۲۵ خرداد ۱۳۸۴ - ۱۱:۴۶
  • کد خبر: 55500
یک سده ثبات قیمت نفت

تا آنجا که به واشنگتن مربوط می‌شد ، عراق مشکل نفت تلقی نمی شد. به واقع قیمت‌های پایین نفت به ضرر صدام حسین و کلاشی او برای دستیابی به تسلیحات در مغایرت با تحریم‌های اعمال شده علیه این کشور عمل می‌کرد. صدام از سوی ایالات متحده به عنوان یکی از جدی‌ترین تهدیدات که متوجه امنیت آمریکا بود به تصویر کشیده شده بود. حملات تروریستی یازدهم سپتامبر علیه آمریکا ابعاد جدیدی به خصومت آمریکا با عراق داد.

دلیل آنکه ایالات متحده در از میان برداشتن شخص صدام ناکام مانده بود ناتوانی در این زمینه یا پای‌بندی به قوانین بین‌المللی نبود توجه به این واقعیت بود که صدام بدترین گزینه در بین کسانی که می‌توانستند حاکم‌بالقوه عراق باشند تلقی نمی‌شد. آنچه آمریکا مدنظر داشت این بود که از صدام چهره‌ای بسازد که درحد اندازه دشمن آمریکا باشد. صدام تا زمانی که پرونده‌ او را بتوان برای همیشه تمام شده تلقی کرد، فاصله زیادی دارد. جهان شاهد حوادثی به مراتب عجیب‌تر از سقوط صدام بوده است. او در تمامی طول دوران زمامداری خود مزیت‌های مشهود نسبت به بوش پدر، کلینتون و بوش پسر داشت. او یک هدف منفرد را دنبال می‌کرد و در صورتی که زمامداران ایالات متحده به عنوان مهم‌ترین دشمنان او متاثر از عوامل متعددی بودند که گاه تاثیر متناقضی بر سیاست‌های آنان داشتند. دنیای سیاست‌های اقتصادی دنیایی پیچیده است که متضمن کثیف‌ترین انواع سیاسی کاری است. مشکل نفت ارزان اغلب به ایالات متحده به عنوان بزرگ‌ترین تولید‌کننده نفت نگریسته می‌شود. در حقیقت پیش از کشف نفت در خاورمیانه در اواسط دهه 30‌میلادی، ایالات متحده بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان بود. استاندارد اویل که بازار انحصاری نفت را تحت اختیار داشت شعار <نفت برای چراغ‌های چینی> را سرلوحه کار خود قرار داده بود. اینکه نفت ارزا‌ن‌ به نفع اقتصاد ایالات متحده و در راستای منافع ملی این کشور است را نمی‌توان نتیجه‌گیری‌ای قاطع و قرین به صحت دانست. نفت ارزان به اشکالی مخرب بر اقتصاد ایالات متحده تاثیر می‌گذارد. در سال‌های اخیر که تا پیش از روند بالا رفتن تصاعدی قیمت‌ها، قیمت نفت پایین بود پیشرفت در زمینه کاهش از سطح مصرف و ذخیره سازی نفت نادیده انگاشته شده بود. تا همین اواخر مصرف کنندگان آمریکایی با بی‌پروایی تمام SUVهای هشت‌سیلندر پرمصرف می‌خریدند که در ازای هر یکصد‌کیلو متر 29‌لیتر بنزین مصرف می‌‌کردند و تب خرید خودروهای کروکی تهویه دار در ایالات متحده بالا گرفته بود . حتی در صورت رسیدن قیمت بنزین به سقف 2‌دلار برای هر گالن <‌53‌سنت به ازای هر لیتر>، هم افزایش سالانه هزینه بنزین هر خودرو از پانصد دلار فراتر نخواهد رفت. این در حالی است که طی دهه‌های گذشته روند افزایش قیمت خودرو به مراتب سریع‌تر از سرعت افزایش قیمت بنزین بوده است. این در حالی است که در اکثر نقاط جهان از حدود یک‌دهه قبل قیمت بنزین در حدود یک ‌دلار برای هر لیتر بوده است. این یک اصل پذیرفته شده اقتصادی است که پایین نگاه داشتن تعمدانه یک کالا به بازار آن کالا لطمه وارد می‌آورد. این اصل را می‌توان در مورد آب، مواد پتروشیمی و نفت به وضوح دید. این قاعده حتی در مورد نیروی