
72 ساعت پس از صدور قطعنامه شورای حکام که به معنای پایان یافتن یک بحران هسته ای در جهان بود، شرق مصاحبه کننده با علی اکبر صالحی نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی شد تا وی خبر از پایان ماموریت اش به عنوان نماینده ایران در آژانس انرژی اتمی بدهد.
اینک «بزرگمهر زیاران» که مدیرکلی امور اقتصادی و تخصصی بین المللی وزارت خارجه را برعهده دارد راهی وین می شود تا پس از گذر از یک بحران جانشین صالحی شود.
صالحی که آشکارا شاداب و خرسند به نظر می رسید در این گفت وگوی مفصل ناگفته های پرونده هسته ای ایران را تشریح کرد و پاره ای از مسایل را برای قضاوت آیندگان به تاریخ سپرد تا به قول خودش در زمانی دیگر که شرایط مساعد تر بود به زبان آورد.« نشست سعدآباد نشست مهمی بود. اینکه این نشست چگونه حاصل شد و پیشنهادش از کجا آمد، به نظر من نیاز به یک مقداری کنکاش تاریخی دارد، چون هر کسی ممکن است بگوید من پیشنهاد دادم این نشست تهران باشد. ولی از این قسمت عبور می کنم، در آینده تاریخ این موضوع را مشخص می کند.»چگونگی شکل گیری مذاکرات سعد آباد و حضور سه وزیر خارجه اروپایی در تهران، پروسه ای که منجر به انتخاب حسن روحانی به عنوان نمایند، تام الاختیار ایران شد و همچنین تشریح فعالیت های ایران در سایت های مراکز هسته ای مختلف از موضوعاتی است که صالحی در گفت وگو با شرق از آنها سخن گفته است.صالحی در پایان این گفت وگو خبر داد که همزمان با پایان بحران هسته ای ایران ماموریت وی نیز به عنوان نماینده در آژانس پایان یافته است.رئیس جمهور خواسته که وی فعلا در سمت خود فعالیت کند.صالحی هم اینک خانواده را نیز همراه خود از وین به تهران آورده تا پس از یک سال تلاش فشرده که او طی آن گلایه ها و دلخوری هایی نیز دارد روزگار آرامتری را در ایران بگذراند.صالحی از پایان این بحران بسیار خوشحال است و این حس خود را از مردم کوچه و خیابان نیز که وی آنها را سوار بر اتومبیل اش می کند و تا جایی که مسیرش اجازه می دهد می رساند، پنهان نمی کند. ماموریت آقای صالحی پایان یافته است.نشست سعدآباد نشست مهمی بود. اینکه این نشست چگونه حاصل شد و پیشنهادش از کجا آمد، به نظر من نیاز به یک مقداری کنکاش تاریخی دارد، چون هر کسی ممکن است بگوید من پیشنهاد دادم این نشست تهران باشد. ولی از این قسمت عبور می کنم، در آینده تاریخ این موضوع را مشخص می کند.
• اروپایی ها توافق تهران را ابتکار خودشان می خوانند، ایران هم این توافق و گشایش دیپلماتیک را محصول ایده خودش می داند. واقعا این نشست ابتکار کدام طرف بود؟
بله، کل تحولات مربوط به فعالیت های هسته ای ایران و این بحران یکسری مسائلی دارد که قابل عرضه به جامعه است و یکسری مسائل ناگفتنی دارد که فعلا زمان آن نیست عرضه شود، این به تاریخ می پیوندد و تاریخ روی آن قضاوت می کند و در زمان معاصر خودش مطالبی که الان قابل عرضه نیست، عرضه می شود. ولی اکثر مطالب قابل عرضه است. آن جور نیست که فکر کنید بخش عمده اش قابل عرضه نیست و پیچیده و قامض و پنهانی بوده، من که می گویم یکسری که مسائلش قابل عرضه نیست به خاطر در نظر گرفتن واقعیت های اجتماعی _ سیاسی ماست که بهتر است الان عرضه نشود، نه از باب اینکه نفس مطالب به گونه ای است که قابل عرضه نباشد، یکسری ملاحظات سیاسی، اجتماعی است که به نظر من شرایط مناسبی برای بیان آن مهیا نیست. ممکن است سوءتعبیرها و استفاده های ناروایی بشود. ولی قبل از نشست تهران، اروپایی ها، مثلا یک ماه و نیم قبل از آن نامه ای را، سه کشور به ایران نوشته بودند. از ایران تقاضاهایی را داشتند، ضمن اینکه تقاضاهای خودشان را مطرح کرده بودند، در آن نامه اعلام آمادگی همکاری با ایران کردند چنانچه تقاضاهایشان مدنظر قرار گرفته شود.
• این نامه بعد از نشست شورای حکام در ماه سپتامبر بود که ارسال شد؟
نه خیر. قبل از شورای حکام سپتامبر یک نامه ای نوشته بودند که ما حاضریم با شما همکاری بکنیم ولی خواسته هایی را هم داریم...
• خواسته هاشان چه بود؟
خواسته هایشان که الان مشخص است همین پروتکل الحاقی است. این که ایران تمام فعالیت های هسته ای اش را واقعا آشکار بکند و با آژانس همکاری های کامل و فعالی داشته باشد.
• خواست های اولیه شان بعد از نشست شورای حکام در ماه سپتامبر تغییر کرده بود؟
نه. همان چیزی که در بیانیه تهران آمده عملا همان بود. بحث به این صورت بود که اول گذشته را روشن کنند و بعد اعتمادسازی کنند. دوم اینکه «حال» را از طریق پروتکل الحاقی روشن کنند و سوم تکلیف آینده را از طریق ایجاد زمینه های همکاری روشن کنند یعنی گذشته، حال و آینده.
• فکر می کنم تعبیر این اعتمادسازی درواقع (تعلیق غنی سازی) باشد.
بله. این هم یک تعبیرش است. بخشی از اعتمادسازی، شفافیت در آشکار کردن فعالیت های گذشته است. ما یک گزارشی دادیم نشان از این بود که واقعا ایران هر آنچه را که داشته در قالب یک گزارش کامل و جامع به آژانس اعلام کرده است. تمامی فعالیت های صلح آمیز است خودش را که برمی گردد که به سه دهه گذشته. ما تقریبا هر چه بود و نبود را در آنجا اعلام کردیم، حتی سئوال هایی را پاسخ دادیم که اصلا نپرسیده بودند. برای اینکه تصمیم دولت بر این بود که واقعا همه چیز روشن بشود، و ما چونکه کار خلافی هم نداشتیم و کار پنهانی هم نداشتیم هیچ نگرانی از این بابت نداشتیم و لذا همه چیز را اعلام کردیم. کوتاهی ها و قصورهایی بوده، به این صورت که ما یکسری آزمایشاتی انجام داده بودیم و برخی از این آزمایشات را در مجلات علمی هم حتی چاپ کرده بودیم. اما به آژانس گزارش نداده بودیم.
• چرا؟
این جا یک کج سلیقگی هایی شده بود. یک علت اتفاق هم این بوده که ما در سازمان انرژی اتمی یک اداره ای که این طور مسائل را زیرنظرش داشته باشد و با دقت کنترل کند تا چند سال پیش نداشتیم.
• اداره ای برای انجام کارهای حقوقی؟
بله، کارهای حقوقی، کارهایی که مربوط به مسائل بین ایران و آژانس است، ما چنین اداره ای که از فعالیت های ایران مطلع باشد و کارهای حقوقی را پیگیری کند، نداشتیم.
این موضوع در شرح وظایف شما به عنوان نماینده ایران در آژانس نبود؟
نه، این ربطی به من ندارد، از داخل ایران باید این کارها انجام شود، چونکه آنجا مسائل همکاری هایمان را دنبال می کنم درواقع ما کسب کمک از آنجا می کنیم. ولی در ایران در سازمان انرژی اتمی بایست دفتر باشد این جور مسائل را تحت نظر داشته باشد مثلا اگر کسی فعالیتی داشت و آزمایشی کرد و کاری کرد در چارچوب مقررات و توافقنامه ای که داریم گزارش کند. یعنی ناظر بر این مسائل باشد و نظارت درستی بکند که این را تا 6-5 سال پیش نداشتیم. خیلی از این مسائل قبل از این 6-5 سال پیش شروع شده، نقطه ضربه پذیری ما هم از همین جا بود. ما فعالیت های گسترده ای ظرف 6-5 سال پیش داشتیم و دقیقا در این زمان گزارشی هم به آژانس ندادیم. چون خیلی از این عدم اعلام ها برمی گردد به قبل 6-5 سال پیش، لذا ما کار خلافی را نکرده بودیم که متخلف شناخته بشویم ولی کوتاهی و قصور داشتیم، کج سلیقگی داشتیم، مثلا کم اعتمادی داشتیم، فکر نمی کردیم این مسائل می توانست یک روزی برای ما ایجاد مشکل بکند. بعد هم ما در یک وضعیت خاصی هستیم، از لحاظ وضعیت سیاسی ایران، کوچکترین کوتاهی ما یک تخلف بزرگ از دید کشورهای متخاصم نشان داده می شود. کوتاهی کوچک ما را بسیار بزرگ جلوه می دهند. ما چنین وضعیتی داریم، بایست خیلی حواسمان جمع باشد.
• به موضوع ارسال نامه اروپایی ها برگردیم، قبل از ارسال نامه از طرف اروپا کارشناسان ایرانی و دیپلمات ها هیچ راه حلی برای خروج از بحران ارائه نکرده بودند؟
قبل از اینکه اروپاییان این نامه را بفرستند کارشناسان و مسئولین کشور هم نظراتی داده بودند.
• خطر ضر ب الاجل آن موقع احساس شده بود؟
بله. خطر احساس شده بود. خطر از یکسال پیش احساس شده بود. یک نامه خدمت جناب آقای خاتمی داده بودم قبل از آنکه نامه اروپاییان بیاید. در آن نامه یکی از راه های «برون رفت» این بود که ما بایستی با اروپا، روسیه و آژانس توأمان بنشینیم و مسائلمان را حل و فصل کنیم. به همان سبک و سیاقی که اروپایی ها آمدند. ولی خب عملا آن زمینه در چارچوب اصلی اش طی نامه هایی که کارشناسان تهیه کرده بودند، برای مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری ارسال شد. ایشان هم مدنظر قرار داده بودند و به مسئولین ذیربط ارجاع داده بودند، اما خب یک گله ای که ما از مسئولان ذیربط داریم این است که آن موقع به رغم تأکید رئیس جمهور به این نامه خیلی توجه نکرده بودند.
• نامه به وزارت خارجه ارجاع شده بود؟
بله. بعدها، یکی دو ماه بعد که اروپاییان نامه نوشتند و کم کم وضع بغرنج شد، کمی توجهات بیشتر شد که دیگر ما به سپتامبر رسیدیم و نتوانستیم از شورای حکام سپتامبر خوب عبور کنیم. در صورتی که قبل از سپتامبر توجه لازم داده شده بود که باید چه کار کنیم ولی در اینجا یک مقداری دیر حرکت شد.
• پس یعنی به نظرات کارشناسی تا پس از قطعنامه شدیداللحن توجهی نشد؟
شاید هم تقدیر این بوده شاید هم بهتر بود اینجوری حرکت کنیم، ما نمی دانیم. ولی آگاهی از طرف کارشناسان داده شده بود. کتبا هم بود، راه های «برون رفت » هم مشخص شده بود. ولی به هر حال همه دست اندرکار بودند.آرا متفاوت بود، بالاخره در کشور، شما در روزنامه ها و رسانه ها متوجه بودید که آرا مختلف بود. یعنی دو سر طیف خیلی متفاوت و همه از سر خیرخواهی بود. یک عده مایل به کاهش همکاری با آژانس بودند و دیگران متمایل به امضای پروتکل. به یک رأی دیگری انجام شد تا بالاخره یک حد وسطی را دولت انتخاب کرد و مسئله را پیش برد.
• با این وضع اعتمادسازی با تعلیق غنی سازی به دست آمد و «آینده روشن» با پذیرش امضای پروتکل الحاقی؟
بله. گفتم که گذشته برمی گردد به شفاف سازی. حال هم که خب پروتکل الحاقی اعتمادسازی می کند، آینده هم که برای همکاری است. لذا ما گذشته مان را که روشن کردیم شفافیت قضیه را، واقعا از خودمان بروز دادیم، مشخص و روشن کردیم. پروتکل الحاقی را هم تصمیم بر امضای آن داریم. پس دیگر تکلیف «حال» را روشن کردیم. یعنی نگرانی ای برای جامعه بین الملل نگذاشتیم، اگر جایی باشد که تأسیساتی باشد که در ارتباط با مسائل هسته ای باشد و فعال باشد ما اجازه می دهیم آنها بیایند و بازدید کنند. یا ما از قبل لیست تجهیزات موردنظر آژانس را مثلا اعلام نکردیم. دلیلی ندارد که اعتمادی جلب نشده باشد. بعد از مدتی که این اعتماد جلب شده باشد دیگر «آینده» است که آینده هم مبنای همکاری بین ایران و اتحادیه اروپا خواهد بود.
• آقای دکتر یک مورد مشخصی که وزرای اروپایی روی آن تأکید می کردند، امضای پروتکل از طرف ایران بود و همکاری کامل با آژانس، به گمانم این درخواست ها در طول همدیگر قرار دارند و دو مورد متفاوتی نیستند. چون ما وقتی پروتکل را اجرا کردیم درواقع با آژانس هم همکاری کامل کرده ایم. برای همکاری با آژانس معاهده ای سخت تر و گسترده وجود دارد؟
خیر.
• خب این همکاری کامل با آژانس در چارچوب پروتکل الحاقی نیست؟
نه. آنها یک عبارت جدید دیگری به کار بردند به نام «سیستم فعال». من تا حالا ندیده بودم این عبارت را استفاده بکنند. بعد که پرسیدیم منظورتان از این عبارت چیست، و مگر فراتر از پروتکل الحاقی چیز دیگری داریم، گفتند نه. منظور اروپا این بود که شما وقتی پروتکل الحاقی را امضا کردید و آن را به اجرا گذاشتید واقعا نسبت به پروتکل الحاقی فعالانه عمل کنید. علتش این است که می گویند شما در این سی سالی که قرارداد «پادمان» را امضا کردید، با موافقتنامه پادمان فعالانه برخورد نکردید. اروپا می گفت، دیگر انتظار داریم الان که پروتکل الحاقی را امضا می کنید، از این به بعد مطابق مفاد پروتکل فعالانه عمل کنید. منظور از سیستم فعال این است که همکاری ایران در چارچوب پروتکل فعالانه باشد. یعنی این جوری نباشد که آژانس بیاید تقاضا کند که ایران پاسخ بدهد. ما مطابق پروتکل پاسخ را پیش از آنکه آژانس پرسش کند، پاسخ می دهیم. یعنی مواد پروتکل را مدنظر قرار بدهیم.
