۲۹ اسفند ۱۳۸۳ - ۰۹:۵۳
  • کد خبر: 48301

سالی دیگر در کار آمدن است. این وجیزه تنها به بهانه عید فرخنده ای است که در پیش است و تبریکی برای همه آدم هایی که نمی خواهند دو روزشان هم حتی، مثل هم باشد!

چنان ناگهان بهار از راه رسید که سخت به سبزه و عشق مبتلا شدیم. بوی سبز شکفتن سرشار از قاصدک و لبخند، عیدی همه خانه ها شد. در قاب پنجره، دوباره کوچه پر از عطر مخملی اقاقیاست و باران چه مهربان و بی دریغ، سال خوب شکفتن و برکت را نوید می دهد. پیش از آن که بدانیم چطور، سالی گذشت؛ چه فرصت ها که در میان دریغ و افسوس ما گذشت و طی شد؛ دی شد! حالا مانده ایم سرکوچه بهار و حیف کسی نیست که حسرت رفته ها و گذشته ها را بخورد. چه بی دریغ آسمان سفره مهربانی خود را سخاوتمندانه گشوده است. چه بهار خوشی که در همه باغچه ها دوباره بنفشه ها روییده اند. بر سفره هفت سین همه خانه ها، سین سبز شکفتن را دوباره چیده اند.می خوانم: یامقلب القلوب والابصار، یا مدبراللیل والنهار، یا محول الحول و الاحوال ... صدایم می لرزد، نمی دانم چرا نمی توانم حاجتم را بگویم. حاجت خواستن با دلی که کهنه شده، مال پارسال است، سهل است که مال نمی دانم کی است و کجا در گل مانده است. به خودم جرات می دهم؛ جسارت پیدا می کنم. با همان دل پارسالی هم می توان امیدوار بود به استجابت دعا، باید به عشق مهربان بود و تا آخر خط رفت: حول حالنا الی احسن الحال ! بر سر سفره سبز بهار دل را باید مانند قاصدکی به آسمان فرستاد. باید چنان به ابر زد که دل به نازکی خواب یک فرشته شود. باید از خواب برخاست. این رمز شروع بهاری است. آغاز اقاقیا شدن، ابر شدن، باریدن و شکفتن. امسال مثل هر سال در همه ناکجاآبادهای جهان ماهی های حوض قرمزند و چنان به حباب های روی آب نک می زنند که گویی همه زندگی را یکسر توی آن می نوشند. امسال چنان آینه ها از غبار غم و غربت شسته شده است که گویی خدا مهربانتر از پیش نگاهمان می کند؛ پنداری همه ستاره ها را برای ما توی آسمان پاشیده اند، انگار ... خوابم یا بیدار ؟ هرچه هست نوروز را فرخنده تر از هر نوای آسمانی در کار حلول می بینم: -صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن! می دانم حرف هایم غریب است، اما خاطره هایم از صبح و خورشید پر است. پر از عطر بنفش یاس که پیچیده بر دیوار خانه سرگذر، عطر مست بیداری را بر شانه های دیوار کاهگلی پراکنده است. می دانم وقتی قرار است کسی بیاید که مثل هیچکس نیست، مردی که آخر انتظارهاست، انتهای ابدیت و پاکی، می شود تا صبح بر سفره هفت سین، خواب شیرین کودکی ها را دید: بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذ رنگی، عطر یاس جانماز مادر بزرگ... و حالا دوباره بهار در کار شکفتن و قلب ها مثل بادبادکی در آسمان بی نهایت عاشقی در اهتزاز است و چه حادثه مبارکی است نوروز که بر خالی ترین سفره ها هم حتی عطر دوباره با هم بودن می پراکند: حول حالنا الی احسن الحال ! سال نو مبارک، روز و روزگارتان نوروز باد !
کد خبر 48301

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =