمی در شکلگیری تحولات انرژی دارد. سیاستهای این کشور ازجمله تحریمها یا مداخلات نظامی میتوانند تأثیرات مستقیمی بر امنیت انرژی داشته باشند. از این رو برآورد میشد که در صورت مداخله مستقیم آمریکا در جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه ایران، احتمال اختلال در صادرات انرژی از خلیج فارس افزایش مییابد. این موضوع نهتنها به افزایش قیمتها منجر میشد، بلکه میتوانست به بیثباتی بیشتر در بازارهای جهانی دامن بزند. این در حالی بود که در مقابل، ایران بارها بر تعهد خود به حفظ امنیت انرژی تأکید کرده و هرگونه اختلال احتمالی را به اقدامات تحریکآمیز طرف مقابل نسبت داده بود.
نتیجهگیری
تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، بهدلیل موقعیت راهبردی و نقش آن در بازار انرژی، پیامدهای قابلتوجهی بر قیمت و امنیت انرژی جهانی داشت. افزایش قیمت نفت در نتیجه ناامنیهای منطقهای و نگرانی از کاهش عرضه، محتملترین نتیجه این بحران بود. با این حال ایران بهعنوان کشوری که در طول تاریخ از امنیت انرژی حمایت کرده، هرگز بهصورت فعال به مسدود کردن تنگه هرمز اقدام نکرد. نکته جالب آنکه پاسخ حسابشده و مدیریت تنش کشورمان در برابر آمریکا نیز یکبار دیگر پختگی و موقعیتشناسی ایران را به جهانیان نشان داد.
به هر روی باید توجه داشت که با وجود اجتناب ایران از مسدودسازی تنگه هرمز، وابستگی اقتصاد جهانی به انرژی خاورمیانه سبب میشود هرگونه تشدید بحران در آینده به تورم جهانی و فشار بر اقتصادهای وابسته به نفت منجر شود. از این رو با توجه به نقش کلیدی تنگه هرمز، آمریکا و رژیم صهیونیستی باید در آینده از تشدید تنش در این منطقه اجتناب ورزند، زیرا مسئولیت عواقب خطرناک انسداد تنگه هرمز و افزایش قیمت نفت بر عهده آنها خواهد بود. در این بین سایر کشورهای منطقه نیز میتوانند نقش مهمی در مهار و کنترل سیاستهای خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی ایفا کنند.
شعیب بهمن
ماهنامه ایران پترولیوم
نظر شما