• گذشته ای را که ایران برای آژانس روشن کرده چه مواردی بوده و از چه سال هایی بوده؟
این گذشته به قبل از انقلاب برمی گردد. مثلا فرض کنید در قسمت غنی سازی با لیزر، اولین اقدام مان با کمک آمریکایی ها بوده. ما این را به آژانس اعلام کردیم.
• در تهران؟
بله، که با کمک آمریکایی ها انجام دادیم.
• تأسیسات خاصی برای این منظور در تهران وجود دارد؟
بله. تأسیسات خاصی وجود دارد. ولی خب هیچوقت به نتیجه نرسید. بعد یکسری تست هایی بود که انجام دادیم. تست یعنی یکسری تحقیقات آزمایشگاهی بود که انجام دادیم به نام تحقیقات تبدیل مواد هسته ای از یک فرم به فرم دیگر. مثلا «یو.اف 4» به «یو.اف 6» مثل «یو.او 2» به «یو.او 4» اینها را هم به آنها اعلام کردیم.
• همه اطلاعات مربوط به غنی سازی بود؟
ما در ارتباط با غنی سازی هر آنچه که نیاز بود به آنها اعلام کردیم. هر فعالیت خاصی که در سازمان انرژی اتمی انجام گرفته و طبق مقررات باید گزارش می کردیم، گزارش شده است همه را اعلام کردیم. حتی قطعاتی را که از خارج وارد کرده بودیم، که آن قطعات تعداد قابل توجهی بود. هزاران قطعه بود، که البته بخش اعظم این قطعات به آژانس عرضه شدند چرا که ما از طریق بازار سیاه از واسطه ها گرفته بودیم.
• دستگاه یا قطعات؟
دستگاه که ما هیچوقت نتوانستیم بیاوریم، نمی توانیم دستگاه را از بازار آزاد گیر بیاوریم، ولی قطعاتی را پیدا کردیم. خب بخش عمده این قطعات بی ارزش بود. یعنی نه کیفیتی داشت و نه قابل استفاده بود . یک بخش اش هم قابل استفاده بود که آنها هم متأسفانه آلوده بود. ما تمامی این قطعات را در معرض دید بازرسان آژانس قرار دادیم. و اجازه دادیم از هر جایی که علاقه مندند بروند و نمونه برداری کنند. و روز آخر هم که بازرسان و متخصصان آژانس در حال بازگشت بودند جلسه «باز » گذاشتیم آیا سئوال دیگری دارید، که بی پاسخ مانده باشد. گفتند: نه، دیگر ما سئوالی نداریم.
• این «نه» گفتن واکنش اقناعی بازرسان بود یا قهری؟
اگر قهری بود که در گزارششان آمده بود. در گزارش ماه نوامبر به صراحت آمده که ایران همه فعالیت ها و همکاری ها را با ما کرده و تمام آن چیزی را که خواستیم به ما ارائه داده. اگر قهری بود در گزارش به این شکل نمی آمد.
• ولی آن زمان گفته شد که بازرسان با قهر تهران را ترک کردند.
نه. من شنیدم برخی دوستان در برخی ادارات هم برای خودشان استنباط هایی داشتند. بعدها صدق مطلب و صحت آن روشن شد و آن آقایان هم شرمنده شده بودند ولی متاسفانه ما این چیزها را داریم یعنی ما گاهی اظهار نظرهایی براساس احساسات شخصی مان می کنیم، نه براساس واقعیت های موجود روی زمین. چون از طرف مسئولان دستور داشتیم که هرآنچه که بازرسان نیاز دارند در اختیارشان قرار بدهیم این کار انجام شد، چون من مسئول مذاکرات بودم. اصلا تکلیف به من شده بود. چه جوری می توانیم به یک کسی بگوییم که هرچه سئوال دارید بپرسید و حالا آن ها ناراحت شوند؟
• مراکز تاسیسات هسته ای ایران در نواحی مختلفی است. این موضوع هم در گزارش ایران به آژانس بود؟
بله. ما قبل از پروتکل الحاقی مراکز هسته ای را به نام تاسیسات هسته ای بایستی معرفی می کردیم. طبق قرارداد پادمانی که داریم، موظفیم این کار را بکنیم. تاسیساتی هسته ای تعریف دارد. به تاسیساتی هسته ای می گویند که دو موضوع در آن لحاظ شده باشد اول اینکه یا مواد هسته ای در آن رد و بدل شود یعنی وارد و خارج بشود. و دوم اینکه فرآیند هسته ای مثل رآکتور. غنی سازی که نمی کنند اما یک فعل و انفعال هسته ای آنجا رخ می دهد. این را می گویند تاسیسات هسته ای. حالا شما مثلا وقتی که وارد مرکز هسته ای اصفهان می شوید، خب سایت وسیع و بزرگی است.
• منظورتان نطنز است؟
نخیر، خود شهر اصفهان. غیر از کارخانه ای که در نطنز هست یک تاسیسات هم در شهر اصفهان است. در سایت، شما یکسری تاسیسات هسته ای طبق تعریفی که گفتیم دارید. یکسری تاسیسات دیگری دارید که طبق این تعریف هسته ای نیستند. یعنی نه مواد هسته ای آنجا می رود و نه فعالیت های هسته ای در آن انجام می گیرد. مثل خدمات، مثل آشپزخانه، مثل اداره. بعد از امضای پروتکل الحاقی آن ساختمان ها را هم بایستی معرفی کنیم و لذا الان وقتی وارد سایت های هسته ای ما می شوند ما همه ساختمان های موجود در آن سایت را به آنها معرفی می کنیم. تا قبل از پروتکل الحاقی فقط تاسیسات هسته ای را معرفی می کردیم، بعد از پروتکل الحاقی ساختمان های غیرهسته ای را هم معرفی می کنیم. آنوقت آن ساختمان های غیرهسته ای را مشمول بازرسی تکمیلی می کنند. یعنی سایت های هسته ای، بازرسی عادی و روتین خودشان را دارند. طبق قرارداد پادمان، ساختمان غیرهسته ای مشمول بازرسی تکمیلی می شوند. یعنی یا می آیند بازرسی می کنند یا نمی آیند. آن وقت بازرس ها وقتی وارد سایت می شوند، ممکن است با یک اعلام دو ساعته بگویند که می خواهند بازرسی کنند البته وقتی وارد سایت شوند نه اینکه از خارج ایران بخواهند بیایند. اگر از خارج می خواهند بیایند حداقل 24 ساعت قبل باید اعلام کنند ما می خواهیم وارد کشورتان بشویم و یک جایی را بازدید کنیم. اما وارد ایران و سایت که شدند می توانند ساختمانی را مد نظر قرار بدهند و ما در عرض 2 ساعت زمینه بازدید از آن ساختمان را بایستی فراهم کنیم.
• به شرطی که جزو مراکز اصلی باشند؟
بله. جزو آن سایت اصلی باشد. اگر جزو سایت نباشد چه؟ حالا ممکن است خارج از سایت اصلی هم ما مراکزی را داشته باشیم که طبق پروتکل الحاقی مشمول پروتکل الحاقی می شود و آن به این صورت است که سازنده قطعاتی است که آن قطعات ساخت در سانتریفوژ استفاده می شود برای دستگاه غنی سازی. مثل یک کارخانه ای است که قطعه ای را می زند . آنهم نه هر قطعه ای را. لیست قطعات مهم را در پروتکل الحاقی مشخص کرده اند، چون یک دستگاه سانتریفوژ بیش از 90 قطعه در آن است، چند قطعه دارد که مهم است، همه قطعه هایش مهم نیست. آن چند قطعه را مشمول پروتکل الحاقی کردند و می گویند شما بایستی اسم آن کارخانجات را به ما بگویید. این کارخانجات یا می توانند در سایت هسته ای باشند یا می توانند از خارج از سایت هسته ای باشند. اگر خارج از سایت هسته ای بود ما باید اسمش را اعلام کنیم آن هم می شود مشمول بازرسی تکمیلی کرد. اینجوری نیست که روتین بیایند برای بازرسی.
• پس در حال حاضر در ایران هر دو نوع بازرسی انجام می شود؟
ما دوتا بازرسی داریم، یکی بازرسی روتین داریم که از تاسیسات هسته ای می شود. مثلا ماهی یکبار، دوربین های 24 ساعته دارند ماهی یکبار می آیند بازدید می کنند به طور منظم، اما سایت های تاسیسات غیرهسته ای اینجوری نیست که ماهی یکبار بخواهند بیایند. ممکن است هیچوقت نیایند و ممکن است هیچوقت بازدید نکنند. ممکن است یکبار بازدید کنند دیگر بازدید نکنند. ممکن است به صورت روتین همیشه بخواهند بازدید کنند که بستگی به خود بازرس ها دارد. ولی معمولا اینها یک بار - دوبار بازدید می کنند، دیگر بازدید نمی کنند.
• این بازدیدها خواست و ابتکار شخصی بازرسان است یا اینکه با آژانس هماهنگ می کنند؟
نه نه، خود بازرس که می آید مثلا می گوید در دو ساعت می خواهم فلان ساختمان را ببینم. غیر از اینها ممکن است آژانس بگوید من یک جایی را می خواهم بروم. فرض کنید ما اطلاعاتی را کسب کردیم که در یک جا فعالیت هسته ای دارید که اصلا در این تعاریفی که الان گفتیم نیست. آن موقع بایستی به ما نامه بنویسند توجیه کنند که آنجا چه چیزی است. اگر دولت جمهوری اسلامی توجیه شد اجازه می دهد که بیایند و بازدید کنند.
• اگر دولت توجیه نشد چه؟
اگر توجیه نشد، و آژانس اصرار داشت و ایران هم نمی خواست اجازه بدهد، می تواند اجازه بدهد از مجاورت آنجا بازدید کند. البته این دیگر کاری به پروتکل الحاقی ندارد. این هم باز اشتباه نشود یعنی قبلا هم ما قرارداد پادمانی امضا کرده بودیم. یک بازرسی ویژه در قرارداد پادمان هست که اگر آژانس اراده بکند می تواند از آن بند استفاده کند ولی از این بند هیچوقت تا به حال استفاده نکرده.
• پس قرارداد پادمان در واقع فراتر از پروتکل الحاقی است؟
بله. در قرارداد پادمانی که ما داریم در آن بندی به نام بازرسی ویژه داریم.
• به هرحال از پروتکل فراتر است.
بله. فراتر است. اصلا می توانند هر جایی را برای بازدید تعیین کنند. ولی بندی نیست که همواره بخواهد استفاده کنند. بندهایی هست که فقط اضطراری است و من تا حالا سراغ ندارم که از آن استفاده شده باشد. شاید یک مورد استفاده کرده باشند.
• چرا؟
اینکه بخواهد فشار بیاورد و بازرسی ویژه بگذارد. خیلی زیبنده نیست. خود آژانس متوجه است که این امر، زیبنده نیست. فرض کنید در چند کشور را این کار بکند، کشورهای دیگر صدایشان درمی آید. اصلا مسئله ساز می شود. به جای اینکه رفع مسئله بکند، بیشتر برای خود آژانس ایجاد مشکل می کند.
اینکه بخواهد فشار بیاورد و بازرسی ویژه بگذارد خیلی زیبنده نیست. فرض کنید در چند کشور این کار را بکند، کشورهای دیگر صدایشان درمیآید. اصلاً مساله ساز می شود. به جای اینکه رفع مساله بکند، بیشتر برای خود آژانس ایجاد مشکل میکند.
• این رویکرد شخصی مسوولان فعلی آژانس است یا طبق عرف آژانس این کارها انجام میشود؟
من متوجه شدم که مسوولین آژانس مسوولین هوشمندی هستند. با درایت مسائل را پیش میبرند. و واقعاً در قضیه عراق هم نشان دادند که مستقل عمل کردند. در قضیه ایران هم کم و بیش به نظر من یک طرف میانه را گرفتند. واقعاً از افراط و تفریط پرهیز کردند. مثلاً همین گزارش نوامبر بخش عمدهاش بیان واقعیتها بود. آن چیزی را که دیدند و مشاهده کردند عیناً همان جور منعکس کردند. حالا ممکن است در قسمتهایی که به ارزیابی آژانس برمیگردد، آن ارزیابی هم خارج از تیم فنیاش میشود، یک مقدار حال و هوای حقوقی و سیاسی میگیرد آنجا یک مقداری مسائل فرق میکند. یعنی یک مقداری میشود گفت در ارزیابیها ممکن است به همان اندازه که در قسمت فنی به صورت غیرجانبدارانهای مسائل را منعکس میکند اینجا کاملاً غیرجانبدارانه نباشد. یک مقدار به هر حال فشارهای این ور و آنور بلاتاثیر نباشد، ولی آن هم در حدی نیست که حالا ما بخواهیم یک گله عمده ای از آژانس بکنیم. بالاخره ما در یک دنیایی زندگی میکنیم که یکسری واقعیتها را باید درنظر بگیریم. هیچکس معصوم از خطا نیست. آژانس 2500 تا کارمند دارد و مدیر کل آژانس کسی است که 2500 تا چشم به آن نگاه میکند. یعنی البرادعی هم بایست یک جوری عمل کند که هیچکس او را متهم به امر جانبداری نکند. در این گزارش اخیر آمریکاییها خیلی انتقاد کردند و خیلی هم این انتقاد تند شد و سفیر آمریکا در شورای حکام یک انتقاد تندی از البرادعی و آژانس کرد. گفت که «ساده انگاری است که این یافتههای شما را باور کنیم»، این مساله به آژانس خیلی برخورد، آژانس هم برگشت به نماینده آمریکا گفت که این حرف شما یک عبارت، اتهامی به ما بود که ناشی از نیت خالص شما نیست. خب ما هم به آقای البرادعی اعتراض کردیم. یعنی هم با اعتراض کردیم هم آمریکا اعتراض کرد. این نشان میدهد که کار، کار سختی است. ما از نظر خودمان اعتراض کردیم آمریکا هم از منظر خودش اعتراض کرد. البرادعی هم از منظر خودش از خودش دفاع کرد.
• پس از عملکرد البرادعی رضایت دارید؟
به نظر من آقای البرادعی و مجموعه کارشناسان آژانس تا آنجایی که توانستندکار غیرجانبدارانهای ارائه کردند. قابل تقدیر است. ولی به عنوان نماینده جمهوری اسلامی به هر حال ایراد خودم را دادم. بالاخره ما اعتراف کردیم کوتاهیهایی را داشتیم حالا به کوتاهیهای ما نمیتوانند جایزهای بدهند. من شخصاً از عملکرد آژانس راضی هستم و این دومین بار است که آژانس مردان ایستاد. همانطور در مساله عراق هم واقعاً آژانس خیلی از طرف آمریکا مورد هجوم قرار گرفت. ولی ایستاد و گفت این اتهاماتی که شما وارد کردید به عراق درست نیست و بعد هم ثابت شد که آژانس درست میگوید.
• مراکز هستهای ایران در چند شهر مستقر است؟
ما در ایران چند سایت هستهای بزرگ داریم، بزرگترین سایت هستهای ما در بوشهر است، نه در اصفهان، بعد تهران را داریم.
• همین راکتور تحقیقاتی که در سازمان انرژی اتمی است؟
بله.
• نطنز هم هست؟
نه. نطنز غیر از اصفهان است. آنکه میگویم شهر اصفهان است. که «UCF» ما آنجا هست. خیلی چیزها آنجا داریم. اصفهان سایت عظیمی است. ما سایت تهران را داریم. سایت نطنز را داریم. سایت کرج را داریم، که در آنجا روی مسائل پزشکی و کاربرد فنآوری هستهای در پزشکی و کشاورزی و صنعت کار میکنند. سایت بناب را داریم. آن هم بیشتر در کاربرد فنآوری هستهای در کشاورزی کار میکند. درست مثل کرج و سایت بوشهر که نیروگاه بوشهر در آنجااست.
• در رامسر هم تاسیساتی داریم.
بله. یک تاسیسات مختصری است در رامسر. چون آنجا زمینه اشعه «رادون» زیاد است، حالا رامسریها نگران نشوند. در همه جا زمینه اشعه وجود دارد. یعنی همین اتاقی که ما نشستیم آجرهای آن اشعه رادیواکتیو دارند بهتر است ما پنجره را باز بگذاریم. برای همین در خانهها همیشه پنجرهها بسته باشد خیلی خوب نیست. پنجره را باز بگذاریم هوا تغییر میکند، میزان اشعهای که میخورد دقیق میشود. لذا آجرها، گچریال اینها همه مواد رادیواکتیو دارند و اشعه تولید میکنند. بعضی جاها این مقدارش کم است بعضیها مقدارش زیاد است. رامسر یکی از مواردی است که مقدار گاز «رادونی» که از محیط متصاعد میشود در طبیعت زیاد است. آنجا یک کانالی هست برای رصد و مونیتور کردن این مساله، البته سایت به آن مفهوم که سایت بزرگی باشد، همین چند تا سایت بود که عرض کردم.
• در نطنز چه فعالیتی انجام میشود؟
نطنز، یک سایت است. یک سایت بزرگ هستهای است. ولی چون در ابتدای کار است بیشتر، فعالیتهای ساختمانی آنجا انجام میشود. فعالیتهای غنی سازیاش هنوز در ابتدای راه است. یعنی الان یک زنجیره 164 تایی از دستگاه سانتریفوژ آنجا نصب است.
• البرادعی از اراک بازدید کرد؟
نه. آقای البرادعی از نطنز و اصفهان بازدید کرد.
• چرا این سایتها بیش از دیگر مراکز حساسیت برانگیز شده؟
غنی سازی یکی از حساسترین حلقههای سیکل سوخت است به خاطر اینکه وقتی که شما اورانیوم را غنی کنید، ماده مورد نیاز سلاح هستهای را توانستید تامین کنید. لذا استفادههای دوگانه از آن میشود. هم میتواند برای مقاصد صلحآمیز استفاده شود هم غیرصلحآمیز. لذا این حساسیت هست که میزان غنیسازی آنقدر بالا برود که بتواند، موادی تولید کند، که قابل استفاده در سلاحهای هستهای باشد. در صورتی که ما اعلام کردیم در نطنز طبق دستور رئیس محترم جمهور حداکثر حدغنیسازی را 5 درصد گذاشتیم برای یک بمب اتمی شما باید بالای 90 درصد غنیسازی داشته باشید. ضمن اینکه نطنز تحت اشراف بینالمللی سازمان انرژی اتمی است. الان دوربینهای 24 ساعته آنجا است.
• در بوشهر هم وجود دارد؟
بله. ولی در نطنز دوربین هست و هر یک ماه یکبار میآیند و از آنجا بازدید میکنند، یعنی ما کاری نمیتوانیم بکنیم. خیلی جاها را«سیل» میکنند. بعد خودشان میآیند باز میکنند. یعنی خیلی تحت نظارت است و لذا کسی کار خلافی نمیتواند بکند و ما هم اعلام کردیم که امکان غنیسازی نطنز فقط برای تامین سوخت نیروگاه بوشهر است، این است که راجع به نطنز بیشتر صحبت میشود.
• وضعیت ساختمانی نطنز در چه حالی است. چند درصد کار پیش رفته و کی به بهرهبرداری میرسد؟
سایت نطنز یک سایت وسیعی است. از سالها قبل از زمانی که ایران سعی کرد وارد عرصه غنیسازی بشود، 18-17 سال پیش خیلی فعالیت کرد سایت غنیسازی راهاندازی کند ولی توفیق کافی حاصل نشد. از زمانی که مهندس آزاده شروع به کار کردند، ایشان یک مدیریت اجرایی قویای را در این زمینه به کار گرفتند، به خصوص در مسائل تبدیل اورانیوم که در اصفهان است. در استخراج اورانیوم که در ساقندیزد است. ساقند یزد به عنوان یک مرکز برای استخراج اورانیوم. یکسری امکانات و تاسیسات آنجا است. ایشان آنجا را فعال کرد و سپس غنیسازی نطنز را فعال کرد و توانست با یک مدیریت قوی این پروژههای آب سنگین را که سالها روی آن کار میشود، به مرحله بازدهی برساند. هرچند الان ما این فنآوری را داریم اما هنوز فعالیت بیشتری نیاز است تا به بلوغ فنی برسیم. 3-2 سال کار دارد. علم تا یک حدودی به شما کمک میکند. آنجا بحث علمی نیست بحث سعی و خطا است، یعنی آنقدر تجربه نیاز داریم تا آن فنآوری را کسب کنیم. مثل فوت شیشهگری که میگویند این فوت شیشهگری است از لحاظ علمی خیلی راحت است اما باید آنقدر فوت بکند، تا بتوان آن شیشه را درست کند. دراین فنآوری پیچیده تجربه خیلی مهم است. ما مهندسینی که قبلاً در این زمینه کار کرده باشند نداشتیم باید خودمان این مراحل تجربی را طی کنیم و لذا ما الان مراحل تجربی را طی میکنیم.
• کارشناسان ایرانی هستند یا روسی؟
نه. فقط کارشناسان ایران هستند کاری به روسیه نداریم، روسیه فقط در بوشهر است. این فنآوری کاملاً بوهی است. پس از بلوغ فنی آن موقع فقط باید تولید انبوه دستگاه سانتریفوژ را داشته باشیم. آن زمینی که میگویید 50 هزار متر زیر زمین درست کردند آنجا باید دستگاههای سانتریفوژ را جا بدهند. علت اینکه زیرزمین بردند به خاطر این است که دولت هزینههای سنگینی را برای ساختن این دستگاهها متقبل میشود و ما هم یک جنگ تحمیلی 8 ساله داشتیم و اینها هم دستگاههای مهمی است. بنابراین نمیخواهیم در معرض خطرباشد. برای 50 هزار دستگاه سانتریفوژ کشور هزینه سنگینی متقبل میشود. بنابراین اگر قرار باشد در معرض خطر قرار بگیرد، به نظر من یک امر غیرعقلانی و نادرستی است و لذا این تجهیزات را زیرزمین بردند که تا آنجا که ممکن است از آسیب ایمن باشد. این فقط برای نطنز نیست. دستورالعمل دولت است که هر تاسیسات مهمی که هزینه سنگینی دارد باشد شامل تمام ملاحظات امنیتی و ایمنی شود به خاطر اینکه بعد از جنگی که ما با عراق داشتیم خیلی از تاسیسات ما آسیب دیده بود و این یک تجربهای شد و در دنیا هم این کار را میکنند. سایت نطنز سوخت نیروگاه بوشهر را تامینمیکند؟ این سایت نطنز اگر 50 هزار دستگاه در آن نصب شود میتواند سوخت سالانه یکی از نیروگاهها را تامین کند. مثلاً یک نیروگاه هزار مگاواتی را سوخت سالانهاش را تامین کند. اما اگر 7 هزارمگاوات داشته باشیم باید 7 تاسیسات همانند نطنز بسازیم، ما نمی خواهیم 7 واحد مثل نطنز بسازیم.
منبع: شرق، 13و 15 آذر 1382
کد خبر 9753
نظر شما