کار و نقدینگی هم صائب است. بالارفتن هزینه کارگر در عمل رشد تولید را به دنبال دارد. گرین اسپن، خزانه‌دار کل ایالات متحده جمله‌ای کلیدی دارد که به دفعات آن را تکرار می‌کند و می‌گوید: وام‌های بد در روزهای خوب اخذ شده‌اند. به اوپک اجازه داده شد تا خود را در نقش کارتلی موثر بیابد در حالی که عملکرد این کارتل در واقع در راستای منافع ایالات متحده است. وجود اوپک پاره‌ای از اهداف ژئوپولتیک ایالات متحده را برآورده می‌کند. با وجود این سازمان مخالفت با رژیم تحمیلی ایالات متحده بر بازارهای نفت به سوی سازمانی اسلامی - عربی رهنمون می‌شود. این در حالی است که سلامت عملکرد اوپک منوط به عملکرد شرکت‌های غربی است که شریان نفت را در بازارهای جهانی تحت کنترل خود دارند. در آینه اوپک است که می‌توان به وضوح دید چطور می‌شود ملی‌گرایی اقتصادی در چارچوب روند جهانی‌سازی نئوامپریالیستی برخاسته از پایتخت‌های غربی جای گیرد. قیمت‌های خیلی بالای نفت به همان اندازه اقتصاد جهانی و اقتصاد کشورهای مصرف کننده نفت را تحت تاثیر قرار می‌دهد که افول شدید قیمت آن بر اقتصاد این کشورها تاثیرگذار است. آخرین دوره افول قیمت‌های نفت تاثیری بلافصل و فوری بر بخش توسعه و اکتشاف صنایع نفتی همه کشورهای تولیدکننده نفت داشت. مقارن با آن روند عرضه و فروش ماشین‌آلات مرتبط با صنعت نفت نیز شاهد افول بود. یکی دیگر از بخش‌هایی که با کاهش قیمت‌ها تحت فشار قرار گرفت خدمات مرتبط با صنعت نفت و گاز بود. به گفته جیمز ویلیامز، اقتصاددان ارشد موسسه اقتصادی WTRG قیمت نفت به سان هر کالای دیگری عمل می‌کند و قیمت در زمانی که عرضه و تقاضا از حالت تعادل و توازن خارج شود، دچار افت و خیز می‌شود. در بخش اعظم سال‌های قرن گذشته میلادی قیمت نفت تولیدی در داخل ایالات متحده با بکارگیری اهرم‌هایی چون کنترل تولید و نظارت بر قیمت‌ها متعادل ماند. در دوره پس از جنگ دوم جهانی قیمت نفت با در نظر گرفتن ارزش دلار در سال 1996 چیزی در حدود 27/19دلار در هر بشکه بود. در ضمن همین دوره کف قیمت نفت با مبنا قراردادن ارزش دلار در سال 1996 در حدود 15 دلار بود. این بدان معنا است که در بیشتر سال‌های حدفاصل 1947 تا 1997 میانگین قیمت نفت بالاتر از 15 دلار بوده است. قیمت تنها زمانی از مرز 22 دلار در هر بشکه فراتر رفت که آتش جنگ در خاورمیانه شعله‌ور شد. نفت 5/3دلار سال 1972 با محاسبه ارزش دلار برمبنای دلار 1996 معادل 5/11 دلار و با مبنا قرار دادن ارزش دلار در سال جاری میلادی معادل 29/16 دلار بود. در درازمدت هم چشم‌انداز بازار نفت چندان متفاوت نیست. از سال 1869 به بعد قیمت نفت خام ایالات متحده با درنظر گرفتن نرخ تورم در سطح 63/18 دلار با محاسبه ارزش دلار در سال 1996 ثابت باقی مانده است. در نیمی از این دوره قیمت نفت زیر 91/14 دلار بود. اگر قرار باشد پیشینه درازمدت قیمت نفت را راهنمای خود قرار دهیم آن دسته از شرکت‌هایی که جریان اصلی تولید و عرضه نفت را تحت‌اختیار داشته‌اند و دارند به گونه‌ای فعالیت خود را سازماندهی می‌کردند که بتوانند با قیمت نفت بشکه‌ای 15 دلار به فعالیت‌های خود ادامه دهند. منبع: دنیای اقتصاد، چهارشنبه 25 خرداد 1384
کد خبر 55500

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =