به گزارش شانا به نقل از خبرگزاری فارس، در حال حاضر نزدیک به ۷ ماه از فعالیت کابینه دولت سیزدهم میگذرد و به نظر میرسد همزمان با نزدیک شدن به پایان سال ۱۴۰۰، موعد مناسبی برای پرداختن و جمعبندی عملکرد وزارتخانهها در این بازه زمانی باشد.
در این بین با توجه به اهمیت صنعت نفت ایران بهعنوان بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری در توسعه کشور، بررسی عملکرد وزارت نفت دولت سیزدهم بیش از سایر وزارتخانهها اهمیت مییابد.
آنچه واضح بوده این است که وزارت نفت در هفت ماه گذشته با مشکلات فراوانی در حوزه تأمین سوخت زمستانی، حمله هکری به سامانه سوخت، صادرات نفت و تأمین درآمد ارزی کشور، بهینهسازی مصرف سوخت، رهایی از خامفروشی نفت، جذب سرمایهگذاری در صنعت نفت و موضوعات مربوط به منابع انسانی روبهرو بوده است که حل ریشهای آنها در مدت زمان کوتاه امکانپذیر نخواهد بود، اما به هر حال ضروری است وزارت نفت برای هریک از بخشها برنامه خود را تدوین و ارائه کرده و گامهای متناسب رو به جلو بردارد.
در این راستا برای بررسی ابعاد بیشتر محورهای مطرحشده با جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم به گفتوگو نشستیم تا سؤالهایی را ناظر به عملکرد و برنامههای آتی این وزارتخانه مطرح کنیم و به مباحثه بگذاریم.
شما در مصاحبههای روزهای ابتدایی فعالیت در وزارت نفت، موضوع بحران سوخت زمستانی را بهعنوان نخستین و جدیترین چالش وزارت نفت مطرح کردید. بعد از گذر از زمستان سال جاری بدون قطعی گاز و برق، یک سؤال کلی در این باره مطرح است، وزارت نفت چه اقداماتی را انجام داد که زمستان امسال برخلاف سال گذشته مشکلی در تأمین سوخت برای مردم رخ نداد؟
ابتدا اجازه دهید توضیح دهم که در چه شرایطی وزارت نفت آغاز بهکار کرد. دولت سیزدهم از اوایل شهریورماه شروع بهکار کرد. ما در ابتدای کار بررسی کردیم که ببینیم صنعت نفت را در چه شرایطی تحویل گرفتهایم، البته بنده جسته و گریخته در جریان مسائل بودم و در چند سال قبل از وزارت نیز در ستاد اجرایی فرمان امام (ره) و بنیاد مستضعفان، مشغول خدمت بودم و به عنوان پیمانکار وزارت نفت، موضوعات و مسائل را رصد میکردم.
به هر حال در شروع دولت نیز ما مجدداً بررسی کردیم تا مشکلات و چالشهای وضعیت فعلی را بهصورت دقیق شناسایی و برای آنها برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت تدوین کنیم.
یکی از دغدغههای خیلی مهم در ابتدای کار، بحث «تأمین سوخت زمستانی» بود. اگر یادتان باشد آقای روحانی در اردیبهشتماه سال ۱۴۰۰ عنوان کرده بود که ما در تابستان مشکلِ کمبود برق و در زمستان مشکل کمبودِ گاز داریم.
من قبلاً مدیرعامل شرکت ملی گاز بودهام و خب شرایط تولید و مصرف گاز را ارزیابی کردم و دیدم که در پیک زمستان بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز کسری گاز خواهیم داشت. سال گذشته (سال ۹۹) بین ۱۶۰ تا ۱۸۰ میلیون متر مکعب در روز کسری گاز در زمستان وجود داشت.
یادتان هست که در دی و بهمنماه سال گذشته، خاموشیهای بسیار زیادی در حوزه خانگی و صنایع رخ داد که صدای همه را نیز درآورده بود، من در مصاحبههای متعددی در ابتدای دولت عنوان کردم که ما در زمستان سال جاری نیز کسری گاز داریم و البته خیلیها نیز به بنده میگفتند که این موضوع را مطرح نکنم، چون به مردم دلهره میدهم، اما خب این موضوع واقعیت داشت. در نتیجه ما باید سریعاً برنامهریزی میکردیم که این چالش به بهترین شکل ممکن مدیریت شود.
برای تأمین سوخت زمستانی وضعیتی که تحویل گرفته بودیم اصلاً جالب نبود. سطح مخازن ذخیرهسازی سوخت مایع در نیروگاهها ۲۵ تا ۳۰ درصد کمتر از سال ۹۹ بود. از طرفی ۴-۵ هزار تانکر سوخترسان نیز از ناوگان حمل سوخت ما خارج شده بودند، زیرا کرایههای آنها پایین بود و برای آنها نمیصرفید.
همچنین در حوزه تولید و عرضه گاز نیز مشکل داشتیم، زیرا تعمیرات اساسی و اورهال پالایشگاههای گازی انجام نشده بود و عددی بین ۵۰-۶۰ میلیون مترمکعب گاز نیز در پارس جنوبی به علت از رده خارج شدن کمپرسورها، افت عرضه ایجاد شده بود.
یک ارزیابی هم کردیم که سال گذشته بیشترین کسری در کدام مناطق کشور رخ داده است که فهمیدیم در شمال شرق، مرکز و شمال غرب این کسری شدیدتر بوده است.
مستحضر هستید که شما وقتی تولید گاز دارید، به همراه گاز، میعانات گازی نیز تولید میشود. در نتیجه در پیک زمستان که مجبور به تولید گاز در پیک هستیم، تولید میعانات گازی نیز به پیک خود میرسد. در میدانهای نفتی با توجه به محدودیت صادراتی میتوان راحت دستور داد که چاههای نفتی بسته شود و دیگر نفتی تولید نشود، اما در میدانهای گازی اینطور نیست.
یعنی اگر بهدلیل محدودیت صادراتی میعانات گازی مجبور شویم تولید آن را کاهش دهیم، به تبع آن تولید گاز نیز در پیک زمستان کاهش مییابد و کسری گاز تشدید میشود که ما نمیتوانستیم این کار را بکنیم.
اتفاقاً از سال گذشته این چالش تشدید شد، بدین صورت که وزارت نفت مجبور به تولید حداکثری گاز شده بود و از طرفی نمیتوانستند میعانات گازی را صادر کنند. بدین ترتیب در هر جایی که میتوانستند این میعانات را ذخیره کرده بودند. تا قبل از دولت سیزدهم رقمی معادل ۸۵-۸۷ میلیون بشکه میعانات گازی ایران روی آب و مخازن خشکی ذخیره شده بود.
آقای زنگنه در روزهای پایانی دولت دوازدهم، مکاتباتی را با آقای روحانی و آقای رئیسی انجام میدهد، وی در دوره خدمت خودش ۳-۴ نوبت مجوز خرید کشتی برای ذخیرهسازی میعانات گازی گرفته بود. آقای زنگنه آخرین بار هم درخواست خرید ۱۲ کشتی VLCC دیگر داده بود تا این کشتیها را در زمستان پُر از میعانات گازی کنند و در تولید گاز وقفه ایجاد نشود. این موضوع نیازمند مجوز از سران سه قوه بود.
خب وزارت نفت فعلی برای حل چالش میعانات گازی مازاد چه کارهایی انجام داد؟ سیاست شما چه بود؟
تیم فعلی که بر سر کار آمد، ابتدا ما هم همین مسیر را رفتیم و با آقای رئیسی مکاتباتی انجام دادیم که اجازه بدهند ۱۲ کشتی VLCC به ظرفیت هر یک ۲ میلیون بشکه میعانات گازی خریداری کنیم. ما برای اخذ مجوز دو نوبت به جلسه سران قوا رفتیم و هر سه بزرگوار حضور داشتند. در نوبت اول از توضیحات بنده قانع نشدند و کار به جلسه دوم کشید.
به هر جهت هر سه بزرگوار موافقت کردند و از دفتر مقام معظم رهبری نیز این اذن صادر شد که ۱۲ کشتی VLCC خریداری شود. پس یکی از این پاشنههای آشیل برای تأمین سوخت زمستانی، چالش ذخیرهسازی میعانات گازی بود که تولید آن نیز در پیک به روزانه ۸۷۰ هزار بشکه در روز رسیده بود.
راهکار شما برای حل این مشکل چه بود؟
یکی از اقدامهای ما این بود که مصرف میعانات را در داخل کشور افزایش دادیم و مصرف آنها به عنوان خوراک پتروشیمیهای نوری و بوعلی، پالایشگاه ستاره خلیج فارس و حتی مینیریفاینریها (پالایشگاه کوچک) افزایش یافت.
با یک ابتکار خوب به برخی از پتروشیمیها خوراک میعانات گازی میدادیم و به جایش از آنها ترکیبات سنگین (HEAVY END) دریافت میکردیم که محصولی شبیه گازوئیل است.
سپس این ترکیبات سنگین تولیدی را به عنوان سوخت مایع در نیروگاهها به مصرف میرساندیم که اتفاقاً نسبت به نفت کوره آلودگی کمتری نیز ایجاد میکند. این ابتکار، یک تیر و چند نشان بود، زیرا هم مصرف میعانات افزایش یافت و هم سوخت نیروگاهها تأمین شد و هم آلودگی کمتری ایجاد شد.
دومین اقدام برای کاهش ذخیرهسازی میعانات گازی، افزایش صادرات آن بود. میزان صادرات میعانات گازی قبل از دولت سیزدهم روزانه بین ۲۰ تا ۶۰ هزار بشکه متغیر بود که این عدد در دولت سیزدهم به ۲.۵ تا ۳ برابر افزایش یافت.
با این اقدامها نهتنها همه تولیدات ۸۷۰ هزار بشکهای میعانات گازی در داخل مصرف یا صادرات میشد، بلکه ما مجبور شدیم برای پاسخ به تقاضا سراغ ذخایر روی آب و خشکی هم برویم و بیش از ۲۰ میلیون بشکه از این ذخایر نیز استفاده شد و از حجم ذخایر ما کاهش یافت.
در واقع ما نهتنها از هیچکدام از مجوزهای خرید کشتی استفاده نکردیم، بلکه کشتیهای روی آب را نیز آزاد کردیم و هر ماه ۱.۵ کشتی VLCC آزاد میشد. قیمت هر کدام از این کشتیها ۲۵ تا ۳۰ میلیون دلار بوده است که البته الان افزایش نیز یافته است.
اوضاع ذخیرهسازی میعانات گازی در ابتدای دولت واقعاً جالب بود، همه مخازن حتی در کیش و قشم را پُر کرده بودند، بنابراین نهتنها میعانات گازی پاشنه آشیل نشد، بلکه درآمدزایی ارزی خوبی نیز برای کشور داشت. واحدهای DMC1 و DMC2 را نیز در فاز پارس جنوبی راهاندازی کردیم که میعانات گازی را شیرین کند، زیرا برخی مشتریان خواهان میعانات گازی شیرینشده هستند.
ما در حوزه تعمیرات پالایشگاهها نیز اقدامهای خوبی انجام دادیم. بیش از ۶-۷ کمپرسور یا Core-Engine آنها مورد تعمیر قرار گرفت یا ظرف دو ماه تعویض شد. این موضوع ۵۰ تا ۶۰ میلیون مترمکعب در روز به عرضه گاز کشور به شبکه گاز اضافه کرد.
تدابیر وزارت نفت برای سوخترسانی به نیروگاهها چه بود؟ اشاره کردید که سطح سوخت مایع نیروگاهها ۲۵ درصد کمتر از سال گذشته بود و ۵ هزار نفتکش نیز از ناوگان خارج شده بودند.
برای تأمین سوخت مایع نیروگاهها اشاره کردم که ۴-۵ هزار تانکر از ناوگان نفتکش جادهپیما خارج شده بودند که این موضوع ما را در پُر کردن مخازن نیروگاهها با مشکل مواجه کرده بود. برای حل این مشکل مصوبهای را در دولت بردیم و ۳۰ تا ۵۰ درصد کرایههای آنها را افزایش دادیم. به این ترتیب برای آنها انگیزه ایجاد شد و به مرور مجدداً به ناوگان ملحق شدند.
یک بخشی از انتقال فرآورده به نیروگاهها را نیز با خطوط لوله انجام دادیم و ابتکار جالبی را همکاران بنده در شرکت پالایش و پخش انجام دادند که از یک خط لوله یک روز نفتگاز منتقل میشد، یک روز بنزین و یک روز نفت سفید و...
برای سوخترسانی زمستانی بر مناطقی که در سال گذشته چالش بیشتری در تأمین سوخت مایع در نیروگاهها و صنایع داشتند، تمرکز بیشتری برای سوخترسانی جادهای کردیم.
به این ترتیب در پایان آبانماه نهتنها میزان ذخایر را به سطح سال قبل رساندیم، بلکه ۱.۲ میلیارد لیتر نیز بیشتر افزایش یافت.
ضمن اینکه این نکته را اضافه کنم که امسال روزانه ۱۳ میلیون مترمکعب گاز بیشتری به نیروگاهها دادیم، یعنی روزانه ۱۳ میلیون لیتر سوخت مایع آزاد شد.
آیا امضای قرارداد سوآپ گازی با ترکمنستان و آذربایجان نیز بخشی از پازل تأمین سوخت زمستانی بود؟
بله ما لابی و رایزنی خود را بهصورت موازی با این اقدامها، با ترکمنستان و آذربایجان آغاز کردیم. اتفاقاً لابی با آذربایجان را در اوج تنشها با این کشور انجام دادیم. ترکمنستان هم که بیشترین ناراحتی را از وزارت نفت قبلی داشت. نخستین سفر خارجی بنده در ماه اول آغاز به کارم به ترکمنستان بود، خب بنده با روحیه آنها آشنایی داشتم و قبلاً با آنها کار کرده بودم.
در اولین سفرم به ترکمنستان به آنها گفتم که هر چی بود گذشت و دولتِ فعلی نهایت همکاری را با همسایگان خود دارد و آنجا گفتم که ما همسایه را به چشم قوم و خویش خود میبینیم. ترکمنستانیها سوابق بنده را میدانستند و اینکه چقدر در دولت دهم با همدیگر همکاری داشتیم. در آن سفر اول، خیلی از یخهای بین دو کشور آب شد.
سپس آنها به ایران تیم اعزام کردند و ما پیشنهادهای خودمان را ارائه کردیم. در بحث تسویه گازی نیز یک برنامه زمانی و راهکارهایمان را مطرح کردیم.
از طرفی دیگر مذاکراتمان را با شرکت سوکار آذربایجان و آقای رونق عبداللهیف آغاز کردیم. او از رفقای قدیمی بنده است و با او نیز مذاکرات مربوط به سوآپ گازی را انجام دادیم. شاید خود آذربایجانیها هم فکر نمیکردند این قرارداد به این زودی منعقد شود.
مذاکرات بین تیمهای کارشناسی سه کشور انجام شد تا اینکه ترکمنستان به مرحله رضایت رسید و از طرفی آذربایجان نیز آماده دریافت گاز شد. بنده نیز آشنایی کافی با زیرساخت انتقال گاز کشور داشتم، به همین خاطر تقریباً مقدمات کار را در سفر آقای رئیسی به اجلاس اکو آماده کرده بودیم.
شاید خود بنده هم انتظار نداشتم که در حاشیه اجلاس اکو، این موضوع به قرارداد منجر شود، مثلاً فکر میکردیم یک پیشقرارداد امضا شود، اما بنده در آن اجلاس فضا را مثبت دیدم و از طرفی رئیسجمهور سه کشور نیز حضور داشتند و به این ترتیب پس از جلساتی که در دو روز انجام شد، قرارداد سهجانبه سوآپ امضا شد.
یکی از نکات بنده این بود که این موضوع از بخش خصوصی جدا و این دلالبازیها به طور کامل جمع شود. همچنین دادوستد پول را هم از این قرارداد خارج کنم و تسویه بهصورت حجمی صورت بگیرد. یعنی ایران به ازای حجم گازی که سوآپ میکند، درصد مشخصی از گاز ترکمنستان را برای خودش نگه دارد. هر دو کشور نیز به این موضوع رضایت دادند.
دست وزارت نفت برای انتقال گاز از غرب به آذربایجان باز است، اما در منطقه شمال شرق کشور برای تأمین گاز و پایداری و پشتیبانی شبکه گاز، به گاز ترکمنستان نیاز داشتیم که با این قرارداد به این هدف نیز رسیدیم.
در بحث تعاملات گازی با ترکمنستان برنامه دیگری نیز در دستور کار قرار دارد؟
بله در نظر داریم حجم سوآپ گاز ترکمنستان را افزایش دهیم. مذاکرات مربوط به بحث انتقال تکنولوژی و ساخت ادوات صنعت نفت، صدور خدمات فنی و مهندسی، سوآپ نفت و فرآوردههای نفتی نیز با طرف ترکمنستانی انجام شده یا در حال انجام است و توافقنامههایی نیز صورت گرفته است. طرف ترکمنی هم استقبال خوبی کرده و روابط دو کشور با این قرارداد سهجانبه دوباره گرم شده است.
قرارداد سوآپ گاز سهجانبه به توسعه میدانهای ترکمنستان وابسته شده است و به مرور حجم گاز سوآپ شده افزایش پیدا خواهد کرد. همانطور که اشاره کردم این قرارداد روابط دو کشور را از منظر سیاسی و اقتصادی حسنه کرده است.
تیم وزارت نفت در اغلب سفرهای خارجی رئیسجمهور حضور داشته است و با شرکتها و کشورهای مختلف مذاکرات خوبی صورت گرفت. میدانید که سهم تجارت گاز ایران بسیار پایین است و انشاءالله با مذاکراتی که صورت گرفته است و موقعیت جغرافیایی ممتاز و زیرساخت خطوط لوله کشور، سهم ایران از تجارت گاز افزایش پیدا خواهد کرد. صدور خدمات فنی و مهندسی ایران به بیش از ۱۰ کشور در دستور کار قرار گرفته و تفاهمنامههای خوبی امضا شده است.
یکی دیگر از اقدامها اصلاح تعرفههای گاز خانگی بود. این موضوع چه کمکی به تأمین سوخت زمستانی کرد؟
متأسفانه اصلاح تعرفه گاز خانگی از سال ۹۵ مغفول مانده بود، درحالی که این موضوع مورد تأکید قانون اصلاح الگوی مصرف نیز بود. البته نباید در این شرایط به مردم فشار بیاید، در نتیجه با این ملاحظه مهم، ارزیابیای صورت گرفت.
به این ترتیب جدول تعرفه گاز خانگی را بهگونهای تنظیم کردیم که ۷۵ درصد مردم که ۵۰ درصد از مصرف گاز خانگی سهم دارند، مشمول هیچگونه افزایش قیمتی نشوند. ما به سراغ پرمصرفها رفتیم و با اصلاح صورت گرفته، میانگین تعرفه هر مترمکعب گاز برای این قشر از ۴۰۰ تومان به ۲۰۰۰ تومان رسید؛ خیلی از دوستان فکر میکردند این موضوع تبعات اجتماعی خواهد داشت، اما الحمدالله با یک کار مبتکرانه خوب از اول آذر، افزایش تعرفه مشترکان خانگی پرمصرف اجرایی شد.
در نتیجه این اقدام، به میزان ۲۵-۲۸ میلیون مترمکعب در روز معادل یک فاز پارس جنوبی در مصرف گاز صرفهجویی صورت گرفت. یعنی ما به جای سرمایهگذاری ۶ میلیارد دلاری برای توسعه یک فاز پارس جنوبی، با این اقدام ساده به میزان ۲۵-۲۸ میلیون مترمکعب، تراز گاز را مثبت کردیم.
البته تشویقی نیز برای مشترکان کممصرف قرار دادیم که اگر به میزان کمتری نسبت به سال قبل مصرف گاز داشتند مبلغی را بستانکار شرکت ملی گاز شوند.
این نکته را هم در پایان اشاره کنم که بخشی از سوخت موردنیاز نیروگاهها و صنایع عمده را با سوخت مایع تأمین، اما قیمت این سوخت را معادل قیمت گاز در تسویه مالی با آنها محاسبه کردیم.
به این ترتیب با لطف خداوند متعال و زحمات همکاران بنده در مجموعه وزارت نفت و همراهی مردم توانستیم زمستان امسال را بدون قطعی گاز و برق به پایان برسانیم. زمستان امسال بسیار سخت بود و در مقاطعی دمای ۲۳ استان کشور به طور همزمان منفی شده بودند و تا منفی ۲۷ درجه هم رسیده بود که کنتورهای گاز آنجا یخ میزد.
جا دارد مجدداً از همکاران شاغل در صنعت نفت تشکر کنم و انشاءالله اجرشان با خدای متعال، در این شرایط که همه انتظار چالش دولت سیزدهم در زمستان را داشتند، اما خدا را شکر بهخوبی این بحران مدیریت شد.
نظر شما